eitaa logo
کانال تنهامسیر استان سمنان
530 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
62 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمین ارتباط برقرار کنید.👇👇👇 @saghidashtekarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
پاییز ۱۵۰۰ هممون اینجوری هستیم به همین سادگی خوابیدیم تو یه کف جا با یه کفن سفید دست خالی نگا👆 اینجا👆 حالا یکی تو شهر و دهات خودش یکی هم یه جا دیگه فرقی نمیکنه تهش اینجوریه که میبینی👆 همین قدر ساده و ساکت و سرد احتمالا با مردنمون همه حرف و حدیثا تموم شده پروندمون بسته شده و حتی شاید سالها از مرگمون گذشته باشه و چیزی از بدنمون باقی نمونده باشه به جز چهار تا تیکه استخون کسی ما را یادش نیست عکسمون تو طاقچه خونه کسی نیست و حتی خونه و مغازه و ملک و املاک ما را تصاحب کردند و خوردند و یه لیوان آب هم روش دقیقا صد سال دیگه. تمام حالا هی بشین حسرت این و اون بخور بشین غیبت و بدگویی از این و اون بشین یه قرون دو زار کم و زیاد کن حالتو دریاب عشق و حال کن بندگی خدا کن سخت نگیر تهش همینه که میبینی کار خودتو بکن حیف حوصله و اعصابت که الکی خرد کنی بخند و به اندازه جیبت خرج کن و سخت نگیر 👈 پیش پیش روحمون شاد و یادمون گرامی باد🌷
همه ما از سرِ اسب ها بلند شدیم تا دقیق تر ببینیم. دیدیم یک نفر نشسته کنار آب باریکه ای و به کاری مشغول است. لباسش از خودمان بود. به خاطر همین جرات کردیم اما با احتیاط به همان طرف رفتیم. خودش بود. جمال نورانی حیدر در آنجا نشسته بود و در آب باریک، آستین و ذوالفقارش را میشست و طاهر میکرد. دل و جانمان روشن شد. از اسب پیاده شدیم و به طرفش دویدیم. به ایشان که نزدیک شدیم، سلام کردیم و به تماشایش نشستیم. -علیکم السلام. شما کجا و اینجا کجا؟ - خدا قوت. ما حتی از وسط کشته ها هم جرات رد شدن نداشتیم. چه برسد به اینکه کیلومترها پشت جبهه دشمن نفوذ کنیم! - از ترس فرار نکنید. ترس مانند سگی است که اگر از او فرار کردی، دنبالت می آید. کیف کردیم از لحظاتی که کنارش بودیم. وضویی ساخت و رکعتی نماز خواند. ما سه چهار نفر پشت سرشان ایستاده بودیم و پچ پچ میکردیم. مانده بودیم از پیامبر چه بخواهیم که بعدا پشیمان نشویم و نگوییم کاش چیز بیشتری خواسته بودیم. تا اینکه حیدر برگشت و ما را دید. میخواست سوار اسبش بشود که علت همهمه ما را پرسید! گفتیم: آقا جان، رسول الله وعده داده که هر کس خبر سلامتی شما را بیاورد، هر چه خواست بدهد! مانده ایم چه بخواهیم که هم در شان رسول خدا باشد و هم چیز بزرگی باشد. علی چیزی فرمود که آن لحظه ندانستیم یعنی چه و مثل کودکان و مجانین به هم نگاه کردیم. فرمود «از رسول خدا بخواهید یکی از آن حرفهای نگو را به شما یاد بدهد!» ما که نفهمیدیم یعنی چه؟ اما میدانستیم که قطعا چیز با ارزشی است و پشیمان نخواهیم شد. خلاصه کنم. محضر رسول خدا رسیدیم. پیامبر به محض دیدن علی از جا برخواست و به استقبال آمدند و همدیگر را در آغوش کشیدند. خلائق جمع شده بودند و از خوشحالی پیامبر خوشحال بودند و تکبیر میگفتند. رسول خدا رو به طرف ما کردند و فرمودند: الوعده وفا! هر چه میخواهید بگویید. ما هم زمان گفتیم: لطفا یکی از جملات نگو را برای ما نقل کنید. رسول خدا لبخندی زدند و یک «این هم از خودتان نیست و شکل این حرفها نیستید و عقلتان نمیرسد به این صحبت ها و این هم قطعا علی به شما آموخته!» خاصی در نگاهشان بود. رسول خدا سوزنی را پیدا کردند و در آب زدند و رو به خورشید گرفتند و از جماعت پرسیدند «چه میبینید؟» هر کسی چیزی گفت.