•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
+مدافعــــان حرم را بگوییــد به قم ومشهد بــروند داعشے هاے وطنے شیعه انگلیسي حمله کردند ....😔 (د
رفقا توجه داشتہ باشید ڪه امام زمان (عج) که نفرمودند :
(دشمنان من ،من را اذیت میکنند)
بلڪه فرمودند :
(جهال شیعه و احمق هایشان من را اذیت میکنند)
یکم تفکر و بصیرت هم لازمه
نکنه خدایی نکرده باعث اذیت شدن امام زمان بشیم
#شیعہ_انگلیسے
#ماشیعهولاییهستیم
#یاعلی
@trighahmd
✍#تنهـا_مـیان_داعش |😱| (رمان)
#قسمت_سوم
💠 نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب #یاعلی میگفتم تا نجاتم دهد.
با هر نفسی که با وحشت از سینهام بیرون میآمد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را صدا میزدم و دیگر میخواستم جیغ بزنم که با دستان #حیدریاش نجاتم داد!
💠 بهخدا امداد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود که از حنجره حیدر سربرآورد! آوای مردانه و محکم حیدر بود که در این لحظات سخت تنهایی، پناهم داد :«چیکار داری اینجا؟»
از طنین #غیرتمندانه صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به حیدر چرخیده و میخکوب حضورش تنها نگاهش میکند. حیدر با چشمانی که از عصبانیت سرخ و درشتتر از همیشه شده بود، دوباره بازخواستش کرد :«بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟»
💠 تنها حضور پسرعموی مهربانم که از کودکی همچون برادر بزرگترم همیشه حمایتم میکرد، میتوانست دلم را اینطور قرص کند که دیگر نفسم بالا آمد و حالا نوبت عدنان بود که به لکنت بیفتد :«اومده بودم حاجی رو ببینم!»
حیدر قدمی به سمتش آمد، از بلندی قد هر دو مثل هم بودند، اما قامت چهارشانه حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد و #انتقام خوبی بابت بستن راه من بود!
💠 از کنار عدنان با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزدهام کافی بود تا حُکمش را اجرا کند که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ میکُشمت!!!»
ضرب دستش به حّدی بود که عدنان قدمی عقب پرت شد. صورت سبزهاش از ترس و عصبانیت کبود شد و راه فراری نداشت که ذلیلانه دست به دامان #غیرت حیدر شد :«ما با شما یه عمر معامله کردیم! حالا چرا مهمونکُشی میکنی؟؟؟»
💠 حیدر با هر دو دستش، یقه پیراهن عربی عدنان را گرفت و طوری کشید که من خط فشار یقه لباس را از پشت میدیدم که انگار گردنش را میبُرید و همزمان بر سرش فریاد زد :«بیغیرت! تو مهمونی یا دزد #ناموس؟؟؟»
از آتش غیرت و غضبی که به جان پسرعمویم افتاده و نزدیک بود کاری دستش بدهد، ترسیده بودم که با دلواپسی صدایش زدم :«حیدر تو رو خدا!» و نمیدانستم همین نگرانی خواهرانه، بهانه به دست آن حرامی میدهد که با دستان لاغر و استخوانیاش به دستان حیدر چنگ زد و پای مرا وسط کشید :«ما فقط داشتیم با هم حرف میزدیم!»
💠 نگاه حیدر به سمت چشمانم چرخید و من #صادقانه شهادت دادم :«دروغ میگه پسرعمو! اون دست از سرم برنمیداشت...» و اجازه نداد حرفم تمام شود که فریاد بعدی را سر من کشید :«برو تو خونه!» اگر بگویم حیدر تا آن روز اینطور سرم فریاد نکشیده بود، دروغ نگفتهام که همه ترس و وحشتم شبیه بغضی مظلومانه در گلویم تهنشین شد و ساکت شدم.
مبهوت پسرعموی مهربانم که بیرحمانه تنبیهم کرده بود، لحظاتی نگاهش کردم تا لحظهای که روی چشمانم را پردهای از اشک گرفت. دیگر تصویر صورت زیبایش پیش چشمانم محو شد که سرم را پایین انداختم، با قدمهایی کُند و کوتاه از کنارشان رد شدم و به سمت ساختمان رفتم.
