💌 #یه_فنجان_دریا
هرکسی
😌 یه تکه کلام داره؛
یه کلمه یا جمله که توی روز
چندبار تکرارش میکنه...
❤️ عزیزم
🌿 جانم
🌸 فدای سرتون
🎀 قابل شما رو نداره
... تکه کلام بعضیام لبخند، اخم یا سکوته
که هرکدومش پر از معنی و حرفه...😃
اینکه
تلاش کنیم توی حرفهامون
بهترین تکه کلام رو داشته باشیم
نه فقط نشونهی
😎 هوش اجتماعی ماست
بلکه نشون دینداری ما هم هست...
🌴 امام علی(ع) فرمودند:
#ان_لسان_المومن_وراء_قلبه
یعنی
زبون آدم مومن پشت قلبشه...
🔆 یعنی هر حرفی که بخواد بگه
اول درموردش فکر میکنه
اگه بد بود نمیگه
اگه هم
بخواد بگه،
با کلمههای خوب و
درست بیانش میکنه؛ چون
قلب که پاک باشه، حرفهامون خوبه . . .
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
@TarighAhmad
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
💢رهبر انقلاب:
حضور مردم در انتخابات،
بر تواناییها و قوّت آن دولت منتخب تأثیر زیادی دارد؛
بالاخره یک دولتی انتخاب خواهد شد، یک رئیسجمهوری انتخاب میشود و دولتی تشکیل میدهد؛
هر چه پشتوانهی او بیشتر باشد،
قویتر باشد، قطعاً بهتر است
و قدرت بازدارندگی کشور را بالا میبَرد، امنیّت میدهد به کشور،
برای کشور آبرو ایجاد میکند
بنابراین مشارکت، خیلی مهم است.
۱۴۰۰/۲/۲۱
#نائب_برحق_مولا
/ʝסíꪀ➘
⇝ @TarighAhmad ⇜
هدایت شده از تنهامسیر زندگی
تنها مسیر 1_جلسه دوازدهم پارت 2.mp3
4.91M
#تنہامسیر 🌱
راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے
🔔 #جلسه_دوازدهم پارت 2
گوش بدیم 🧡😊
#خلاصه_نویس_جلسه_دوازدهم پارت 2
🌸✨
🔹راحت طلبی اولین وجه حب الدنیا است که دامن آدم رو میگیره.
🔹راحت طلبی خصلت انسان است.
🔹راحت طلبی انسان را از مسیر تحمل رنج خارج میکند.
🔹راحت طلبی اجازه نمیدهد بتوانی با دین ارتباط برقرار بکنی.
🔹امام علی علیه السلام :
ثواب عمل به اندازه مشقتی است که در آن میکشی.
🍃🌱↷
『@TarighAhmad』
💢عاجل💢
🌐یک جوان فلسطینی در شیخ جراح
دست به عملیات استشهادی زد
در جریان این عملیات ۷ نفر
از سربازان رژیم صهیونیستی زخمی
و جوان فلسطینی به شهادت رسید
🌐یک سن در یک کنیسه در گوعات زیم
در فلسطین اشغالی فروریخت
تاکنون هیچ رسانه عبری دلیل
و تعداد مصدومان حادثه را اعلام نکرده است
🌐ارتش اسرائیل از ترس خون خواهی حزب الله به تقویت نیرو در مرزهای لبنان پرداخت.علاوه بر آوردن نیروهای پیاده و تک تیرانداز یک تانک مرکاوا مستقر شده و نشان میدهد دشمن نگران نفوذ از لبنان است
༺════════════
💢 @TARIGHAHMAD 💢
༺════════════
احمـــد در فرهنگ عاشورا و جهاد پرورش یافت و وقتی جنگ ها در سوریه شدت گرفت ،
برای دفاع حق علیه باطل و
نیاز به دفاع از دین و ناموس و میهن تصمیم گرفت
برای انجام وظیفه شرعی و اخلاقی خود به صفوف مقاومت بپیوندد.🌿🕊
.
.
#مصاحبه_مادرشهید
#مثل_احمد
#رفیق_شهیدم
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
@TarighAhmad
✨💪
حضور عماد مغنیه نوه شهید حاج عماد مغنیه در مراسم حمایت از فلسطین در مرز مشترک لبنان و فلسطین🇵🇸❤️🇱🇧
#من_عماد_مغنیه_هستم
༺════════════
💢 @TARIGHAHMAD 💢
༺════════════
~||♡
✨منم ز مطلب خوش با کلام بسم الله
نوشته ام سر در ذکر نامِ یاالله ✨
📆۲۷ اردیبهشت ☀️
دوشنبه ذکر روز :
یا قاضی الحاجات📿
╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗
@TarighAhmad
╚══••⚬🇱🇧⚬••═╝
تا تو به داد من رسی ... ،
من به خدا رسیده ام :)🕊
#برادر_شهیدم
#عکس_نوشته
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
@TarighAhmad
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
•
شاید #تلنگر✋🏼
+حاجآقا
چیکارکنمسمتگناھنرم؟
-اولبایدببینےعاملگناهچیہ؟
زمینہاشروازبینببری !
