💔 🖤 💔 🖤
⭕️کوله بار #گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...
🔰ندا آمد بر #در_خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...
‼️وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در #بسته_ای ندیدم!!
✅هر چه بود باز بود...
گفتم: خدایا بر کدامین در #بکوبم؟؟؟؟
‼️ندا آمد: این را گفتم که بیایی...
🔰وگرنه من #هیچوقت درهای #رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
🕌کوله بارم بر زمین افتاد و #پیشانیم بر #خاک...
💝مهربان پروردگارم💝
دوستت دارم😍
#رازونیازبامعبودیکتا
🌹✨@Tanha_sfahan