✍ذکر ده بُعد از ابعاد شخصیتی #امام_علی_علیه_السلام در روایات و تاریخ:👇
1⃣علم و دانش!
2⃣شجاعت!
3⃣یتیم نوازی!
4⃣عدالت!
5⃣سخاوت!
6⃣زهد و تقوا!
7⃣عبادت!
8⃣سیاست!
9⃣ایثار و فداکاری!
🔟فصاحت و بلاغت!
@TarikhEslam
1⃣علم #امام_علی_علیه_السلام :
✅أصْبغ بن نباته می گوید :
وقتی امام علی(ع) بر کرسی خلافت نشست و مردم با او بیعت کردند، به مسجد آمد، در حالی که عمامه رسول اکرم(ص) را بر سر مبارک نهاده بود، و ردای ایشان را بر تن کرده بود.
پس بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای الهی را به جا آورد و مردم را وعظ و انذار نمود، سپس خطاب به مردم فرمود :
📋《يَا مَعْشَرَ النَّاسِ! سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي!
سَلُونِي فَإِنَّ عِنْدِي عِلْمَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ!
أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ ثُنِيَ لِيَ الْوِسَادُ لَحَكَمْتُ بَيْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ بِإِنْجِيلِهِمْ وَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِزَبُورِهِمْ وَ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِقُرْآنِهِمْ حَتَّى يَزْهَرَ كُلُّ كِتَابٍ مِنْ هَذِهِ الْكُتُب وَ يَقُولُ يَا رَبِّ إِنَّ عَلِيّاً قَضَى بِقَضَائِكَ!》
♦️ای مردم!
از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست بدهید.
از من بپرسید، که براستی علم اولین و آخرین نزد من است.
آگاه باشید که به خدا قسم، اگر وساده ای نهاده می شد و من بر آن وساده می نشستم (کنایه از اینکه اگر به من فرصتی می دادند) هر آینه برای اهل تورات، بر طبق تورات و برای اهل انجیل بر طبق انجیل و برای اهل زبور، بر طبق زبور، و برای اهل قرآن، بر طبق آیات قرآن، حکم می کردم و فتوا می دادم.
به گونه ای که این کُتب به زبان آیند و بگویند :
علی راست گفت و دروغ نگفت!
و علی(ع) مطابق آنچه خدا در ما نازل کرده، به شما فتوا داده است.(۱)
✍تمام صحابه نيازمند علم امام علی(علیه السلام) بودند و «ابوبكر» و «عمر» در حل مسائل به ایشان مراجعه می كردند!
👤ابن جوزی می نویسد :
📋«کَانَ أَبُوبَکرِِ وَ عُمَرُ یُشَاوِرَانَهُ وَ یُرجِعَانِ إِلَى رَأیِهِ وَ کَانَ کُلُّ الصِّحَابَةِ مُفْتَقِراً إِلَى عِلْمِهِ وَ کَانَ عُمَرُ یَقُولُ : أَعُوذُ بِاللهِ مِن مُعْضِلَةِِ لَيْسَ لَهَا أَبُو اَلْحَسَنِ(ع)»
♦️ابوبکر و عمر با امیرالمومنین(ع) مشورت میکردند و به رأی و نظر ایشان رجوع میکردند و تمامی صحابه نیازمند علم او بودند و عمر میگفت : به خدا پناه میبرم از مشکلی که ابوالحسن در آن نباشد.(۲)
📚منابع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۵
۲)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۶۸
@TarikhEslam
2⃣شجاعت #امام_علی_علیه_السلام :
✅امام علی(ع) در طی نامه ای به عثمان بن حنیف می نویسد :
📋《وَاللهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا!》
♦️به خدا سوگند اگر همه عرب ها پشت به پشت هم دهند و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنان پشت نمی کنم و با آنان پیکار می کنم.(۱)
حضرت رسول خدا(ص) فرمود :
📋《عَلِيٌّ اَشْجَعُ النَّاسِ قَلْبَاً》
♦️علی(ع) شجاع ترین و قویدل ترینِ مردم است.(۲)
در حدیثی است آمده است که :
📋《کَانَت ضَرَبَاتُهُ وَترَاً》
♦️ضربت شمشیر او همیشه تک ضرب بود!(۳)
(با یک ضربت حریف را به خاک می افکند.)