💠 احساس میکردم دلم زیر و رو شده است؛ وحشت رفتار زشت و زننده عدنان که هنوز به جانم مانده بود و از آن سختتر، #شکّی که در چشمان حیدر پیدا شد و فرصت نداد از خودم دفاع کنم.
حیدر بزرگترین فرزند عمو بود و تکیهگاهی محکم برای همه خانواده، اما حالا احساس میکردم این تکیهگاه زیر پایم لرزیده و دیگر به این خواهر کوچکترش اعتماد ندارد.
💠 چند روزی حال دل من همین بود، وحشتزده از نامردی که میخواست آزارم دهد و دلشکسته از مردی که باورم نکرد! انگار حال دل حیدر هم بهتر از من نبود که همچون من از روبرو شدنمان فراری بود و هر بار سر سفره که همه دور هم جمع میشدیم، نگاهش را از چشمانم میگرفت و دل من بیشتر میشکست.
انگار فراموشش هم نمیشد که هر بار با هم روبرو میشدیم، گونههایش بیشتر گل انداخته و نگاهش را بیشتر پنهان میکرد. من به کسی چیزی نگفتم و میدانستم او هم حرفی نزده که عمو هرازگاهی سراغ عدنان و حساب ابوسیف را میگرفت و حیدر به روی خودش نمیآورد از او چه دیده و با چه وضعی از خانه بیرونش کرده است.
💠 شب چهارمی بود که با این وضعیت دور یک سفره روی ایوان مینشستیم، من دیگر حتی در قلبم با او قهر کرده بودم که اصلا نگاهش نمیکردم و دست خودم نبود که دلم از #بیگناهیام همچنان میسوخت.
شام تقریباً تمام شده بود که حیدر از پشت پرده سکوت همه این شبها بیرون آمد و رو به عمو کرد :«بابا! عدنان دیگه اینجا نمیاد.» شنیدن نام عدنان، قلبم را به دیوار سینهام کوبید و بیاختیار سرم را بالا آورد. حیدر مستقیم به عمو نگاه میکرد و طوری مصمم حرف زد که فاتحه #آبرویم را خواندم. ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TrighAhmad
ســـلام رفقا :) 💚
طاعات و عباداتتون قبول باشه🌹
وسط این نور بالا زدناتون ماروهم فراموش نڪنید ☺️
التماس دعاے ویژه داریمــ🍃
اول بگم ڪه ڪانال دوم ماروهم دنبال ڪنید و هواشــو داشته باشیــد 🙃
@shahidane_313 🆔
وعــرضے ڪه دارم خدمتتون اینہ ڪه هرڪسے ڪه میتونہ خادم تبادل این دوتا ڪانال بشہ
بهـ آیدے زیــر پیام بدهـ ✨🌱
@re_n313 🆔
یادتون نره ڪه زنده نگه داشتن یاد شهــدا ڪمتر از [شهادٺ] نیسٺ 💔
و تبلیغ شهــدا
هم همین اجر رو دارهـ❣
خادم الشهــدا بـودن یعنے ڪه
نگاه شهــدا بهٺ هسٺ ...
هواتو دارن ڪه براے خادمے
دعوتت ڪردن ...✨🌸
بایـــد ببیــنیم ڪدوم یڪ از شمارو شهــدا بہ خادمے دعوٺ ڪردهـ😍
منتظرتون هستیمـــ😉
#خادم_نوشت
#یاعلے
سلامرفقــــا🖐🏼❣|~•
شایـــدخیلیاتونبدونیـــد
وشایـــدمخیلیاتونندونیــــد
فـــردا 21آبـــان
روزشہادٺشهــــداےاربعہحلب💔
هستــــش.
