eitaa logo
تبیان
291 دنبال‌کننده
17 عکس
4 ویدیو
6 فایل
دروس و مکتوبات عبدالله زاده مدرس، نویسنده و پژوهشگر مذاهب اسلامی و نقد وهابیت 🌹ارتباط با ما🌹 @Seyedabdollah11
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث ضعیف است چون در این حدیث ابو سعید تیمی که اسمش دینار باشد، قرار دارد و او ثقه نیست. در ادامه می آورد که یحیی بن معین و دارقطنی او را تضعیف کردند. وقفات مع كتاب المراجعات، عثمان الخميس ص80. علي بن نايف الشحود وهابی هم در «المفصل في أحاديث الفتن ص 367» هم به تضعیف ابو سعید تیمی توسط این جارحین (دارقطنی، نسائی، ابن عدی) اشاره کرد. ⚡️در پاسخ به تضعیف ابو سعید تیمی گفته می شود: اولا: ابن حبان و دیگران ابو سعید تیمی را توثیق کردند در حالی که این وهابی ها هیچ اشاره ای به توثیق آنان نکردند: ابن حبان در الثقات او را نام می برد و می گوید: «4872 - عقيصا أبو سعيد التيمي صاحب الكراش من أهل الكوفة يروي عن علي بن أبي طالب وعمار روى عنه الأعمش ومحمد بن جحادة وقد قيل إن اسم أبي سعيد عقيصا دينار» ابن حبان دارمي، محمّد، الثقات، دائرة المعارف العثمانية بحيدر آباد، دكن هند، چاپ اوّل، 1393ق. ج5، ص286. خود حاکم نیشابوری این راوی را توثیق کرد: «وَأَبُو سَعِيدٍ التَّيْمِيُّ هُوَ عُقَيْصَاءُ ثِقَةٌ مَأْمُونٌ» قطلوبغا در کتاب : «الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة» نام او را ذکر کرده و توثیق کرده است. الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة (يُنشر لأول مرة على نسخة خطية فريدة بخطِّ الحافظ شمس الدين السَّخاوي المتوفى سنة 902 هـ)، أبو الفداء زين الدين قاسم بن قُطْلُوْبَغَا السُّوْدُوْنِي (نسبة إلى معتق أبيه سودون الشيخوني) الجمالي الحنفي (المتوفى: 879هـ)، دراسة وتحقيق: شادي بن محمد بن سالم آل نعمان، ناشر: مركز النعمان للبحوث والدراسات الإسلامية وتحقيق التراث والترجمة صنعاء، اليمن، چاپ اول، 1432 هـ - 2011 م. ج7، ص168. ✅ثانیا: بخاری و ابن معین ابو سعید تیمی را تضعیف نکردند. بخاری او را در تاریخ کبیر آورده و جرحی بر او وارد نکرده و سکوت بخاری و دیگر ائمه جرح و تعدیل نزد اهل سنت یعنی آن راوی ثقه است و این قاعده را جمهور محدثین قبول دارند. همچنین ابن معین درباره او گفته «لَيْسَ بِشَيْء» و این عبارت یعنی ابو سعید تیمی قلیل الروایه است و روایتش کم است چنانچه حافظ ابن حجر عسقلانی و سخاوی از ابن قطان فاسی و علامه لکنوی می نویسند: «لَيْسَ بِشَيْء» نزد ابن معین یعنی آن راوی قلیل الروایه است نه این که این واژه جرح آن راوی باشد: «وذكر بن القطان الفاسي أن مراد بن معين بقوله في بعض الروايات ليس بشيء يعني أن أحاديثه قليلة جدا» ابن حجر عسقلانى، احمد، فتح الباري شرح صحيح البخاري، دار المعرفة، بيروت، 1379ق.ج1، ص421. «وإن قال ابن القطان: إن ابن معين إذا قال في الراوي: ليس بشيء، إنما يريد أنه لم يرو حديثا كثيرا» سخاوي، محمّد بن عبد الرحمن (م 902)، فتح المغيث بشرح الفية الحديث للعراقي، تحقيق: علي حسين علي، مكتبة السنة، مصر، چاپ اوّل، 1424 هـ.