18.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امیر
اما بر میگردیم به مبحث علاقه...
امیر با پسرعمهی خود همراه میشود تا برای پیدا کردن قابِله به سمت شهر بروند...
در مسیر، کِرمریزیِ پسر عمه شروع میشود... مبحث علاقه و بحث علاقهی امیر به شیرین را پیش میکشد که امیر، قاطی میکند...
همهمان میدانیم که امیر، دلی ساده و عاشق پیشه دارد و خیال عاشق را اگر ول کنی، صاف میرود میچسبد وَرِ دل معشوق و جُم نمیخورَد...حالا اگر این علاقه و خیال را، به تمسخر بگیری و سرکوبش کنی، آن هم کجا؟، درست پیش روی عاشق، خب بدیهیست که به او بر میخورَد و یک مشت میخواباند زیر چشمِ حسودت تا دیگر از این غلط ها نکنی...
پسر عمه، همین کار را کرده، و امیر هم همان کار را...
سر به سرِ عاشق گذاشتن، تاوان دارد... آن هم عاشقی که نمیرسد... که هی دست و پا میزند در بیابان عشق اما به آبِ خلاص کنندهی وصل نمیرسد و همیشه در بندِ نرسیدنِ آن است...
امیرخان! دمَت گرم و دلت پر باد از عشق... تو حُرمت عشق را نگه میداری و اجازه نمیدهی که در موردش، خلاف بگویند و گزاف ببافند... تک تک آن مشت ها، نثار کسانی که عشق را نفهمیدهاند و در مسیرِ تمسخرِ بیعاقبتِ آن قدم برداشتهاند...
اما امیر، تنها فقط نمیزنَد، مشتهایی میخورَد که هر عاشقی باید بخورَد... که اگر در مسیر عشق، مشتی نخوری و مزهی تلخِ لگدی را نچشی که عاشق نیستی... که عشق، سهل الوصول نیست و به قول شاعر:
هر که طاووس خواهد، جور هندوستان کشد...
#امیر
#وضعیت_سفید
A Distant Echo Of Madness (Piano Day 2018) _Now on Spotify_.mp3
4.58M
برای یک عصر پاییزی...🍂❤️
#بیکلام_گفت
4_5965524027261846399.mp3
5.46M
غَمَتْ هَرْ جٰا بِرَوَدْ سَرْزَده، مٰا آنْجٰاییمْ...🍂💔
#یک_محمد_غریبه
#بیکلام_گفت