📚منابع :
۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴
۲)المناقب ابن مغازلی، ص۱۵۱، ح۱۸۸
۳)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱، ص۲۰
@TarikhEslam
3⃣یتیم نوازی #امام_علی_علیه_السلام :
✅نقل است که؛
امام علی(ع) در زمان حکومت خود از کوچه های کوفه می گذشت که زنی را دید كه مشك آبی بر دوش داشت.
امام(ع) آن مشك را از او گرفت و تا مقصد بِبَرَد و در راه از حالش پرسید.
زن گفت :
📋《بَعَثَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) صَاحِبِي إِلَى بَعْضِ اَلثُّغُورِ فَقُتِلَ وَ تَرَكَ عَلِيٌّ صِبْيَاناً يَتَامَى وَ لَيْسَ عِنْدِي شَيْءٌ فَقَدْ أَلْجَأَتْنِي اَلضَّرُورَةُ إِلَى خِدْمَةِ اَلنَّاسِ》
♦️علی بن ابیطالب(ع) همسرم را در یكی از مرزها گماشته بود و او اکنون كشته شده و چند كودك یتیم برای من برجای گذاشته است.
و من هم چیزی ندارم و ناگزیر به خدمتگزاری مردم روی آوردهام.
علی(ع) بعد از حمل بار تا منزل او بازگشت و فردای آن روز، زنبیلی از خوراكی با خود برداشت و به راه افتاد و به در خانهی زن رفت و در زد.
زن پرسید : كیستی؟
مولا فرمود : منم! آن بندهای كه در آوردن مشك تو را همراهی كرد. در را بگشا!
چیزی برای كودكان با خود آوردهام.
زن گفت :
📋《رَضِيَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَكَمَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)》
♦️خدا از تو خرسند باشد و میان من و علی(ع) داوری كند!
پس امام(ع) داخل شد و فرمود :
من دوست دارم كه به ثوابی برسم!
تو آرد را خمير كن، يا اينكه تو بچهها را پرستاری كن و من خمیر کنم و نان بپزم؟!!
زن گفت : من بر كار نان آگاهتر و تواناترم.
پس كودكان را به تو ميسپارم.
پس آنان سرگرم کن!
سپس آن زن شروع به خمير كردن آرد شد و علی(ع) نزد کودکان به پختن گوشت مشغول شد.
و آن را پخت و شروع كرد برای كودكان از گوشت و خرما و چیزهای دیگر لقمه گرفتن!
هر وقت لقمهای به كودكی میداد می فرمود :
📋《یَا بُنَیَّ! اِجعَل عَلَیَّ بنَ اَبِی طَالِبِِ(ع) فِی حِلِِِّ مِمَّا مَرَّ فِی اَمرِکَ》
♦️پسركم! از آنچه بر تو گذشته است، علی بن ابیطالب(ع) را حلال كن!
وقتی خمیر آماده شد، زن گفت :
ای بندهی خدا! تنور را روشن كن!
امام(ع) به روشن كردن تنور پرداخت.
هنگامی كه آن را برافروخت، و آتش زبانه می کشید و درون تنور گداخته شد، آنگاه علی(ع) صورت را نزدیک درون آتش برد تا داغی آتش را احساس کند و سپس چنين فرمود :
📋《ذُقْ يَا عَلِيُّ! هَذَا جَزَاءُ مَن ضَیَّعَ اَلاَرامِلَ وَ الیَتَامَی》
♦️ای علی! بچش! این است كیفر كسی كه حقّ بیوهزنان و یتیمان را تباه كند.
زن همسایه كه علی(ع) را میشناخت او را دید و خطاب به مادر یتیمان گفت :
وای بر تو، این امیرالمؤمنین است!
آن زن با شتاب آمد در حالی كه میگفت : از شما شرمندهام ای امیرمؤمنان.
