7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر آنکه خون پاکش را فدای بیدار کردن مردم خفته کرد...
#یاحسین
@Tanhatarinhaa
لاَ خَيْرَ بَعْدَكِ فِي اَلْحَيَاةِ وَ إِنَّمَا
أَبْكِي مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي
بعد از تو هیچ خیری در زنده ماندن نیست
گریه می کنم و می ترسم بعد از تو زیاد زنده بمانم...
دیوان امام علی(ع)
#مرثیه
امروز شنبه_( آغاز یک هفتهی پرماجرا)_ بیست و هشتم_ عاشق زخمی_ صفر یک 🍂💔
مامان بزرگم قرآن درس میداد... از اون قدیمیا بود... درس مکتب خونده بود... گلستان و بوستان سعدی رو خوب گشته بود... بالا و پایین زیاد داشت توی زندگیش... ولی اهل این پایینا نبود...
هر وقت باهاش در مورد حکمت کارای خدا و باورمون به دین حرف میزدم و شکایت میکردم، می گفت اینجوری نگو ننه جان!... خدا قهرش میگیره... یه روز داشتم از سختی زندگی و این دنیا براش می گفتم و شکایت می کردم... خوب که دلخوریامو ریختم وسط، شروع کرد به جمع کردنشون...
گفت الهی ننه قربونت بشه... یه عمر گرفتم از خدا و قرآنشو یاد گرفتم و درس دادم... خودش فرموده: انّ مع العُسر یُسرا... خوبیش میدونی چیه؟... بعدش بازم پشت سر همون حرف قبلیش فرموده: فانّ مع العسر یسرا...
دیگه ما چرا باید نگران باشیم؟...
حل میشه... حلش میکنه...
مگه نه؟...
نگو نه که خدا قهرش میگیره...
#مادر_بزرگ
#متن
#شاید_خودم
پ.ن: «بخشی از گفتگوی خیالی من با مادربزرگم» که اگه سنم به بودنش قد میداد، خیلی حرفا باهاش داشتم... ولی حیف که وقتی پنج سال داشتم، تنهامون گذاشت و رفت...
@Tanhatarinhaa
#ماشین_تحریر
عاشق این دستگاهم من... ولی تا حالا از نزدیک هم ندیدمش... باید چیز خیلی عجیبی باشه... خیلی جالب و خیلی چیز... کلا خیلی خیلیه... میدونی؟... کلمه پیدا نمیکنم برای حسی که بهش دارم...