ق. ج2، ص127_ الكتاب: الرفع والتكميل في الجرح والتعديل، محمد عبد الحي اللكنوي ،محقق: عبد الفتاح أبو غدة، مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب، چاپ سوم، 1407ق. ص 212 و 213. بنابراین نه بخاری ابو سعید تیمی را تضعیف کرده و نه ابن معین او را تضعیف کرده است. ⭐️نکته: یکی از مسائل مهم در علوم حدیث اهل سنت این است باید توجه شود که هر امامی از ائمه جرح و تعدیل اهل سنت واژه هایی مخصوص به خود دارد که دانستن آن در توثیق و عدم توثیق راوی کمک می کند. همین واژه «ليس بشيء» نزد شافعی جرح شدید است. گاها وهابی های تکفیری عالما یا جاهلا این قواعد را استفاده نمی کنند و قواعد را کتمان می کنند. ✅ثالثا: ابو سعید تیمی از یاران امام علی (علیه السلام) بوده است و در جنگ ها با امام (علیه السلام) بوده است و علت جرح او توسط برخی از جارحین همچون جوزجانی و دارقطنی بخاطر مذهب او بوده است چون شیعه بوده جرحش کردند چنانچه ابن عدی می آورد: «إنما له قصص يحكيها لعلي ولحسن وحسين وغيرهم، وَهو كوفي، وَهو من جملة شيعتهم» الكامل في ضعفاء الرجال: جرجاني، أحمد بن عدي (م 365)، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود، علي محمد معوض، الكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1418هـ. ج4، ص5. ⭐️نکته قابل توجه این است که جرح جوزجانی نسبت به کوفی ها مورد قبول نیست چون جوزجانی ناصبی است چنانچه ابن حجر و دیگران به این نکته تذکر دادند: «والجوزجاني مشهور بالنصب والانحراف فلا يقدح فيه قوله_ قلت تعصب الجوزجاني على أصحاب على معروف» عسقلاني، احمد بن علي (م 852)، تهذيب التهذيب، مطبعة دائرة المعارف النظامية، هند، چاپ اوّل، 1326 هـ.ق.ج10، ص158 _ ج5، ص46. ابن حجر در جای دیگر می نویسد: «قلت الْجوزجَاني كَانَ ناصبيا منحرفا عَن عَليّ فَهُوَ ضد الشيعي المنحرف عَن عُثْمَان» ابن حجر عسقلاني، احمد بن علي (م 852)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، دار المعرفة، بيروت، 1379 هـ.ق. ج1، ص390. @Tebyan110110
سه: این روایت «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» دال بر عصمت امام علی (علیه السلام) است چون قران دارای عصمت و امام (علیه السلام) ملازم قران است اگر (نعوذ بالله تعالی) امام (علیه السلام) دچار گناه شود در این صورت دیگر ملازم قران نیست. بنابراین امام دارای عصمت است که ملازم قران است و قران هم با او است چنانچه امیر صنعانی می نویسد: «وهذا الحديث 👈من أدلة العصمة👉 لأن من لازم القرآن ولازمه القرآن لا يأتي معصية إذ لو أتاها لفارقه القرآن والحديث يشهد بأنه لا فراق بينهما، فالحديث من أجل أدلة فضائله وأدلة علمه بتأويله فإنه لا يلازم إلا من عرف معانيه» التَّنويرُ شَرْحُ الجَامِع الصَّغِيرِ، محمد بن إسماعيل بن صلاح بن محمد الحسني، الكحلاني ثم الصنعاني، أبو إبراهيم، عز الدين، المعروف كأسلافه بالأمير (المتوفى: 1182هـ)، محقق: د. محمَّد إسحاق محمَّد إبراهيم، مكتبة دار السلام، رياض، چاپ اول، 1432ق- 2011 م. ج7، ص334. در ادامه امیر صنعانی می گوید ابن عباس علم تفسیر را از امام علی (علیه السلام) گرفته است و طعن بر خلیفه دوم می زند: «وقد ثبت أن ابن عباس أكثر الصحابة علماً بالتأويل وقد قال: ما أخذت في تفسيره أي القرآن فعن علي - رضي الله عنه -، وقد أخرج الدارقطني أن عمر سأل علياً عن مسألة فأجاب، فقال: أعوذ بالله أن أعيش في قوم ليس فيهم أبو الحسن ونظائر هذا كثيرة جداً» ✨علمای هل سنت همچون عزیزی و مناوی هم طبق این حدیث گفتند امام علی (علیه السلام) اعلم الناس بوده است. 👌بنابراین این حدیث از حیث سند صحیح است و از حیث متن دلالت دارد که امام علی (علیه السلام) اعلم الناس و معصوم بوده است و روایت ثقلین هم منجبر این روایت است و کسی که منصف باشد اعلم الناس و معصوم و ملازم قران را رها نمی کند و به غیر معصوم تمسک بجوید. @Tebyan110110
