•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•
☀️صبح زیبایی دیگر برکتی دیگر
و فرصت دیگری برای زندگی☺️🌹🍃
خدای مہربانم❤️
تو را سپاس به خاطر روزی دیگر و آغازی نو🌹
صبح زیبای پنجشنبه تون زیباا و دل انگیز همراه با شادی و مسرت بی انتها😊🌺
امیدوارم آخر هفته خوبی رو سرشار از آرامش و شادی و نشاط در کنار خانواده سپری کنید😊🌹
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🌹«روز دوازدهم»
🗓شروع چله: ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
ـ࿆༆ بًسًمً اًلًلًهً اًلًرًحًمًنً اًلًرًحًـــیًمً ـ࿆༆ 🔖روز یازدهم چله ی #ترک_گناه + قرائت #
ـ࿆༆ بًسًمً اًلًلًهً اًلًرًحًمًنً اًلًرًحًـــیًمً ـ࿆༆
🔖روز دوازدهم چله ی
#ترک_گناه + قرائت #دعای_عهد
ســــــــــلام همسفرهای آسمونے
میخوام امروز یه قول مردونه بدیم😊
نمـازاول وقت✅
دروغ و غیبت تعطیل ❌
با وضــو باشیم تا آرام باشیم
فیلتر برای چشم هامون نصب کنیم⚠️
هر چیزی ارزش دیدن نداره✋
⇦یادم باشه حجاب یه واجب الهیه
👌میدونم سخته
هرروز شیطون😈 میادو
پیشنهادهای جالبی میده
ولی توصبر کن☝️
که صبرِ بر گناه آدم رو با خدا رفیق
میکنه
😏مگه دوستی خدا رو نمیخوای
پس چشاتو رو گناه ببند😌
📖قرائت دعای عهد فراموشتون نشه 🌺
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
019.mp3
1.61M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده
"بخش نوزدهم"
🌹 اولین تکنیک برای بهتر شدن روابط در خانواده ارتباط گرفتن هست.
💥 دکتر حمید #حبشی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش نوزدهم" 🌹 اولین تکنیک برای بهتر
👆🏼🔸 واقعا این موضوع خیلی مهمه. هم اقایون و هم خانم ها دچار این مشکل هستند. یعنی معمولا نمیتونن ارتباط مناسبی با همسر و فرزندانشون بگیرند.
خصوصا آقایون حتما باید در منزل حضور بیشتری داشته باشند و برای خانمشون وقت کافی اختصاص بدن.
💢 گاهی آقا انقدر بیرون از خونه درگیر هست که دیگه برای خانمش وقت نمیذاره که باهمدیگه یه صحبتی کنند و همدل بشن و این اصلا خوب نیست.
✅ حتما باید یه وقتی رو برای ارتباط با خانمتون و گفتگوی صمیمی اختصاص بدید
عرض سلام و عصر بخیر خدمت همگی☺️🌺
یه نکته رو خدمت شما سرورانم بگم! 😊
🔹 ببینید این مواردی که ما مطرح میکنیم معمولا برای بیشتر افراد جواب میده.
اما حتما مشکل یه سری از افراد با این راهکارها حل نمیشه. چرا؟
🔺 چون اون مشکل برمیگرده به بحث "طبع و مزاج افراد و غلبه های مزاجی" که دارند.
مثلا یه خانمی میگفت شوهر من کلا عصبیه و فقط فحش میده!
🔶 خب این بنده خدا حتما دچار غلبه صفرا یا دم هست. اینو که نباید که با نصیحت و دعا و حفظ اقتدار و این حرفا برخورد کنی!
بله همه اینا هست ولی حتما باید غلبه های مزاجیش رو درست کنی اول!
🔶 مثلا ممکنه اون آقا شبا تا دیروقت بیداره و همین موجب شده غلبه صفرا بگیره. خب شما کاری کن شبها زود بخوابه یا گوشی زیاد دستش نگیره بعد از یه مدت میبینی کلی مهربون شده!
یا بهش کدو خورشتی زیاد بده بعد میبینی خیلی آروم شده و دیگه عصبی نمیشه.
تنها مسیری های استان کرمان
عرض سلام و عصر بخیر خدمت همگی☺️🌺 یه نکته رو خدمت شما سرورانم بگم! 😊 🔹 ببینید این مواردی که ما مطرح
⭕️ یا یه آقایی خیلی دنبال روابط بیرون از خونه هست در حالی که همسرش ایراد خاصی نداره. معلومه که این بیچاره دچار غلبه مزاجی شده و دیگه نمیتونه خودش رو کنترل کنه!
✅ در اینجا خانم باید با استفاده از انواع غذاهای مناسب و اجرای برنامه اصلاح تغذیه به کمک شوهرش بیاد و درمانش کنه.