شہادٺ
۴شهیـــدعزیـــز
۴تاجوون
۴تاسربازامامزمان
و....😭
شہادٺشہــداےگرانقـــدروعزیز :🕊🌱
شہیـدحســنعطایـے
شہیـدمسعودعسگرے
شہیــدمحمدرضادهقانامیرے
شہیــدمصطفےموسوے
ـــــ•~•ــــ🍂🍁ـــــ•~•ــــ
بہـ مناسبٺشهادٺاینشهداےعزیز
مادرنظرداریم
ختمصلواٺ🦋✨
و
ختمزیارٺعاشورا🦋✨
براےڪسانےڪهمدیونخونشون
هستیمبگیریم؛
شماعزیزانهرتعدادزیارتعاشوراوصلواٺ
روڪهبرمیدارید
بہآیدےزیراعلامڪنیـــد👇🏻👇🏻❤️
@re_n313 🆔
یادتوننرهاولیه #یاعلے
برامونبفرستیـــدبعدتعدادروبگید😉🌸
انشآاللهڪهاینشهـداےعزیز
شفاعٺڪنندههمهےماباشندبرامون
دعاڪنند♥️|•°
#خادم_نوشت
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
بسمالربالشهـــدا💕|~•
امــروزمیخوایـــمداستان
چهارتارفیقروبگیم....
رفقایـےڪهباهمآســـمونےشدنـــد
شـــایدسنهاشونمثلهم نبود....
ولےهدفوعشقبینشونباعثپیوندشون
باهمشدهبود
شـــدنازاونرفقایـےڪهباهمتااخریـــن
نفسپاےعشقشون
یعنےسیــدهزینبموندنوپروازڪردن..🍃🕊
مصطفےازهمشــونڪوچیڪتربود
معـــروفشدهبودبهڪمسنتریـــن #شهیدمدافعحـــرم
مادرشمیگفٺمصطفے۱۹سالشبــود
ولےمشخصبوددیگہزمینےنیست...
تابمونــدننداشٺ
رفٺسوریهــ
چنـــدروزےازتولد۲۰سالگیشگذشتهبود
ڪهولادٺشمتصـــلبهشهادٺششد💔
.
.
محمدرضاهمفقــطهفٺماهازمصطفے
بزرگتربوداونمفقط۲۰سالداشٺ
یهپســرشــروشیطونڪهحجبوحیاے
خودشرودرڪنارشیطنتشداشٺ
#رفیقشهیدش شهیدرسولخلیلےبــود
انقـــدرملتمسومتصلشهیـــدخلیلے
شدڪهخودشمپرڪشید
ورفٺپیشرفیقش
ومحمدرضاشدمصــداقڪاملاینڪه
#رفیقشهیدشهیدٺمیکنه ♥️
.
.
آقامسعـــود داداشبزرگتــرمصطفےومحمدرضابود
یهپســـرخیلےفعالپرجنبوجوش
ڪهفڪرنمیکنمرشتهورزشےوجودداشٺ
ڪهاونوبلـــدنباشہوتمریننڪردهباشه
درڪنارتمامورزشهاورشتههاےِپرهیجانے
ڪهشرڪتمےڪرد
اماخیلےآرومونجیببود
اصلابانگاهڪردنباچهرشآدم
آرامشمےگرفت
آقامسعــودهمیشهسفارشمےڪردڪه👇🏻
ڪهمانبایدبه #گناه نزدیکبشیمبایـــدبراےخودمونترمز
بزاریماگهبگیمفلانڪارڪهبهگناهنزدیڪهولے.حرومنیسٺروانجامبدیمتا #گناه فاصلہاےنداریم.پسبایدبراےخودمون
چندتاترمزوعقبگردموقعنزدیڪ
شدنبهگناهبزاریمتابهراحتےمرتڪب
گناهنشیم. 🌱🕊
.
.
آقااحمـــدازهمشــونبزرگتربـــود
تازهمتاهلجمعهمبــود
دوتاگلپســـرنازداشٺولے
ازنازنینپسراشگذشتتابهیهچیـــز
بهتــربرسہیعنے
#نوڪرےحضرتزینب 😍
خیلےولایےبود؛علاقہخاصویژهاے
بهحضرتآقاداشت.یڪتابلوجلودرخونش
نصبڪردهبودڪهروشنوشتهشدهبود:
{هرڪہداردبر#ولایٺ بدگمان،حقندارد
پاگذارددراینمڪان}✌️🏻🍃
.