تبیان
به زودی ان شاء الله تعالی این چند روایت که بهترین فضیلت امام علی (علیه السلام) و حتی دلالت بر عصمت ح
☀️بررسی روایت «يا علي! من فارقني فقد فارق الله. ومن فارقك يا علي! فقد فارقني» ✍️ یکی از روایاتی که دلالت بر عصمت امام علی (علیه السلام) دارد و این که جدایی از امام علی (علیه السلام) جدایی از رسول الله (صلی الله علیه وآله) و جدایی از رسول الله (صلی الله علیه وآله) جدایی از الله تعالی است، روایتی که احمد، طبرانی، بزار، حاکم نیشابوری و دیگران از ابوذر غفاری (رضی الله تعالی عنه) و ابن عمر از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل کردند: «حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، قثنا ابْنُ نُمَيْرٍ قثنا عَامِرُ بْنُ السِّبْطِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو الْجَحَّافِ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ ثَعْلَبَةَ، عَنْ أَبِي ذَرٍّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «يَا عَلِيُّ، إِنَّهُ مَنْ فَارَقَنِي فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ، وَمَنْ فَارَقَكَ فَقَدْ فَارَقَنِي». فضائل الصحابة، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني (المتوفى: 241هـ)، محقق: د. وصي الله محمد عباس، مؤسسة الرسالة - بيروت، چاپ اول، 1403 - 1983. ج2، ص570- بزّار، احمد، مسند البزّار، تحقيق: محفوظ الرحمن زين الله، وعادل بن سعد وصبري عبد الخالق الشافعي، مكتبة العلوم والحكم، مدينة منورة، چاپ اوّل، 1988م. ج9، ص455. «حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَعْقُوبَ، ثنا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَفَّانَ الْعَامِرِيُّ، ثنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَيْرٍ، ثنا عَامِرُ بْنُ السِّمْطِ، عَنْ أَبِي الْجَحَّافِ دَاوُدَ بْنِ أَبِي عَوْفٍ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ ثَعْلَبَةَ، عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «يَا عَلِيُّ، مَنْ فَارَقَنِي فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ، وَمَنْ فَارَقَكَ يَا عَلِيُّ، فَقَدْ فَارَقَنِي» حاكم نيشابورى، محمّد، المستدرك على الصحيحين، تعليق: محمد بن أحمد ذهبى، تحقيق: مصطفى عبدالقادر عطا، دارالكتب العلمية، چاپ اوّل، بيروت، 1411ق. ج 3 ص 133. «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِيُّ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ صُبَيْحٍ الْأَسَدِيُّ، ثنا يَحْيَى بْنُ يَعْلَى، عَنْ عِمْرَانَ بْنِ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِي إِدْرِيسَ، حَدَّثَنِي مُجَاهِدٌ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ فَارَقَ عَلِيًّا فَارَقَنِي، وَمَنْ فَارَقَنِي فَارَقَ اللهَ». طبراني، سليمان، المعجم الكبير، تحقيق: حمدي بن عبد المجيد السلفي، مكتبة ابن تيمية، القاهرة، چاپ دوّم، بي تا. ج12، ص423. 