حالا فکر کن که خانمی با دیدن این وضعیت همسرش بخواد شروع کنه به داد و بیداد و جنگ و دعوا! نتیجه این میشه که حرمت ها از بین میره و اتفاقا اون اقا بیشتر سراغ این مسائل میره!
🔶 البته نمیخوایم اصلا به آقایون حق بدیم که چنین کارایی بکنند! نه! واقعا روابط بیرون از خونه در اغلب موارد آتش جهنم هست و فقط موجب دوری انسان از خدا میشه.
✅ ولی خب اگه یه خانمی به هر دلیلی دچار این موارد شد باید خیلی دقیق و هوشمندانه عمل کنه تا اوضاع رو به مرور کنترل کنه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🌿⃟🦋؎•°
الهی رجب گذشت و
. ما از خود نگذشتیم
. تو از ما بگـــذر
✍🏻 آیتالله حسنزاده آملی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
#استوری 🌿⃟🦋؎•° الهی رجب گذشت و . ما از خود نگذشتیم . تو از ما بگـــذر ✍🏻 آیت
🌧باران آمــد ...
مرا شُست و رُفت...
و برای خلوتگهِ شعبان ، آذین بست.
و ...حالا این منم، ایستاده روبروی تو
که زبانم برای خواستن به لُکنت اُفتاده ؛
✨| إلٰهی هَبْ لِی کَمَالَ الْإِنْقِطَاعِ إلَیْك |
می بینی؟
باران، قَدَّم را بلند کرده، که دیگر جز تو را نمی بینم!
دستهایت را قلاب کن؛ دلبر جان
پا میگذارم رویِ منی که نیست!
آنوقت تا ابد روی قلّاب دستانِ تو، آرام خواهم گرفت ...
حلول #ماه_شعبان مبارک ❤️
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
🌉 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۹ غذای مشترک 🍲 🔹اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم تا غذا درست کنم. من همیش
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۱۰
دستپخت معرکه 👌🏼 🍲
🔹 علی چند لحظه مکث کرد ...
زل زد توی چشم هام ...
- واسه این ناراحتی و می خوای گریه کنی؟ ...😊
🔸دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ...😭
با صدای بلند زد زیر خنده ..😄
با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم.
رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت.
🔸 غذا کشید و مشغول خوردن شد ...
یه طوری غذا می خورد که اگه یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه !🙄
یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم.
می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ها! نه؟! چطوری داری قورتش میدی؟🤔
🔸از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت.
🔷گفت خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ...😋😊
- مسخره ام می کنی؟ 😢
- نه به خدا ...
😕😣 چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ...
جدی جدی داشت می خورد!😧
کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ...
🔸گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه.
🔸 قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ...
سریع خودم رو کنترل کردم!
و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم نه تنها برنجش بی نمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود!😞
مغزش خام بود ... دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش ...
حتی سرش رو بالا نیاورد که منو ببینه.
🔷 مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ... 🍳
سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه می کرد ...
- برای بار اول، کارت عالی بود 👌
🔸اول از دست مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ... 😞
اما بعد خیلی خجالت کشیدم ... شاید بشه گفت ،برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد ...😓
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
🎑 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۱۰ دستپخت معرکه 👌🏼 🍲 🔹 علی چند لحظه مکث کرد ... زل زد توی چشم هام ...
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۱۱
" فرزند کوچک من "
🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد...
⭕️ لقبم "اسب سرکش" بود ... و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود ...
🔸چشمم به دهنش بود ،تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم ...
🔹من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام ...
✅ علی یه طلبه ساده بود ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته ... چیزی بخوام که شرمنده من بشه...
هر چند، اون هم برام کم نمیذاشت. مطمئن بودم هر کاری که برام می کنه یا چیزی برام می خره، تمام توانش همین قدره ...
🔶خصوص زمانی که فهمید باردارم😌
اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد...
🔹 دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم ...
🔴 این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد👌
مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی
نباید به زن رو داد ...
اگر رو بدی سوارت میشه و...
🔸اما علی گوشش بدهکار نبود ...
منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده، با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو هم بکنه☺️
🔹فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم و...
منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم ...
🔸9 ماه گذشت ...
✳️ 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود😊
اما با شادی تموم نشد ...
وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد ...
🔸مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده
اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت به مادرم گفت: لابد به خاطر دختر دخترزات ،مژدگانی هم می خوای؟😤
و تلفن رو قطع کرد ...
⭕️مادرم پای تلفن خشکش زده بود ...
و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد ...
