در بابِ تنهایی
و گفت «خلقناکم ازواجاً»... گفتم ما را بیخیال شو... ما جزء آن «کُم» ها نیستیم؛ اصلا ما در دایرهی آنهایی که «آدم» خلقشان کردی نیستیم... راستش را بخواهی هنوز نفهمیدهایم از کدام نوع مخلوقاتت هستیم که دلمان به این حرفایی که میزنی، رضا نیست... نه که اصلا نباشد؛ نمی توانیم قبول کنیم... که ما هم باید خودمان را در این دایرهی جبری که کشیدهای بیاندازیم... نه که کلا کلا مجبور باشیم... بله می دانیم که اختیار هم دادهای ولی بین خودمان باشد که اجبارت بیشتر از اختیار ماست... که اگر روی خطی که کشیدهای راه نرویم، پدرمان در می آید... اینها را، همه را می دانیم... ولی تصدقت شوم، ما به درد همراهی کسی نمی خوریم... ما علاقهی عجیبی به این تنهاییمان پیدا کردهایم... نمی توانیم کسی را در دایرهی تنهایی خود وارد کنیم... نه که نخواهیم... دلمان به حال طرف می سوزد... بیچاره اذیت می شود... آخر ما تنهایی را بیشتر از هر کس و هر چیز دیگر دوست داریم... تنها که باشی، خودت هستی با خودت که حرفت را بهتر می فهمد... کسی که اندازهی خودمان حرفمان را نمی فهمد...
پ.ن: فعلا حرفمان در باب تنهایی، همین است... فعلا همین... یقینا بعد ها نظرمان تغییر خواهد کرد...
#متن
#تنهایی
#یک_هیچ_تنها
@Tanhatarinhaa
بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانهی تنهایی خود سر بگذارم:)
#تنهایی
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
#گرداب_تنهایی سالها پیش در مجلهای به مطلبی عجیب برخوردم... مثلث برمودا... مکانی ناشناخته در وسط اق
آنها هیچگاه از این گرداب بیرون نمی آیند... کسی که به این گرداب می افتد، دیگر نه می تواند بیرون بیاید و نه می خواهد که بیرون بیاید... خاصیت این گرداب این است که همه را غرق خود می کند... آنهایی که در این گرداب می افتند هم می خواهند بقیه را به درون آن بکشند... اما افراد کمی گرفتار این گرداب می شوند... چون بقیه، کمتر از گرفتارشدگان این گرداب با معانی غیر قابل توضیح، خودشان و اطرافیانشان درگیر هستند و در اکثر اوقات شاید تنها با اطرافیانشان درگیر باشند و کاری به معانی و خودشان ندارند...
دنیایی که آنها در آن زندگی می کنند، دنیایی ناشناخته و بسیار پر رمز و راز و پیچیده است... تقریبا کسی جز خودشان خبر ندارد که چه اتفاقاتی در آنجا رخ می دهد... خودشان به این دنیا می آیند، خودشان در آن زندگی می کنند و خودشان با تمام شدنشان آز آنجا می روند... ورودشان به آنجا دست خودشان است ولی خارج شدن از آن، دست خودشان نیست... آنها حتی این دنیا را بعد از تمام شدن جسمانیشان ادامه می دهند و در ابدیّتی نامتناهی غرق آن هستند...
آنها با آن گرداب، عجین شدهاند... ماهیّت آنها تبدیل به آن گرداب شده است... گرداب یعنی آنها و آنها یعنی گرداب... چیز جدای از همی نیستند... به خاطر همین است که گفتم می خواهند بقیه را هم همراه خودشان کنند...
#گرداب_تنهایی
#متن
#معنا
#تنهایی
#یک_هیچ_تنها
از ناشناس:
اگر ازآنها پرسیده شود که چرا در این دنیای پر از گفتگو چیزی نمیگویند جوابی که خواهند داد دشوار نیست اما سخت است : کو هم صحبت ؟ .. آیا اینها تنهاترین نیستند ؟ و آیا آنها که این روزها به زیبایی که همان شهادت است میرسند تنها نبوده و نیستند ؟ دنیای امروزمان پر از گفتگو است اما آنها آنقدر تنهایی را زیر دندان های روحشان جویدند که خدا دیگر تنهایی شان را تحمل نتوانست بکند، پس آنها را به هم صحبتی و همنشینی خودش دعوت کرد ..»
احسنت به این قلم...
احسنت...
#تنهایی
#شهادت
Tanhai.mp3
9.05M
محتوای این اپیزود، رد یا تأیید نمیشود...
#تنهایی🍂❤️
#عباس_کیارستمی