👌چند نکته درباره این روایت تذکر داده می شود: ✅یک: ابتدا بیان می شود این روایت صحیح، علاوه بر حاکم نیشابوری برخی از علمای اهل سنت و دیگران این روایت را تصحیح کردند: هیثمی می نویسد: «رَوَاهُ الْبَزَّارُ، وَرِجَالُهُ ثِقَاتٌ» هيثمي، علي بن ابي بکر (م 807)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، تحقيق: حسام الدين القدسي، مكتبة القدسي، القاهرة، 1414ق. ج9، ص135. مناوی و امیر صنعانی هم به تصحیح هیثمی اشاره می کنند: «قال الهيثمي: رجاله ثقات» فيض القدير شرح الجامع الصغير، زين الدين محمد المدعو بعبد الرؤوف بن تاج العارفين بن علي بن زين العابدين الحدادي ثم المناوي القاهري (المتوفى: 1031هـ)، المكتبة التجارية الكبرى - مصر، چاپ اول، 1356 ق. ج 4، ص356- التَّنويرُ شَرْحُ الجَامِع الصَّغِيرِ، محمد بن إسماعيل بن صلاح بن محمد الحسني، الكحلاني ثم الصنعاني، أبو إبراهيم، عز الدين، المعروف كأسلافه بالأمير (المتوفى: 1182هـ)، محقق: د. محمَّد إسحاق محمَّد إبراهيم، مكتبة دار السلام، رياض، چاپ اول، 1432ق- 2011 م. ج7، ص334. ✅دو: این روایت عزیز است و از دو طریق از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل شده است. طریق احمد، حاکم و بزار به ابوذر غفاری (رضی الله تعالی عنه) می رسد و طریق طبرانی به ابن عمر می رسد. ⚡️خبر نزد اهل سنت یا خبر واحد است یا خبر متواتر است. خبر واحد خودش بر سه قسم است: غریب، عزیز، مشهور. (گرچه برخی مستفیض را هم اضافه کردند): خبر مشهور: خبری است که سلسله راویان آن حدیث تا رسول الله (صلی الله علیه وآله) در تمام طبقات، بیش از دو طریق داشته باشد. خبر عزیز: خبری است که سلسله راویان آن حدیث تا رسول الله (صلی الله علیه وآله) در تمام طبقات دو طریق، کمتر از دو نفر نباشد. اگر یکی از این راویان در سلسله دو طریق در هر طبقه ای تکرار شود این حدیث غریب است نه عزیز. خبر غریب: خبری است که سلسله راویان آن حدیث تا رسول الله (صلی الله علیه وآله) در یک طبقه آن، یک راوی باشد. بنابراین این حدیث عزیز است چون راویان این حدیث از ابوذر غفاری (رضی الله تعالی عنه) غیر از راویان ابن عمر هستند. @Tebyan110110
تبیان
به زودی ان شاء الله تعالی این چند روایت که بهترین فضیلت امام علی (علیه السلام) و حتی دلالت بر عصمت ح
👌نکته قابل توجه این است که این حدیث ظاهرا داری 3 طریق و مشهور است چون طریق دیگری را ذهبی از ابوهریره نقل می کند: «عن أبي هريرة، قاله الأزدي. روى عنه حبيب بن أبي ثابت، ثم ساق له الأزدي حديثاً باطلا عن أبي هريرة - مرفوعاً: من فارقني فارق الله، ومن فارق عليا فقد فارقني، ومن تولاه فقد تولاني» ذهبى، محمّد، ميزان الاعتدال فى نقد الرجال، تحقيق: بجاوى على محمّد، دار المعرفة للطباعة والنشر، بيروت، چاپ اوّل، 1382ق. ج2، ص49. ✅سه: از آنجایی که سند حدیث، صحیح است و این جمله رسول الله (صلی الله علیه وآله) درباره سیدنا امام علی (علیه السلام) با عقیده برخی از علمای اهل سنت همچون ذهبی و برخی از علمای وهابی تکفیری همچون البانی خلفی، نمی سازد، روایت را منکر دانستند. البانی خلفی، منکر بودن روایت را بخاطر «معاوية بن ثعلبة یا أَبُو الْجَحَّافِ داود بن أبی عوف» می داند: «وأقول: ليس في إسناده من يتهم به؛ 👈سوى معاوية هذا،👉👈 وقد أورده ابن أبي حاتم (4/ 1/ 378) بهذا الإسناد، ولم يذكر فيه جرحاً ولا تعديلاً.وكذلك صنع البخاري في "تاريخه" (4/ 1/ 333) ، لكنه أشار إلى هذا الحديث وساق إسناده.وذكره ابن حبان في "الثقات" (5/ 416) ! 