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مکتب_سردار_کریمان
📜بخشی از یک سخنرانی دیده نشده حاج قاسم سلیمانی
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
#مکتب_سردار_کریمان 📜بخشی از یک سخنرانی دیده نشده حاج قاسم سلیمانی @Tanhamasirkerman
✴️باز پنج شنبه شد و ناقوس غمت از #جمعه
خبرداد مرا،،،
#لعنةاللهعليقومإلظالم
📎 پنج شنبه های دلتنگی
هدیه به روح پاک و معطر شهـداء علی الخصوص شهدای مقاومت صلوات🌷
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🤲الحمداللهالذیخلقالحسین【ع】
به افق شب جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅ ❥❥❥ ┅┄
🔥 #baghdad /1:20'⏱
وقتۍ زمــان ایستــاد!!
🕜ساعت حوالی پـــ²⁰ــ¹ـــرواز🕊
#به_وقت_حاج_قاسـم 💔
"به وقت عروج "🕊
┄┅ ❥❥❥ ┅┄
«سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ المَلاَئِكَةِ وَالرُّوحِ»
🌷 ارواح طیبه شهـدا روح مطهـر حـاج قاسـم سلیمـانی و شهـدای مقـاومت را در آغـوش گرفتند...
✨از سر گذشتن . .
سرگذشتِ آنانی ست که با حسین علیهالسلام معامله کردہ اند🌷
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
•┄✮بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ✮┄•
🎀ســــــلام و ادب همســـفــراا☺️
صبح زیبای آدینه تون پر از الطاف الھے
🌙حلول ماه پربار و برکت شعبان؛ فصل شادی و عاشقی آل خدا، رو خدمتتون تبریک میگیم ...
✨خیس شدن زیر بارون مغفرت خدا، گوارای وجود پاکتون.
و قشنگ ترین اَعــیادِ زمین پیشاپیــش ؛
مبــ🌸ــارکتون باشه"☺️.
حالِ دلتون به برکتِ مولودین این روزها، خوبِ خوبِ خوب... ان شاءالله
🌺جمعه واولین روز ماه مبارک شعبان زندگیمان را پر برکت و بیمه کنیم با ذکر شریف صلوات بر
✨حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ و خاندان مطهرش 🌺
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🌹«روز سیزدهم»
🗓شروع چله: ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
ـ࿆༆ بًسًمً اًلًلًهً اًلًرًحًمًنً اًلًرًحًـــیًمً ـ࿆༆ 🔖روز دوازدهم چله ی #ترک_گناه + قرائت
ـ࿆༆ بًسًمً اًلًلًهً اًلًرًحًمًنً اًلًرًحًـــیًمً ـ࿆༆
🔖روز سیزدهم چله ی
#ترک_گناه + قرائت #دعای_عهد
🌙✨مـاه شعبان اومده،
ماه سراسر خیر و برکت و رحمت،
ماه پیامبر و امام زمان عزیزمون...
به شکرانه این همه خیر و نیکی؛ وجود خودمون رو تطهیر کنیم از هر چی که مورد پسند شون نیست؛
بهشتے میشیم اگه: ⇦از صحنه گناه فرار کنیم!
و واردش نشیم✖️
بهشتے میشیم اگه: ⇦رعایت کنیم قـلب امام زمان نلرزه💔
بچـه ها کل زندگے یه مسابقه س
نکنه تو این مسابقه کم بیاریم
از هر کدری که از همه مخفی هست و از اونها نیست!
تطهیر کنیم خودمون رو با ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ»
✍امروز مخفی ترین کدورتهای روحمون رو شناسایی و پاک کنیم
📖قرائت دعای عهد فراموشتون نشه 🌺
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
🔴 پیام نماینده آمریکا به مذاکرهکنندگان ایرانی درباره قاتلان حاج قاسم
🔹در جریان مذاکرات وین، تمام تلاش تیم مذاکره کننده ایران بر رفع تحریمها و همچنین حفظ دستاوردهای هستهای و حق تحقیق و توسعه و ... متمرکز شده است و به هیچ عنوان زیربار فشار طرفهای مقابل برای بحث و گفتگو در موضوعات غیر هستهای قرار نگرفتند.
🔻با این حال طرفهای غربی بخصوص آمریکاییها در پیامهای مکتوب و شفاهی که برای مسئولین ایران فرستادند همواره درخواست این را داشتند که حداقل اشارهای به موضوعات منطقه و موشکی در متن نهایی توافق وجود داشته باشد و به تعبیری توافق احیای برجام مسیر برجامهای 2 و 3 و ... در موضوعات دیگر را هموار کند.
🔹ایستادگی طرف ایرانی بخصوص مسئول تیم مذاکرهکننده سبب شد آمریکاییها از این درخواستهای خود عقبنشینی کرده و حتی عباراتی در متن نهایی توافق که اشاراتی به مذاکرات منطقه و موشکی و ... در آینده داشت نیز حذف شد.