علی(ع) در پاسخ او فرمود :
📋《بَل وَ اَحیَایَ مِنكَ یَا أَمَةَ اللهِ فِیمَا قَصَّرتُ فِی أَمرِكِ》
♦️من از تو شرمندهام كه در كارت كوتاهی
كرده ام.(۱)
📚منبع :
۱)مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۱۵
@TarikhEslam
4⃣عدالت #امام_علی_علیه_السلام :
✅درمورد عدالت امام علی(ع) همان رفتار مولا با برادرش عقیل کافی است!
امیرالمؤمنین(ع) در ضمن خطبهای فرمودند :
📋《وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ عَقِيلًا وَ قَدْ أَمْلَقَ حَتَّى اسْتَمَاحَنِي مِنْ بُرِّكُمْ صَاعاً وَ رَأَيْتُ صِبْيَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ كَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ وَ عَاوَدَنِي مُؤَكِّداً وَ كَرَّرَ عَلَيَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً فَأَصْغَيْتُ إِلَيْهِ سَمْعِي فَظَنَّ أَنِّي أَبِيعُهُ دِينِي وَ أَتَّبِعُ قِيَادَهُ مُفَارِقاً طَرِيقَتِي فَأَحْمَيْتُ لَهُ حَدِيدَةً ثُمَّ أَدْنَيْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِيَعْتَبِرَ بِهَا فَضَجَّ ضَجِيجَ ذِي دَنَفٍ مِنْ أَلَمِهَا وَ كَادَ أَنْ يَحْتَرِقَ مِنْ مِيسَمِهَا!》
♦️به خدا قسم! عقيل را در اوج فقر ديدم كه يك من گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت، و كودكانش را از پريشانى فقر با موهاى غبار آلود و رنگهاى تيره ديده كه گويى صورتشان را با نيل سياه كرده بودند، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار مى كرد، من به گفتارش توجه مى كردم، و او خيال مى كرد كه دينم را به او فروخته، و از راه و روشم دست برداشته و به خواستهاش تن مى دهم، در اين اثنا آهن پارهاى را گداخته و به بدن او نزديك كردم تا مايه عبرتش شود، ناگهان چون ناله بيمار از حرارت آن آهن پاره ناله زد، و نزديك بود از آن آهن گداخته بسوزد.
پس به او گفتم :
📋《ثَكِلَتْكَ الثَّوَاكِلُ يَا عَقِيلُ!
أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِيدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنِي إِلَى نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ؟
أَ تَئِنُّ مِنَ الْأَذَى وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَى؟》
♦️مادران داغدار بر تو بگريند اى عقيل!
آيا تو در برابر آهن پاره اى كه انسانى آن را به شوخى و بازى بر افروخته ناله مى زنى، ولى مرا به جانب آتشى كه خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته مى كشانى؟
آيا تو از اين درد اندك ناله بزنى، و من از آتش سوزنده جهنم ناله نزنم؟!!(۱)
📚منبع :
۱)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱۱، ص۲۴۵
@TarikhEslam
5⃣سخاوت #امام_علی_علیه_السلام :
✅امام صادق(ع) در حدیثی می فرماید :
📋《أَنَّ عَلِيّاً(ع) أَصْبَحَ يَوْماً فَقَالَ لِفَاطِمَةَ(ع) :
عِنْدَكِ شَيْءٌ تُغَدِّينِيهِ؟
قَالَتْ : لَا فَخَرَجَ وَ اسْتَقْرَضَ دِينَاراً لِيَبْتَاعَ مَا يُصْلِحُهُمْ!》
♦️روزى حضرت امیرالمومنین(ع) از حضرت فاطمه(ع) غذايى خواستند و فرمودند :
آيا چيزى دارى كه من بخورم؟
حضرت فاطمه(ع) فرمودند : نه!
حضرت امیرالمومنین(ع) بيرون رفتند و دينارى را قرض كردند تا با آن چيزى براى خوردن بخرند.