👈ويحتمل أن يكون المتهم به هو داود هذا؛👉👈 فإنه - وإن وثقه جماعة -؛ فقد قال ابن عدي: "ليس هو عندي ممن يحتج به، شيعي، عامة ما يرويه في فضائل أهل البيت". ذكره الذهبي؛ ثم ساق له هذا الحديث. وقال: "هذا منكر"» الباني، محمد ناصرالدين، سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة، دار المعارف، رياض، چاپ اوّل، 1412ق. ج10، ص521. ✨در پاسخ گفته می شود: اولا: این روایت از طریق دیگری از ابن عمر از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل شده است و البانی (جاهلا یا عالما یا سهوا) هیچ اشاره ای به طریق طبرانی نمی کند. بنابراین طریق حاکم، احمد و بزار منجبر به طریق طبرانی است. ثانیا: عبارات البانی دچار اضطراب است. ابتدا ادعا می کند متهم در این روایت «معاویة بن ثعلبه» است بعد توثیقات ابن حبان و ابن ابی حاتم و بخاری را ذکر می کند. چون سکوت بخاری و ابن ابی حاتم خودش توثیق آن راوی است و جالب این که خود البانی به این قاعده ملتزم است چنانچه جمهور ائمه حدیث اهل سنت به این قاعده ملتزم هستند مضافا برخی معاویه بن ثعلبه را جزو صحابه آوردند. بعد چون این توثیقات را می بیند می گوید متهم در این روایت «أبو الجحاف داود بن أبي عوف» است و به کلام ابن عدی استدلال می کند که چون شیعه است و عموم احادیثش درباره فضائل اهل بیت (علیهم السلام) است: «وَهو من غالية أهل التشيع وعامة حديثه في أهل البيت ولم أر لمن تكلم فِي الرجال فيه كلاما، وَهو عندي ليس بالقوي، ولاَ ممن يحتج به في الحديث» خود ابن عدی در این عبارت اعتراف می کند که کسی درباره او چیزی نگفته و او را جرح نکردند و از طرفی چون شیعه است قابل احتجاج نیست در حالی که شیعه بودن جرح شمرده نمی شود لذا بسیاری از علما همچون (بخاری، احمد یحیی بن معین، ابو حاتم، نسائی و دیگران) او را توثیق کردند حتی ذهبی هم او را توثیق کرده است: «داود بن أبي عوف أبو الحجاف (ق س): وثقه أحمد ويحيى وقال أبو حاتم صالح الحديث يروي عن أبي حازم الأشجعي» ذكر أسماء من تكلم فيه وهو موثق، المؤلف : محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي ص 78. ⚡️نکته مهم: صرف نقل راوی به وسیله ذهبی در کتاب «میزان الاعتدال» دال بر تضعیف آن راوی نیست چون ذهبی در مقدمه شرطش را بیان کرده که کسی کوچکترین جرح دارد را در این کتاب ذکر کند و لو این که نزد خود ذهبی ثقه باشد لذا چون ابن عدی داود بن ابی عوف را جرح کرد، ذهبی او را در این کتاب آورد و الا در دیگر کتب خودش او را توثیق کرد. 👌بنابراین روایت «يا علي! من فارقني فقد فارق الله. ومن فارقك يا علي! فقد فارقني» صحیح است و دلالت بر عصمت و حقانیت امام علی (علیه السلام) دارد و مفارقت از امام (علیه السلام) مفارقت از رسول الله (صلی الله علیه وآله) و خداوند متعال است. @Tebyan110110
🔵بررسی مبانی اسلامی حمایت از مردم فلسطین و پاسخ به شبهات کلامی آن 📣سخنرانان: حجت‌الاسلام والمسلمین استاد وحید خورشیدی حجت‌الاسلام والمسلمین استاد سید مصطفی عبدالله زاده ⏰زمان دوشنبه ۱۴۰۲/۸/۲۲ ساعت ۱۰ صبح 🕌مکان: مجتمع امام خمینی (ره)، سالن شهید صدر 👈مجتمع آموزش عالی حکمت و مطالعات ادیان 👈پژوهشکده باقرالعلوم(علیه السلام) @Tebyan110110
تبیان
🔵بررسی مبانی اسلامی حمایت از مردم فلسطین و پاسخ به شبهات کلامی آن 📣سخنرانان: حجت‌الاسلام والمسلمین
shobahat-felestin.mp3
44.23M