🔻پس از عقب نشینی آمریکاییها از درخواست مذاکره با ایران در این موارد، آنها نهایتا در پیامی که بصورت شفاهی توسط یکی از طرفهای مذاکره کننده به تیم ایرانی فرستادند این بود که نگرانیهایی میان خانواده و اطرافیان اشخاصی وجود دارد که شما در لیست مسئولان و مرتبطان با ترور "قاسم سلیمانی" نام آنها را ذکر کردید.
🔹در این پیام با نام بردن از چند شخصیت اصلی ضدایرانی دولت قبل، طرف آمریکایی گفته است مثلا همسر ... و فرزند ... از ما خواستهاند که با شما صحبت کنیم تا از مجازات آنها بگذرید. در این خصوص گفتهاند همسر یکی از مسئولان ارشد دولت قبل آمریکا که نقش زیادی در زمینهسازی برای ترور حاج قاسم داشت با گریه از رابرت مالی نماینده آمریکا درمذاکرات وین خواسته است که از مقامات ایران بخواهد او را ببخشند و مجازات نکنند. وی گفته ما در ماه های اخیر حتی میترسیم از خانه بیرون برویم و همینجا حبس شدیم.
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🌟 بهترین عمل در ماه شعبان چیست؟
#ماه_شعبان
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
#گپ_دوستانه💕
✍دو سال است که، دنیا قُرُق شده برایمان ،
که بنشینیم گوشهای ؛
تا شاید ثروتهایی که عمری داشتیم و نمیدیدیم ، به چشممان بیاید...
مثلاً همین #قرآن ✨
که قرار بود، شرابمان باشد ؛
اما گوشهی طاقچه، عمریست که خاک میخورد!
یا مثلاً آنکه قرار بود، بیاید و مفسّر قرآنمان باشد؛ اما قرنهاست، گوشهای از دنیا، خونِ دل میخورد....
این روزها ؛
شاید آخرین فرصتِ آشتیکنان باشد ... 🤝
با همان " إنّی تارکٌ فیکم الثقلین " ....
با همان دو ریسمانی که میراث پیامبرمان بود برایمان ؛ برای رهیدن از بلا ....
اما شیطان، یکی یکی، و آرام آرام، از خاطرمان دزدید...
💫 این روزها با قرآن و آخـــــرین سلالهی عترت، مهربانتر باشیم ...!
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
🔴 اعمال مشترک #ماه_شعبان المُعَظَّم
👈یک ماه وقت داریم،
سعی کنیم بعضی از این اعمال رو انجام بدیم.
🎆 إلٰهی هَبْ لِی کَمَالَ الْإِنْقِطَاعِ إلَیْك...✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مکتب_سردار_کریمان
📜 راه خوب برای عاشق امام زمان(ع) شدن
خاطرهای زیبا از حاج قاسم سلیمانی
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۱۱ " فرزند کوچک من " 🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد... ⭕️ ل
🎇 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 12
💮💖💮
"رحمت خدا"
🔸 مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت ...
بیشتر نگران علی و خانواده اش بود ...
و می خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخورد های اونها باشم ...
🔸 هنوز توی شوک بودم که دیدم علی توی در ایستاده!
👌🏼تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود خونه
چشمم که بهش افتاد گریه ام گرفت...
🔹نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم ... خنده روی لبش خشک شد.
🔻با تعجب به من و مادرم نگاه می کرد ... چقدر گذشت، نمی دونم ... 😓
مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین:
- شرمنده ام علی آقا،دختره 😢
نگاه علی خیلی جدی شد.
هیچ وقت، اون طوری ندیده بودمش!
با همون حالت، رو کرد به مادرم:
- حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید؟☺️
🔹مادرم با ترس ،در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون ...
❤️ اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش ... دیگه اشک نبود... با صدای بلند زدم زیر گریه...😭
🔻 بدجور دلم سوخته بود ...
- خانم گلم ... آخه چرا ناشکری می کنی؟!☺️
دختر رحمت خداست ، برکت زندگیه ... خدا به هر کی نگاه کنه بهش دختر میده...
عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان و زمین هم دختر بود ...
و من بلند و بلند تر گریه می کردم ...
🔹با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد ...
و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاقه و با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه ... 😭
دخترم رو بغل کرد ... در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار زد/
چند لحظه بهش خیره شد ...
حتی پلک نمی زد ... در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود ... 😊
دونه های اشک از کنار چشمش سرازیر شد ...
- بچه اوله و این همه زحمت کشیدی ؛ حق خودته که اسمش رو بزاری😊☺️
🔸اما من می خوام پیش دستی کنم ... مکث کوتاهی کرد ...
زینب یعنی زینت پدر ... پیشونیش رو بوسید...💞
خوش آمدی زینب خانم... خوش اومدی عزیز دل بابا...😌
و من هنوز گریه می کردم ...
اما نه از غصه، ترس و نگرانی.... از سر شوق...
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman