چه روزها که یک به یک غروب شد، نیامدی
چه اشکها که در گلو، رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن، تبربهدوش بتشکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خستهایم و دل شکستهایم، نه
ولی برای عدهای، چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعهام
دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی
#جانانه
#شعروترانه
┅═ 🌿🌸🌿
@tanha_sfahan