🎙پاسخ به جدیدترین شبهات راجع به مسأله فلسطین 1️⃣ آیا آیات و روایات سفارش به حمایت از مظلوم کردند؟ 2️⃣وظیفه شیعیان در قبال اشغال اسرائیل چیست؟ 3️⃣ آیا مسجد الاقصی در آسمان هست ؟ 4️⃣ آیا سرزمین و مردمان فلسطین مورد نفرین حضرت زینب بوده است؟ 5️⃣آیا مردم فلسطین ناصبی هستند؟ ⁉️ پاسخ به این سوالات توسط 👈استاد وحید خورشیدی و 👈استاد سید مصطفی عبدالله زاده @Tebyan110110
☀️حضرت زینب (علیها السلام) از نگاه اهل سنت و دیگران ✍️حضرت زینب (علیها السلام) از نگاه اهل بیت (علیهم السلام) و علمای شیعه جایگاه ویژه ای دارد تا جایی که امام سجاد زین العابدین (علیه السلام) درباره او می فرماید: «وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ»؛ به حمداللَّه تو دانشمند معلم‌ندیده و فهمیده‌ای فهم نیاموخته هستی. (الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) ؛ ج‏2 ؛ ص305). 👌حضرت زینب (علیها السلام) علاوه بر مکتب اهل بیت (علیهم السلام) در میان اهل سنت و دیگران هم جایگاه ویژه ای دارد از باب نمونه به چند مورد اشاره می گردد: 1️⃣ابن اثیر جزری و ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن اثیر، درباره وی می نویسد: «أدركت النبي صلى الله عليه وسلم، وولدت في حياته، ولم تلد فاطمة بِنْت رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وسلم بعد وفاته شيئا. وكانت 👈زينب امرأة عاقلة لبيبة جزلة👉 زوجها أبوها علي رضي الله عنهما من عبد الله بن أخيه جعفر، فولدت له عليا، وعونا الأكبر، وعباسا، ومحمدا، وأم كلثوم. وكانت مع أخيها الحسين رضي الله عنه لما قتل، وحملت إلى دمشق، وحضرت عند يزيد بن معاوية، وكلامها ليزيد حين طلب الشامي أختها فاطمة بنت علي من يزيد، مشهور مذكور في التواريخ، و👈هو يدل على عقل وقوة جنان👉»؛ زینب دختر علی (علیه السلام) رسول الله (صلی الله علیه وآله) را درک کرد (از صحابه بود) و در زمان رسول الله (صلی الله علیه وآله) متولد شد و از فاطمه (سلام الله علیها) بعد از وفات پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرزندی از او، متولد نشد و زینب زنی عاقل، خردمند و کامل بود و با برادرش حسین (علیه السلام) بود تا زمانی که برادرش شهید شد بعد به عنوان اسیر به دمشق فرستاده شد و در مجلس یزید حضور داشت و سخنان آن دو (حضرت زینب و یزید) هنگامی که مرد شامی خواست فاطمه دختر حسین (علیه السلام) را به کنیزی بگیرد، مشهور و در تاریخ ثبت شده است و این دلالت بر عقل و قوت قلب (شجاعت) حضرت زینت (علیها السلام) دارد. ابن اثير جزري، علي بن ابي الکرم، أسد الغابة، دار الفکر، بيروت، 1409ق. ج6، ص132- ابن حجر عسقلاني، أحمد بن علي (م 852)، الإصابة في تمييز الصحابة، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود، وعلى محمد معوض، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اوّل، 1415ق. ج8 ص167. 2️⃣ابوالفرج اصفهانی از ابن عباس نقل می کند که درباره وی لقب عقیله را استعمال کرد و می نویسد: «(وعون بن عبد الله بن جعفر بن أبي طالب الأكبر) أمه 👈زينب العقيلة👉 بنت علي بن أبي طالب ... 👈والعقيلة هي التي روى ابن عباس عنها كلام فاطمة في فدك، فقال: حدّثتني عقيلتنا زينب بنت علي👉»؛ مادر عون بن عبدالله زینب عقیله دختر علی بن ابی طالب (علیه السلام) است ... و عقیله کسی است که ابن عباس کلام فاطمه (علیها السلام) در فدک را نقل کرد پس گفت: برای من، عقیله ما زینب بنت علی (علیهما السلام) حدیث فرمود. مقاتل الطالبيين، علي بن الحسين بن محمد بن أحمد بن الهيثم المرواني الأموي القرشي، أبو الفرج الأصبهاني (المتوفى: 356هـ)، محقق: السيد أحمد صقر، ناشر: دار المعرفة، بيروت. ص95. 