.
سعےڪنیـــدرفاقٺهاتون
اینشڪلےباشه....
وصلـــتونڪنہبہمعشـــوقاصلے🌙
زرقوبرقایندنیـــا
چشمودلٺروتسخـــیرنڪنہرفیق...
همہایناگذراسٺ؛فقــطچیزےڪهواسٺمیمونہ
حُببہعلےوآلعلےوعاشقانعلے {ع}
مثلشهدا✨🌸
خیـلےمواظبخودٺباش
براےماهمدعـــاڪنیــــد
التماسدعـــا🌹
ومناللہتوفیق
#یاعلے
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
سلاموعرضادبــــ
خدمٺاعضاےگرامےڪانال🌸🍃
عـــزیزانمابراےاینڪهفعالیٺڪانال
موردپسندشماباشہ
نیــازمنـــدبهنظراتتونوراهنمایےهاے
شماهستـــیم❤️
پسلطــفڪنیدهرنظروایدهاےبراے
بهـــترشدنروندڪانالداریـــدبهمون
بہآیدےزیراطلاعبدیـــد🦋🌱
@re_n313 🆔
درضمـــنحتےاگـــرمطالبڪانالرو
دوسٺداریدوموردپسندتونہهم
نظرتونروازمادریـــغنڪنید
وبهماانرژیبدیــــن😉🍂
اجـــرتونباشهیــــد
#خادم_نوشت
#یاعلی
سلاموعرضادبــــ
خدمٺاعضاےگرامےڪانال🌸🍃
عـــزیزانمابراےاینڪهفعالیٺڪانال
موردپسندشماباشہ
نیــازمنـــدبهنظراتتونوراهنمایےهاے
شماهستـــیم❤️
پسلطــفڪنید بگید جای چه پستی تو کانال خالیه
و هر
نظروایدهاے
براے
بهـــترشدنروندڪانالداریـــدبهمون
بہآیدےزیراطلاعبدیـــد🦋🌱
@re_n313 🆔
درضمـــنحتےاگـــرمطالبڪانالرو
دوسٺداریدوموردپسندتونہهم
نظرتونروازمادریـــغنڪنید
وبهماانرژیبدیــــن😉🍂
اجـــرتونباشهیــــد
#خادم_نوشت
#یاعلی
سلام علیکم✋🏻
اعضای محترم انتقادی پیشنهادی بود خیلی خوشحال میشیم باهامون در میون بزارید...🌸
به آیدی زیر حتما نظراتتون رو عرض کنید🦋🌹
♥️|🌸@Alimola313🌸|♥️
📒|#خادم_نوشت
🖇|#یاعلی
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
سلام علیکم وقتتون بخیر #ختم_صلوات به مناسبت تولد شهید محسن حججی عزیز هر چقدر میتونید و ارادت دارید
سلام علیکم دوستان همیشگی محبان ارباب❤️
دوستان از همگی قبول باشه انشاءالله خود شهید عنایت بکنند بهمون اجرتون با شهدا و آقا محسن🍃💚
در کل تعداد صلوات ها 1800 تا شد قبول باشه از همگی التماس دعا/+🤲🏻❤️🌙+/
✋🏻|#یاعلی
🦋|#خادم_نوشت
🌸|#ختم_صلوات
❤️|#شهداشفاعتمیکنند
سلام علیکم دوستان همیشگی محبان ارباب❤️
دوستان از همگی قبول باشه انشاءالله خود شهید عنایت بکنند بهمون اجرتون با شهدا و آقا محسن🍃💚
در کل تعداد صلوات ها 2800 تا شد قبول باشه از همگی التماس دعا/+🤲🏻❤️🌙+/
✋🏻|#یاعلی
🦋|#خادم_نوشت
🌸|#ختم_صلوات
❤️|#شهداشفاعتمیکنند
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
بسمالربالشهـــدا💕|~•
امــروزدر۲۱آبانمآهمیخوایـــمداستان
چهارتارفیقروبگیم....