🤔 پیامبر فرمودند «ذرات آبی را که روی تیزی این سوزن جمع شده میبینید؟» خب دیدن آن ذرات کوچک آب روی نوک تیز یک سوزن باریک خیلی سخت بود. مخصوصا برای آنانی که دورتر ایستاده بودند و در جمعیت زیاد گرفتار شده بودند. آن وقت، رسول الله جمله ای فرمودند آسمانی ... جمله ای که بساط عیش دنیا و حُسن عاقبت و بساط بهشت آخرت را هم جور میکرد. فرمود: «ای مردم! هر کس به اندازه همین ذرات کوچک و ناچیز آب، روی این تیزی سوزن، محبت و مهر و عشق علی را در دل داشته باشد اهل نجات است!» نقل به مضمون از سخنان ائمه اطهار علیهم السلام نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی @tanhamasir_semnan
کانال تنهامسیر استان سمنان
بسم الله و اما جشنواره فیلم فجر تصور کنید سالها زحمت بکشی و یه قرون دو زار بذاری رو هم تا اینکه بتونی چهار تا آجر رو هم بذاری و یه خونه بسازی. یه خونه در ابعاد بزرگ و امروزی و جذاب با کلی امکانات و وسایل. حتی تو یخچالش هم بخ اندازه یه سوپر مارکت کوچیک، خوراکی و چیزای رنگاوارنگ و خوشمزه باشه. بعد خدایی نکرده یهو بزنه و خودت مریض بشی. یا نه؟ بزنه و خودت دل و دماغ نداشته باشی. یا مثلا بذاری و یه مدت بری سفر. یا چه میدونم! یا مثلا خودت بری مسافرت. یا بسپاری دست در و همسایه و خودت بری بیابون و این ور اون ور. خلاصه خودت ازش استفاده نکنی. حالا یا بچه های نااهل و رفیق بازت، با در و داف و زیدشون بیان اونجا و بشه مکان! یا کلیدش بدی دست در و همسایه و همسایه ها هم دلشون نسوزه و بشه کاروانسرا! آخرش به اسم تو تموم میشه. میگن خونه آقا یا خانم فلانی شده مکان! شده کاروانسرا! معلوم نیست خونه فلانی کی میاد کی میره و اصلا خدا میدونه چیکار میکنن و کیا میرن و کیا میان؟ دقت کن! همه میگن خونه فلانی هستا. خونه شما هست و همه چی به اسم خودت تموم میشه. با اینکه حتی روحت هم از چیزی خبر نداره و اصلا خبر نداری چه خبره؟ حالا الان شده جشنواره فیلم فجر! جشنواره زدیم به اسم انقلاب و دهه فجر و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی و کلیدش دادیم دست چند تا بچه شیطون خودمون و کلید زاپاسش هم دادیم دست در و همسایه و خودمون رفتیم دَدَ. گذاشتیم رفتیم و خبری هم ازمون نیست و توقع داریم وقتی دو سه تا بلیط رانتی گیرمون میاد، بریم دو سه تا فیلم جذاب ببینیم و بازیگرانش هم مثل بچه آدم تیپ زده باشن و کارگردان و تهیه کننده هاش هم همه بچه مسلمونا باشن و تهش فیلم در تراز انقلاب و ایران 1400 دربیارن! زهی خیال باطل. این خبرا نیست. ساختیم و راه انداختیم و ول کردیم رفتیم و به خاطر همین شده بساط اینکه فلان خانم بشینه بگه همه حلال زده هستند حتی حروم زاده ها! چون عشق بینشون بوده!! و یا اون یکی خانم بیاد بگه چرا نمیشه یه زن هم زمان معشوق دو سه نفر بشه؟! یا اون کارگردان بیاد بگه سلیقه من همینه و اگه خواستین سخت بگیرین، از سال دیگه جشنواره را تحریم میکنم! بله. بایدم اینطوری بشه. همه ول کردن رفتن و از دور نشستن و فقط قضاوت میکنند. نه خبر خاصی از رویش ها هست. چون خیلی ها بچه هاشون را از ورود به هنر و سینما منع کردند. و نه خبری از پیش کسوت ها هست. چون یا دلخورن و از این و اون دلخورن. یا درگیر سیاسی کاری شدن و معلوم نیست کجان و دارن چیکار میکنن؟ آقا ، برادر ، حاج خانم ، خواهر! تا جایی که من خبر دارم، فقط 144 تا آموزشگاه و کارگاه بازیگری و فیلنامه نویسی و کارگردانی توسط پیش کسوت های غیر انقلابی که اصلا دغدغه مذهب و انقلاب ندارند، فقط در تهران وجود داره که سالانه دختر و پسر مستعد تربیت میکنند و مطابق فکر و اندیشه خودشون به جامعه هنری و سینمایی این مملکت تزریق میکنند. حالا ما داریم چیکار میکنیم؟ چند تا کلاس و موسسه و آموزشگاه و کارگاه راه انداختیم و تربیت کردیم؟ از امروز 355 روز دیگه تا چشنواره فیلم 1401 فرصت داریم. امسال حلال زادگی و غیرت و ناموس و این چیزا را زدند. شک نکنید برای سال آینده دست روی سه چهار تا واژه مهم تر دیگه میرسه و من و شما هم کمافی السابق باید اعلام نگرانی و انزجار کنیم و درخواست برخورد انقلابی داشته باشیم! خسته نباشیم! همین؟ از حالا باید در پایگاه های بسیج و ادارات و نهادها و حتی هیئات مذهبی شروع به تربیت هنرمند و بازیگر و موسیقی‌دان و کارگردان و تهیه کننده کنیم تا شاید انشاءالله تا ده سال دیگه، بتونیم یه حرکت هایی در جشنواره 1410 بزنیم و ده سال دیگه نشینیم دوباره غصه بخوریم و لعن و نفرین این و اون کنیم. هستند بچه هایی که استعداد زیادی برای بازیگری و یا نویسندگی و یا کارگردانی و یا حتی نوازندگی دارند. مگه همه باید آخوند و پاسدار و مداح بشن؟ اگه سالی دو تا فیلم خوب بسازن و چهل پنجاه میلیون نفر بازدید بخوره، اثر فرهنگی کمتری داره؟ نمیشه بچه های من و شما استثنائا دکتر و مهندس و آخوند و پاسدار و مداح نشن؟ میگن لقمه اش مشکل داشته که بچه هاش موزیسین و کارگردان و بازیگر شدند؟ این چه حرفیه آخه؟ ول کردیم و رفتیم دنبال چیزای دیگه اما نگرانیم که چرا سلبریتی هامون دارن میشه الگو و اسوه و چرا نسل های بعد دارن عاشق اونا میشن؟ خب طبیعیه. ما هم باید سلبریتی تربیت کنیم. این مطلب باید به یک مطالبه عمومی تبدیل بشه و برای سال 1410 حداقل 100 نفر دختر و پسر سلبریتی شاخ و در تراز جهانی تربیت کنیم تا دیگه نگران جشنواره فیلم فجر و دهه فجر و حتی نگران انقلاب اسلامی و اینستاگرام و ... نباشیم.
کانال تنهامسیر استان سمنان
⁉️عرض نکردم ؟!👆 ✍️مطلب دکتر محمد صادق کوشکی ⭕️ برای کسب رای آشوبگران 📌 بر خلاف تصور خیلی ها، اقد
میزگرد مورخه ۳۰ خرداد۱۴۰۳ 🔻 این که: 🔺۱. بذاری واسه دقایق آخر ! و الا چرا یک ساعت صبر کردی و همون موقع پانشدی؟! (تکنیک دقیقه نود) 🔺۲. بدونی که اگه کلمه اتهام آمیز بگی، خط قرمز میزگرد هست و قطعش میکنن. (تکنیک کلمه قرمز) 🔺۳. اصلا پزشکیان هول نشه و حتی لحظاتی سکوت کنه و میدون بده تا تو بتونی قششششنگ کارِتو انجام بدی! (تکنیک عادی پنداری) 🔺۴. از قبل از این که از سر جات بلند بشی، یه عده تو سالن برج میلاد شروع به سوت و کف ممتد کنند!! (از کجا خبر داشتند که الان قراره چالشی بشه؟!) و اکثر متون حمایتی در توییتر، از ادبیات مشترک دینی به نفع تو استفاده کنند! (تکنیک سطح هماهنگی) 🔺۵. چند لحظه قبل از این که بلند بشی، یک لحظه با پزشکیان چشم تو چشم بشی، که انگار اذن لازم را گرفتی! (تکنیک لحظه عمل) 🔺۶. صحنه را ترک نکنی، بلکه بخاطر پخش زنده، از جلوی دوربین جُم نخوری و تا ثانیه آخر ادامه بدی و بلندبلند حرف بزنی! (تکنیک صحنه گردانی) ساده ترین نتیجه اش این میشه که اصلا اومده بودی واسه گل دقیقه نود! به ما که دیگه نگو! ما از دهه هشتاد تا الان، یعنی از وقتی اسمش جنگ روانی بود تا الان که برخی موضوعاتش عوض شده و بهش میگن عملیات روانی، هجده مرتبه درسشو دادم و این فوت و فن ها را حفظم. برو داداش. برو خودتی. و البته شوربختانه، این برنامه(که اسم آورد و مسئله را شخصی کرد) و فاضلی (با مهارت کامل جهت استفاده از تکنیک‌های فوق) به نفع پزشکیان، سبب جاری شدن سیل آراء سرگردان(نه لزوما رأی آوری) به سبد پزشکیان شد و رفت. به همین آسانی. و همین قدر رایگان. ✍ کانال @Mohamadrezahadadpour