📋《فَإِذَا الْمِقْدَادُ فِي جَهْدٍ وَ عِيَالُهُ جِيَاعٌ فَأَعْطَاهُ الدِّينَارَ وَ دَخَلَ الْمَسْجِدَ وَ صَلَّى الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) ثُمَّ أَخَذَ النَّبِيُّ بِيَدِ عَلِيّ(ع) وَ انْطَلَقَا وَ دَخَلَا عَلَى فَاطِمَةَ(س) وَ هِيَ فِي مُصَلَّاهَا وَ خَلْفَهَا جَفْنَةٌ تَفُورُ فَلَمَّا سَمِعَتْ كَلَامَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) خَرَجَتْ فَسَلَّمَتْ عَلَيْهِ وَ كَانَتْ أَعَزَّ النَّاسِ عَلَيْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ مَسَحَ بِيَدِهِ عَلَى رَأْسِهَا》
♦️ناگهان مقداد را ديدند كه در جستجوى غذا است و خانواده اش گرسنه هستند.
حضرت(ع) دينار را به او دادند و خود وارد مسجد شدند و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا(ص) خواندند.
بعد از نماز، حضرت رسول اکرم(ص) دست حضرت امیرالمومنین(ع) را گرفتند و بر فاطمه(ع) وارد شدند.
حضرت فاطمه(ع) در مصلّى، نماز مى خواندند و پشت سرش، ظرفى در حال جوشيدن بود. حضرت فاطمه(ع) وقتى صداى رسول خدا(ص) را شنيدند، بيرون آمدند و بر پدرشان سلام نمودند و ایشان عزيزترين فرد نزد پدرش بودند و پيامبر اکرم(ص) جواب سلامشان را دادند و دست مبترکشان را به سر او كشيدند.
سپس فرمودند :
📋《عِشِّينَا غَفَرَ اللَّهُ لَكِ وَ قَدْ فَعَلَ فَأَخَذَتِ الْجَفْنَةَ فَوَضَعَتْهَا بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَالَ :
يَا فَاطِمَةُ! أَنَّى لَكِ هَذَا الطَّعَامُ الَّذِي لَمْ أَنْظُرْ إِلَى مِثْلِ لَوْنِهِ قَطُّ وَ لَمْ أَشَمَّ مِثْلَ رَائِحَتِهِ قَطُّ وَ لَمْ آكُلْ أَطْيَبَ مِنْهُ وَ وَضَعَ كَفَّهُ بَيْنَ كَتِفَيْ عَلِيٍّ(ع) وَ قَالَ :
هَذَا بَدَلُ دِينَارِكَ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ》
♦️شام ما را بده، خداوند به تو ببخشد و او هم بخشيده است.
حضرت فاطمه(ع) ديگ را برداشت و نزد رسول خدا(ص) نهاد.
حضرت(ص) فرمودند :
اين غذا را از كجا آورده اى كه نه خوش رنگتر از آن را ديده ام و نه خوشبوتر از آن را و نه تا به حال غذايى بهتر از آن را خورده ام؟
پیامبر اکرم(ص) دست مباركش را ميان دو شانه حضرت(ع) گذاشتند و فرمودند :
اين عوض آن دينار تو است!
📋《إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ》
♦️خداوند به هر كس كه بخواهد، بدون حساب، روزى مى دهد.(۱)
📚منبع :
۱)كشف الغمة إربلي، ج۱، ص۴۴۵
@TarikhEslam
6⃣زهد #امام_علی_علیه_السلام :
✅امام علی(ع) همچون فقرا لباس خشن بر تن می کرد و غذای ناگوار می خورد و می فرمود :
📋《يَا دُنْيَا! يَا دُنْيَا! إِلَيْكِ عَنِّي!
هَيْهَاتَ! غُرِّي غَيْرِي لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا》
♦️ای دنیا! ای دنیا! از من دور شو و سراغ من میا! چرا که من تو را سه طلاقه کردهام و لذا رجوعی از من بر تو نیست.(۱)
حضرت(ع) در طول زندگی شریفش هرگز غذای سیری نخورد و همواره عبا و نعلینش وصله دار بود.
📚منابع :
۱)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱۸، ص۲۲۴
@TarikhEslam