eitaa logo
تنهامسیری های تهران
3.4هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
6هزار ویدیو
94 فایل
سلام به کانال تنها مسیر آرامش تهران خوش آمدید💐 ما برای رسیدن به لذت های عمیق ازعلاقه های سطحی خود عبور خواهیم کرد 🫡 جهت ارائه نظرات و پیشنهادات و انتقادات @Faraju
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 سند تیغ به اصغر زدن امضا کردند #دهه_فاطمیه #پروفایل https://eitaa.com/joinchat/1077805088C13fb6a3687 😔
🎊 از بس که علی نام قشنگی است عجب نیست... 🎀 @tehrantanhamasiri
🔅 پویش همگانی 👥 لحظهٔ تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت می‌کنیم. 🏞 لطفا این عکس زیبا و پیام را تا می‌توانید در تمام شبکه‌های مجازی منتشر کرده و به عنوان خود قرار دهید. ♻️ لطفا تا می‌توانید کنید.
❤️ •° •┈••✾•✨❄✨•✾••┈ @TehranTanhamasiri
🔴 پویش همگانی 🔵 لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در ظهور مولایمان قرائت می کنیم. 🌕 لطفا این عکس و پیام را تا میتوانید در تمام شبکه های مجازی منتشر کرده و بعنوان خود قرار دهید. 🔹 لطفا کنید
🔸🌱علامه‌ حسن زاده آملے چہ زیبا گفتن : " عبد بودن یعنے ببین خدات چے میخواد، نه دلت! " پ‌ن: پس بزرگوار! اگه خدا رو دوست داری و میخوای خوب بندگیشو کنی؛ اینکه " دلم میخواد اینجوری بپوشم،اینطوری آرایش کنم ، اینجوری بگردم"، دور از مرام عبد بودنه❗️ 🌱بیا بندگي کردن و یاد بگیریم🌱 | @TehranTanhamasiri
عزیزدلم خوب میشناسمت 💕از دلت خبردارم که محبت خدا در آن جادارد،حب اهل بیت و اعتقاد به قرآن 💔نمیدانم از کجا شروع شد؟که فاصله گرفتی از واجبات ... 💔نماز و روزه برایت بی‌اهمیت شد و و و عفافی که نص صریح قرآن است ... 💛همان قرآنی که دیشب در دست گرفتیم و برسرنهادیم... 💛به حق همین و کل مومنین و مومناتی که در آن مدح شده‌اند از خدا می‌خواهم من و تو را را به دین بازگرداند 💚دعا می‌کنم باز هم لذت و شوق عبادت و حجاب را بچشی ... مهربانم 💔این چندصباح دنیای فانی ارزش غصه امام زمان را ندارد.. 💖ابدیت در پیش داریم...توشه برگیریم @TehranTanhamasiri
🌼💛🌼💛🌼💛🌼💛🌼💛🌼 💢 قابل توجه آقایون👇 💠روزی حسن بن جهم به محضر امام (علیه‌السلام) مشرف شد. و متوجه شد که حضرت، ظاهری آراسته دارد. با تعجب پرسید: «خضاب کرده‌اید؟!» امام فرمود: بله، با حنا و برگ نیل خضاب کرده‌ام؛ ✅مگر نمی‌دانی که این کار، سودی فراوان دارد؛ از جمله آنکه همسر تو دوست دارد در تو همان و را ببیند که تو دوست داری در او ببینی، ❌و زنانی [در اقوام گذشته] به دلیل کم‌توجهی شوهرانشان به آرایش خود، از دایره ، بیرون رفتند و شدند.» 💠حضرت رضا علیه السلام در سخن دیگری فرمودند: «أَنَّ نِسَاءَ بَنِی إِسْرَائِیلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْیِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ» زنان یهود از عفت بیرون رفتند و فاسد شدند، و چنین نشدند مگر به دلیل کم‌توجهی شوهران به و خود. 💠و نیز فرمود: «وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِی مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تَشْتَهِی مِنْهَا» همسرت از تو همان را می‌خواهد که تو از او توقع داری. 📖منبع: مکارم الأخلاق، الفصل الثالث فی الخضاب. @TehranTanhamasiri
🔹چه رنگیش رو دوست داری؟ همون رو بذار پروفایل و منتشر کن . @TehranTanhamasiri
🏴 روز سوم 🏴 حضرت رقیه(س) لاله را دیدی که واژگون می‌شود⁉️ شاید که شرم دارد از رقیه (س) ایستادن را حرام کرده بغض کرده گریه را دوا کرده😭 امروز پدری کنج خرابه به دعوت دختر لبیک گفت... و دختری پس از شب‌های بی‌قراری و دوری به وصالش رسید به امید زندگی‌اش به بابا... ای بابا… ببین دیگه زمین گیرم… 🍂 ای بابا… سه سالمه، ولی پیرم! 🥀 ای بابا... شبیه زهرا میمیرم🍂 (ع) @TehranTanhamasiri
✍ حتما بخونید خیلی قشنگه ✨ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️ @TehranTanhamasiri