eitaa logo
تسنیم هدایت ( آمرین آذربایجان غربی )
88 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
404 فایل
🌷سنگرهای مردمی🌷 آموزش و احیای تنهاترین فریضه با "بیتفاوتی" مبارزه میکنیم و شیوه های صحیح "بیتفاوت" نبودن را ترویج میکنیم ، امر به معروف و نهی از منکر سنگر مستحکم رزمندگان در جبهه فرهنگی ♻ ️تشکل های مردم نهاد آتش به اختیار ارتباط باما @Goleyas6111
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🍃🌼🍃 " ...رنگهای کشیشان متغیر شد و اعضایشان بلرزید. پس بزرگ ایشان بجدم گفت: ای پادشاه ما را معاف دار از چنین امری که بسبب آن نحوستها روی نمود که دلالت می کند بر اینکه دین مسیحی بزودی زائل گردد. پس جدم این امر را بفال بد دانست و گفت بعلماء و کشیشان که این تخت را بار دیگر بر پا کنید و چلیپا ها را بجای خود قرار دهید، و حاضر گردانید برای این برگشته روزگار بدبخت را که این دختر را باو تزویج نمائیم تا سعادت آن برادر دفع نحوست این برادر بکند، چون چنین کردند و آن برادر دیگر را بر بالای تخت بردند، و چون کشیشان شروع بخواندن انجیل کردند باز همان حالت اول روی نمود و نحوست این برادر و آن برادر برابر بود و سر این کار را ندانستند که این از سعادت سروری است نه نحوست آن دو برادر، پس مردم متفرق شدند و جدم غمناک به حرمسرا بازگشت و پردهای خجالت در آویخت، چون شب شد بخواب رفتم و در خواب دیدم که حضرت مسیح و شمعون و جمعی از حواریون در قصر جدم جمع شدند و منبری از نور نصب کردند که از رفعت بر آسمان سربلندی می کرد و در همان موضع تعبیه کردند که جدم تخت را گذاشته بود. پس حضرت رسالت پناه محمّد صلی الله علیه و آله با وصی و دامادش علی بن ابیطالب (ع) و جمعی از امامان و فرزندان بزرگواران ایشان قصر را بقدوم خویش منور ساختند پس حضرت مسیح بقدوم ادب از روی تعظیم و اجلال باستقبال حضرت خاتم الأنبیاء صلی الله علیه و آله شتافت و دست در گردن مبارک آن جناب در آورد، پس حضرت رسالت پناه (ص) فرمود که یا روح الله آمده ایم که ملیکه فرزند وصی تو شمعون را برای این فرزند سعادتمند خود خواستگاری نمائیم و اشاره فرمود بماء برج امامت و خلافت حضرت امام حسن عسکری(ع) فرزند آنکسی که تو نامه اش را به من دادی پس حضرت نظر افکند به سوی حضرت شمعون و فرمود شرف دو جهانی به تو روی آورده، پیوند کن رحم خود را برحم آل محمد(ص) . پس شمعون گفت که کردم، پس همگی بر آن منبر بر آمدندو حضرت رسول(ص) خطبه ای انشاء فرمود و با حضرت مسیح مرا بحسن عسکری(ع) عقد بستند و حضرت رسول(ص) با حواریون گواه شدند، چون از آن خواب سعادت مآب بیدار شدم از بیم کشتن آن خواب را برای جدم نقل نکردم و این گنج رایگانرا در سینه پنهان داشتم و آتش محبت آن خورشید فلک امامت روز بروز در کانون سینه ام مستعل می شد و سرمایهٔ صبر و قرار ما بباد فنا می داد تا بحدی که خوردن و آشامیدن بر من حرام شد و هر روز چهره کاهی می شد و بدن می کاهید و آثار عشق نهانی در بیرون ظاهر می گردید، پس در شهرهای روم طبیبی نماند مگر آنکه جدم برای معالجهٔ من حاضر کرد و از دوای درد من از او سؤال کرد و هیچ سودی نمی داد....... ادامه دارد 📚کلیات منتهی الآمال _ زندگانی چهارده معصوم(ع) _باب چهاردهم _ فصل اول _"در ولادت با سعادت حضرت العصر ع و احوال والدهٔ ماجدهٔ آن حضرت") 💠مؤلف: مرحوم حاج شیخ عباس قمی (رحمة اللّه)