کهداستانشونبرمیگردهبهسال۱۳۹۴
یعنی۶سالقبل....
رفقایـےڪهباهمآســـمونےشدنـــد
شـــایدسنهاشونمثلهم نبود....
ولےهدفوعشقبینشونباعثپیوندشون
باهمشدهبود
شـــدنازاونرفقایـےڪهباهمتااخریـــن
نفسپاےعشقشون
یعنےسیــدهزینبموندنوپروازڪردن..🍃🕊
مصطفےازهمشــونڪوچیڪتربود
معـــروفشدهبودبهڪمسنتریـــن #شهیدمدافعحـــرم
مادرشمیگفٺمصطفے۱۹سالشبــود
ولےمشخصبوددیگہزمینےنیست...
تابمونــدننداشٺ
رفٺسوریهــ
چنـــدروزےازتولد۲۰سالگیشگذشتهبود
ڪهولادٺشمتصـــلبهشهادٺششد💔
.
.
محمدرضاهمفقــطهفٺماهازمصطفے
بزرگتربوداونمفقط۲۰سالداشٺ
یهپســرشــروشیطونڪهحجبوحیاے
خودشرودرڪنارشیطنتشداشٺ
#رفیقشهیدش شهیدرسولخلیلےبــود
انقـــدرملتمسومتصلشهیـــدخلیلے
شدڪهخودشمپرڪشید
ورفٺپیشرفیقش
ومحمدرضاشدمصــداقڪاملاینڪه
#رفیقشهیدشهیدٺمیکنه ♥️
.
.
آقامسعـــود داداشبزرگتــرمصطفےومحمدرضابود
یهپســـرخیلےفعالپرجنبوجوش
ڪهفڪرنمیکنمرشتهورزشےوجودداشٺ
ڪهاونوبلـــدنباشہوتمریننڪردهباشه
درڪنارتمامورزشهاورشتههاےِپرهیجانے
ڪهشرڪتمےڪرد
اماخیلےآرومونجیببود
اصلابانگاهڪردنباچهرشآدم
آرامشمےگرفت
آقامسعــودهمیشهسفارشمےڪردڪه👇🏻
ڪهمانبایدبه #گناه نزدیکبشیمبایـــدبراےخودمونترمز
بزاریماگهبگیمفلانڪارڪهبهگناهنزدیڪهولے.حرومنیسٺروانجامبدیمتا #گناه فاصلہاےنداریم.پسبایدبراےخودمون
چندتاترمزوعقبگردموقعنزدیڪ
شدنبهگناهبزاریمتابهراحتےمرتڪب
گناهنشیم. 🌱🕊
.
.
آقااحمـــدازهمشــونبزرگتربـــود
تازهمتاهلجمعهمبــود
دوتاگلپســـرنازداشٺولے
ازنازنینپسراشگذشتتابهیهچیـــز
بهتــربرسہیعنے
#نوڪرےحضرتزینب 😍
خیلےولایےبود؛علاقہخاصویژهاے
بهحضرتآقاداشت.یڪتابلوجلودرخونش
نصبڪردهبودڪهروشنوشتهشدهبود:
{هرڪہداردبر#ولایٺ بدگمان،حقندارد
پاگذارددراینمڪان}✌️🏻🍃
.
.
سعےڪنیـــدرفاقٺهاتون
اینشڪلےباشه....
وصلـــتونڪنہبہمعشـــوقاصلے🌙
زرقوبرقایندنیـــا
چشمودلٺروتسخـــیرنڪنہرفیق...
همہایناگذراسٺ؛فقــطچیزےڪهواسٺمیمونہ
حُببہعلےوآلعلےوعاشقانعلے {ع}
مثلشهدا✨🌸
خیـلےمواظبخودٺباش
براےماهمدعـــاڪنیــــد
التماسدعـــا🌹
ومناللہتوفیق
#یاعلے
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
امروزبهنیتسالروز
شهادتبرادرمون....
.
.
#نفرییکزیارتعاشورا ♥️
هدیهمیکنیمبهروحمطهرشهید🕊🌱
#یاعلے 🖐🏻
#خادم_نوشت 🌿