#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#عاشقانههایشهدا
#روایت_عشق
هر وقت چاۍ می ریختم میگفت:
بیا دو،سه خط روضه بخونیم
تا چای روضه خورده باشیم!
✍🏻به روایت همسر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#عاشقانههایشهدا 💕
یک روز بعد از شهادت عبدالمهدے، دلم خیلے گرفته بود.
گفتم بروم سراغ آن دفترے ڪه خاطرات مشترڪمان را در آن مے نوشتیم.
به محض باز ڪردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود:
همسر عزیزم، من به شما افتخار مے ڪنم ڪه مرا سربلند و عاقبت به خیر ڪردے و باعث شدے اسم من هم در فهرست شهدایڪربلا نوشته شود. آن دنیا منتظرت هستم
💌به روایت همسر
#شهید_عبدالمهدی_ڪاظمی❤️
#روایت_عشق💚
مطمئن شده بود
کہ جوابم مثبت است
تیر خَـلاص را زد
صدایش را پایین تر آورد
و گفت: دوتا نامہ نوشتم براتون
یکے توۍِ حرم امام رضا(ع)
یکے هم کنار شهداۍ گمنام بهشت زهرا
برگہ ها را گذاشت جلوۍ رویم
کاغذ کوچکے هم گذاشت رویِ آنها
درشت نوشتہ بود
همانجا خواندم
زبانم قفل شد:
تو مرجانے ، تو دَر جانے
تو مروارید غلتانے
اگر قلبم صدف باشد
میانِ آن تو پنهانے🙃❤️
همسر
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#عاشقانههایشهدا
#روایت_عشق
┏⊰💕⊱━━━━━━━━┓