3️⃣زرکلی وهابی می نویسد: «وكانت ثابتة الجنان، رفيعة القدر، خطيبة، فصيحة»؛ حضرت زینب (سلام الله علیها) دارای قلبی استوار و ثابت قدم، با مقامی بالا، سخنور فصیح بود. خير الدين زركلي، الأعلام، دار العلم للملايين، چاپ پانزدهم، بي جا، 2002 م. ج3، ص67. 4️⃣عمر رضا کحاله نویسنده اهل سنت می نویسد: «سیدة جلیلة، ذات عقل راجح، ورأی وفصاحة، وبلاغة»؛ حضرت بانوی جلیله، دارای عقل راجح، رای، فصاحت و بلاغت بود. عمر رضا کحالة ،اعلام النساء فی عالم العرب و الاسلام، بیروت، موسسه رساله، ج2، ص91. @Tebyan110110
☀️برتری حضرت زهرا (علیها السلام) بعد نبی (صلی الله علیه وآله) از نگاه برخی از علمای اهل سنت ✍️برخی از علمای اهل سنت افضل بعد نبی (صلی الله علیه وآله) را حضرت فاطمه (علیها السلام) می دانند: ✅یک: مالک بن انس چنین اعتقادی داشته است: «ونِعمَ ما قال الإمام مالک: ولا أفضل أحداً علی بضعة رسول الله صلی الله علیه وآله»؛ چه خوب گفته است امام مالک که در فضیلت هیچ کسی را بر پاره تن (حضرت فاطمه سلام الله علیها) رسول الله (صلی الله علیه وآله) ترجیح نمی دهم. قاري، علي بن محمد (م 1014)، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، دار الفكر، بيروت، چاپ اوّل، 1422 هـ.ق.ج9 ص 3965 صدیق حسن خان قنوجی وهابی هم این مطلب مالک را در کتاب «الدین الخالص ج3، ص331» نقل می کند. ✅دو: محدث عبدالعزیز بن صدیق غماری هم می نویسد: «وهو افضل الخلق بعد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ابنته سیدة نساء العالمین فاطمة الزهرا علیها الصلاة والسلام و اولادها علیهم الصلاة والسلام. لا احد یبلغ مرتبتهم ولا شخص یدانی مقامهم ومکانتهم من البشر و الملائکه» افضل الخلق بعد رسول الله (صلی الله علیه وآله) حضرت فاطمه (علیها السلام) و اولاد او هستند. جالبه در ادامه غماری می گوید اهل بیت (علیهم السلام) دارای خلقت نوری هستند و ما بقی خلقت ترابی و هیچ وقت خلقت ترابی قابل مقایسه با خلقت نوری نیستند؟!. «ویحرم عندی ان یلتمس طریق للتفضیل بینهم وبین غیرهم بل یبعد عندی غایة أن أتصوره و أتخیله لان التفضیل بین الشیئین یحتاج الی التساوی فی الماهیة وهو مفقود هنا تماما لأن ماهیة سلالة الرسول نورانیة محضة من شجرة الأصل النورانیة ولمعة القبضة الرحمانیة التی تفتقت عنها العوالم، ومان منها ما کان من إنس وجان وجماد وحیوان وغیرهم من أصل ترابی محض وإنما حصل له ما حصل بإشراق النور المحمدی علیه عنما کان اصله منجدلا فی طینته. وکیف یلتمس طریق للتفضیل بین التراب والنور؟! هذا ما لا یقوله عاقل نور الله بصیرته» سید عبدالعزیز بن صدیق غماری، تعریف الموتسی باحوال نفسی، دار الروضه الاسلامیه، جاکرتا، 1437 ق. ص53 و 54. ✅سه: محدث احمد بن صدیق غماری هم می نویسد: «وأنا فی اعتقادی أفضل الناس من بعد رسول صلی الله علیه وسلم ابنته فاطمة ثم علی ثم الحسن والحسین» در اعتقاد من افضل الناس بعد رسول الله (صلی الله علیه وآله) دخترش حضرت فاطمه (علیها السلام) است. غماری، احمد، المفید، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ه ق. ص102. 👌خود عائشه همسر رسول الله (صلی الله علیه وآله) اعتقاد داشته که افضل بعد نبی (صلی الله علیه وآله) حضرت زهرا (علیها السلام) بوده است چنانچه طبرانی نقل می کند: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ قَالَ: نا أُمَيَّةُ بْنُ بِسْطَامٍ: نا يَزِيدُ بْنُ زُرَيْعٍ، عَنْ رَوْحِ بْنِ الْقَاسِمِ، عَنْ عَمْرِو بْنِ دِينَارٍ قَالَ: قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: مَا رَأَيْتُ أَفْضَلَ مِنْ فَاطِمَةَ غَيْرَ أَبِيهَا» طبرانى، سليمان، المعجم الأوسط، تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد وعبد المحسن بن إبراهيم الحسيني، دار الحرمين، قاهرة. ج3، ص137. ✨سند این روایت هم صحیح است چنانچه ابن حجر عسقلانی، هیثمی و دیگران تصحیح کردند: «قالت عائشة: ما رأيت قط أحدا أفضل من فاطمة غير أبيها. أخرجه الطّبراني في ترجمة إبراهيم بن هاشم من المعجم الأوسط، وسنده صحيح على شرط الشّيخين إلى عمرو»؛ ابن حجر عسقلاني، أحمد بن علي (م 852)، الإصابة في تمييز الصحابة، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود، وعلى محمد معوض، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اوّل، 1415 هـ. ق. ج8، ص264. «رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ فِي الْأَوْسَطِ، وَأَبُو يَعْلَى، إِلَّا أَنَّهَا قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ أَحَدًا قَطُّ أَصْدَقُ مِنْ فَاطِمَةَ. وَرِجَالُهُمَا رِجَالُ الصَّحِيحِ» هيثمي، علي بن ابي بکر (م 807)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، تحقيق: حسام الدين القدسي، مكتبة القدسي، القاهرة، 1414ق. ج9، ص 202. «وروى الطبراني برجال الصحيح عن عائشة- رضي الله تعالى عنها- قالت: «ما رأيت أفضل من فاطمة غير أبيها صلى الله عليه وسلم» . صالحي شامي، محمّد بن يوسف (م 942)، سبل الهدى والرشاد، في سيرة خير العباد، وذكر فضائله وأعلام نبوته وأفعاله وأحواله في المبدأ والمعاد، تحقيق وتعليق: الشيخ عادل أحمد عبد الموجود، الشيخ علي محمد معوض، دار الكتب العلمية، بيروت، الطبعة: الأولى، 1414 هـ.ق. ج11، ص 46. «رواه الطبراني في الأوس وأبو يعلى لكنها قالت: (ما رأيت أحدا قط أصدق من فاطمة) ورجاله رجال صحيح» اتحاف السائل بما لفاطمة من المناقب والفضائل، زين الدين محمد المدعو بعبد الرؤوف بن تاج العارفين بن علي بن زين العابدين الحدادي ثم المناوي القاهري (المتوفى: 1031هـ)، دراسة وتحقيق وتعليق: عبد اللطيف عاشور، ناشر: مكتبة القرآن للطبع والنشر والتوزيع، القاهرة، ص28. @Tebyan110110
⚡️نکته مهم: خود عائشه افضل الناس بعد نبی (صلی الله علیه وآله) را حضرت فاطمه (علیها السلام) می داند ولی برخی از علمای اهل سنت افضل الناس بعد نبی (صلی الله علیه وآله) را ابوبکر معرفی می کنند. @Tebyan110110
🔥برخی از مدعیان شیعه همچون سرخ پوشان صرخی ها: ماجرای شکستن پهلوی حضرت و سقط فرزند ایشان را انکار می‌کنند و به شیخ مفید (اعلی الله مقامه الشریف) نسبت می دهند که ایشان منکر شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و سقط طفل (محسن) او است و اصلا حضرت محسن (علیه السلام) وجود نداشته است و هیچ جرمی رخ نداده است. همچنین مداح این مراسم ادعا می کند خلیفه دوم داماد امام علی (علیه السلام) بوده است و روابط بین صحابه گرم و صمیمی بوده است و امام علی (علیه السلام) همواره پشتیبان خلیفه دوم بوده است. در دو فایل پاسخ این ادعاها داده شده است که در اینجا باز گذاری می شود. ان شاء الله تعالی مفید است. @Tebyan110110