امابهترینراهحلاینہکہخودترو
بہکارخدامشغولکنے♥️!'
آدمبیکار
بیشتردرمعرضگناهہ🙂🍃
#بیکارنشینیما
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@TARIGHAHMAD |√←
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#قسمت_هفتاد_و_یک انگار یه پارچ آب یخ ریختن روم. چی؟ بابای محمد مرد؟؟؟ شوک بدی بهم وارد شده بود . دم
💎ناحله 🖋
#قسمت_هفتاد_و_دو
اینو ک گفتم رفت از حیاط بیرون و گفت:+یک دقیقه صبر کن. الان میام.
منتظر شدم تا برگرده.
ایستاده بودم که دیدم با کیفش داره میاد تو.
اتاق ریحانه رو بهش نشون دادم و خودم گوشیمو گرفتم و زنگ زدم به ریحانه که بیاد اینجا.از استرس تمام تنم میلرزید.
چیزی هم نمیتونستم بگم.
اگه گریه هم میکردم مامان میفهمید.
سعی کردم ارامش خودمو حفظ کنم و جلوی اشکام رو بگیرم.
به تن بی جون محمد خیره شدم.
مامان دست گذاشت رو پیشونیش و
+وای خیلی داغه !تب داره !
اینو گفتو کیفشو باز کرد که دستشو کشیدم عقب.
دستمو گذاشتم رو کیفشو با نگرانی گفتم:_مامان صبر کن ریحانه بیاد بعد
مامان با این حرفم دستمو پرت کرد و گفت :+تا اون بیاد این تشنج میکنه میمیره.
از اون موقع که تو رو بستری کردیم داروهات تو کیفم مونده چندتا تب بر و تقویتی.
سوییچ ماشینشو پرت کرد سمتم و ادامه داد.یه سرم تو صندوق عقب هست. برو بیارش. چادرمو در اوردم و رفتم سمت ماشین.
یه کیف خیلی بزرگ بود که همیشه توش دارو بود.از استرس سرم به اون گنده ای به چشمام نخورد.
ناچار کیفو برداشتم و صندوق رو بستم.
خواستم برم داخل که ریحانه اومد.
رو بهش گفتم:
_حال داداشت بده ،به مامانم گفتم.
میخواد بهش سرم بزنه.
اینو گفتم و باهم رفتیم بالا.
ریحانه باعجله رفت سمت محمد و اول به مامان سلام کرد. بعد دوباره شروع کرد به گریه و زاری کردن.
با گریه هاش محمد پلکشو باز کرد.
حس کردم انقدر حالش بده ک نمیتونه چشم هاشو باز نگه داره.
با دیدن قیافش دلم میخواست بزنم زیر گریه.نمیتونستم اینجوری ببینمش.
مامان سرم رو از تو کیف در اوردو به من اشاره زدو گفت سرم و اویزون کنم به در کمد. منم همین کار رو کردم.
بعدش هم از اتاق رفتم بیرون
پشت من ریحانه اومد بیرون و رفت تو آشپزخونه .نگاهم دنبالش بود.
یه پارچه خیس کردو دوباره رفت تو اتاق. کلافه سرمو لای دوتا دستم گرفتم و منتظر موندم.
📝 #ادامهـ_دارد
🔸#بهـ_قلمـ_غینـ_میمـ_و_فاء_دآل 🔶
‼️ #رمانـ_واقعیٺ_ندارد ❗️
🔹 #اما_محمد_ہا_بسیارند 🔷
┄•●❥ @TarighAhmad
✨
💙✨💙
✨💙✨💙✨
💙✨💙✨💙✨💙
#چ_مثلہ_چاڋرٺ♥️🌱
بـــانو🧕🏻
ویژگۍها؎جسمانۍزن🦋
ازاسراࢪاوستـــ☝️🏻
️ وحجاب✨
حافظاسراࢪزیبایۍها؎زناست🔒
پسمبادااسراࢪخودࢪا🔮
برنامحرمانافشاڪنۍ🔥
ڪهاسراࢪخودࢪانادیدهانگاشتها؎🥊🍂
#ریحانه 🌱...
#حجاب ✨...
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
@TarighAhmad