eitaa logo
12th IMAM
65 دنبال‌کننده
85 عکس
70 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍃 مشكل علمى خود را از (عج) ما بپرس! 🍃🍁 ❄️ 🔥 💠 سيد امير علام مى گويد: 🌓 شبى براى زيارت حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين عليه‌السلام مشرف شده بودم، آخر شب بود در حال گردش در حرم بودم ناگاه متوجه شخصى شدم كه به طرف ضريح امام عليه‌السلام مى رود. وقتى نزديك تر شدم، او را شناختم. او استاد دانشمند و فاضل متقى، مولا احمد اردبيلى بود. 🍀 من در گوشه اى خود را پنهان نمودم و مراقب او شدم. (كه او در اين ساعت از شب و در تاريكى و خلوت به دنبال چيست؟) 🔆 او به طرف در ضريح كه طبق معمول بسته بود رفت، وقتى نزديك در رسيد، در ضريح به روى او شد! داخل شد. كمى كه وقت كردم، متوجه شدم كه گويا آهسته با كسى نجوا مى كند. ☄ وقتى بيرون آمد، در بسته شد، و به سوى مسجد كوفه به راه افتاد. 🌸 من نيز در پى او به راه افتادم. مقابل مسجد كوفه رسيديم، او وارد شد و در محرابى كه اميرالمؤمنين عليه‌السلام در همان جا به شهادت رسيده بود، ايستاد، پس از مدت زيادى بازگشت و از مسجد خارج شد و به طرف نجف به راه افتاد. 🌼 من همچنان در تعقيب او بود تا اين كه به مسجد حنانه رسيديم. ناگهان سرفه ام گرفت: و نتوانستم خود را كنترل كنم، او شد. 🍃 برگشت و مرا شناخت. گفت: تو مير علام هستى؟ ☄ گفتم: آرى. 🌷 گفت: اين جا چه مى كنى؟ ☘ گفتم: از زمانى كه شما وارد حرم اميرالمؤمنين عليه‌السلام شديد، همراه شما بودم. شما را به صاحب آن قبر قسم مى دهم جريان امشب را از ابتدا، تا انتها براى من كنيد؟ 💠 گفت: به شرطى مى گويم كه تا من زنده ام، آن را براى كسى تعريف نكنى. 🔶 وقتى به او كاملا اطمينان دادم، گفت: مشكلى برايم مطرح شده بود كه پاسخ آن ها را نمى دانستم. به دلم افتاد كه آن ها را از حضرت على عليه‌السلام بپرسم. همان طور كه ديدى وقتى مقابل در ضريح رسيدم، بدون استفاده از كليد، در ضريح به رويم گشوده شد. داخل ضريح مقدس شدم و در آنجا به درگاه خداوند تضرع نمودم. تا اين كه صدايى از قبر به گوشم رسيد كه به مسجد كوفه برو و آن را از ما ( عليه‌السلام ) كه امام زمان تو است ! ✅ و همان طور كه ديدى، در محراب مسجد كوفه پاسخ آن ها را از ايشان دريافت كرده، بازگشتم.[1] ❄️ 🔥 ▫️▫️▫️▫️ 📚[1] بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۴ و ۱۷۵. 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🌸 ╔═.✨.══════════╗ ✅ @TheTwelfth_Imam ╚══════════.✨.═╝
🍃🔆 💠 محبت گیاهان به پیامبر اسلام 💠🔆🍃 🍃🔆🔶 بینا کردن نابینا 🔶🔆🍃 🔥 🍀 🌻 💠 هند دختر جون می گوید:هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم ) به خیمه ام معبد(یکی از همسرانش )آمد برای نماز وضو گرفت در انجا گیاه خشکیده ای بود حضرت مقداری از آب دهان مبارکش را روی آن گیاه انداخت گیاه در همان لحظه سبز شد وگلی سفید ودرخشان داد وبرگ هایش روییده ومیوه خوبی داد. 🌸 ما ازآن گیاه تبرک می جستیم وبه وسیله آن بیماران را مداوا میکردیم زمانی که رسول خدا از دنیا رفت زیبایی وطراوتش را از دست داد وزمانی که امیرالمومنان علی( علیه السلام )به شهادت رسید دیگر میوه نداد.مدت زیادی گذشت . ♦️روزی بامدادان متوجه شدیم که از ساقه اش خون تازه می جوشد برگ هایش پژمرده شده که قطراتی مانند آب گوشت (خونابه) از آن می چکد ✅ فهمیدیم حادثه ای بزرگ رخ داده ما آن شب رابا غم وترس در انتظارخبروحشتناک خوابیدیم نیمه شب ازصدای ضجه وناله ای که اززیرگیاه می آمدبیدارشدیم وصدای ناله وگریه وافتادن چیزی وهیاهویی شنیدیم وناگاه صدایی باحالت گریان گفت:(ای فرزندپیامبر!ای فرزند وصی پیامبر!ای فرزندزهرای بتول!ای باقی مانده ازسادات گرامی!)وناگاه صدای ضجه وناله زیادمی شد. 😔 دیری نگذشت که خبرشهادت امام حسین(علیه السلام )رسید و آن گیاه خشکیدودیگراثری ازآن باقی نماند. 🍃🌸🔆 معجزه امام صادق (سلام الله علیه ) 🔆🌸🍃 🔴 بینا کردن نابینا 🍀 ابى بصیر كه نابینا بود روایت شده كه امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: 🔆 « یا ابا محمّد دوست دارى مرا ببینى؟ گفتم: بلى، فدایت بشوم; بر چشم من دست كشید، چشمم روشن شد، و به روى آن حضرت نظر كردم. فرمود: یا ابا محمد! اگر شهرت در میان مردم نبود، تو را بر همین حال بینا مى گذاردم; بعد بر چشم من دست كشید، به حالت اول برگشتم 🔴 معجزه ای دیگر 🔶 ابن ابى العوجاء و سه نفر از كسانى كه دهرى مذهب بودند، و به خداوند تبارك و تعالى اعتقاد نداشتند، با یكدیگر هم پیمان شدند كه هر یك ] آیاتى را بنویسند و [همانند ربع قرآن را بیاورند . 💠 وقتى كه یكسال گذشت در مكّه اجتماع كردند، یكى از آنها گفت: چون آیه: ( وَ قِیلَ یـأَرْضُ ابْلَعِى مَآءَكِ وَ یـسَمَآءُ أَقْلِعِى وَغِیضَ الْمَآءُ وَ قُضِىَ الاَْمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِىِّ ) را دیدم ، دانستم كه از معارضه عاجزم. ☘ دیگرى گفت: چون آیه : ( فَلَمَّا اسْتَیـَسُواْ مِنْهُ خَلَصُواْ نَجِیا ) را دیدم ، مأیوس شدم; و با آن كه هیچ كس را از این سرّ مطّلع نكردند، در آن هنگامى كه آهسته با هم گفتگو مى كردند تا دیگرى نشنود، امام ششم (علیه السلام) بر آنها گذشت، و رو به آنها كرد و این آیه را تلاوت كرد: ( قُل لَّـئِنِ اجْتَمَعَتِ الاِْنسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَن یأْتُواْ بِمِثْلِ هَـذَا الْقُرْءَانِ لاَ یأْتُونَ بِمِثْلِهِى ) ; آنگاه هر چهار نفر مبهوت شدند ✅ ظهور آیات بینات و خوارق عادات از آن حضرت نه تنها خاصه و عامه را متحیر كرد، بلكه ملحد و زندیقى مانند ابن ابى العوجاء گفت: تنها كسى كه قدرت دارد و اگر بخواهد جسد را روحانى و روح را متجسد كند جعفر بن محمد (علیه السلام ) است 🔥 🍀 🌻 🍃🌼 ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم ) 🌼🍃 🍃🌸 و ولادت امام صادق ( سلام الله علیه ) 🌸🍃 🍃🍁 رابه 🍁🍃 🍃🌸 امام زمان (سلام الله علیه ) 🌸🍃 🍃🌼 و همه شیعیان جهان تبریک میگوییم . 🌼🍃 ▫️▫️▫️▫️ 📚 قطره ای ازدریای فضائل اهل بیت 📚 وبلاگ معجزه ها 📚 بصائر الدرجات ، ص ۲۹۲ مناقب آل أبى طالب ، ج ۴ ، ص ۲۳۹ 📚 الخرائج والجرائح ، ج ۲ ، ص ۷۱۰ ; بحار الانوار ، ج ۴۷ ، ص ۱۱۷ 📚 الكافى ، ج ۱ ، ص ۷۵ 📚 موعود امم ╔═.✨.══════════╗ ✅ @TheTwelfth_Imam ╚══════════.✨.═╝
💎🔆 جوشیدن آب ازلای انگشتان مبارک پیامبراسلام ✔️ 🔥 🍀 🌻 💠 جابر بن عبدالله گفت : با رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم در سفرى بودم . رسول آب خواست . گفتند: يا رسول الله ! با ما آب نمانده است . در مشكى قطره اى آب است كه يك جرعه بيش نباشد. گفت : آن را و كاسه اى بزرگ بياوريد. آنراآوردیم. 🌼 رسول صلى الله عليه و آله و سلم دستهاى مبارك در كاسه نهاد و انگشتان را از هم باز كرد و گفت : يا جابر! بسم الله بگو و از آن آب قطره اى در كاسه بريز. ☘ جابر گفت : از آن آب در كاسه ريختم . آب از ميان انگشتان رسول مى جوشيد تا كاسه پر آب شد. رسول گفت : آب بياشاميد و برداريد آنچه مى خواهيد. مردمان آمدند و آب مى آشاميدند و آنچه مى خواستند، بر مى داشتند تا همه سيراب شدند. رسول الله دست از كاسه برآورد. كاسه همچنان پر آب بود. 💎 🔆 گم شدن شتر رسول خدا (ص) 🔶 روزى شتر رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- گم شد. منافقین طعنه زدند و گفتند: او ما را از اسرار آسمانها خبر مىدهد ولى نمىداند شترش كجاست. وقتى این سخن طعن آمیز، به گوش پیامبر رسید، 🌼 فرمود: تمام اخبارى كه از آسمانها مىگویم از طرف خداست و خدا مرا به همه اسرار آگاه كرده است. 🌸 سپس جاى شتر را به آنها نشان داد و فرمود: «افسارش به درختى گیر كرده است» رفتند و شتر را در همان حالى كه پیامبر فرموده بود یافتند. 🔥 🍀 🌻 ▫️▫️▫️▫️ 📚 كتاب مصابيح القلوب 📚 وبلاگ معجزه ها ╔═.✨.══════════╗ ✅ @TheTwelfth_Imam ╚══════════.✨.═╝
✅🍁 امام صادق(علیه السلام) به حضرت عزرائیل (علیه السلام ) دستورداد❗️ 🔥 🍃 🍁 💎 عبدی به محضرامام صادق علیه السلام شرفیاب شد،آن روزامام صادق (علیه السلام ) دولباس نخی به تن داشت،همسرعبدی به بیماری سختی مبتلا شده بود،بیماری اوچنان شدیدبودکه دیگرازحیات وزنده ماندن اوناامیدشده بودند،عبدی جریان همسرش رابه محضرامام صادق (علیه السلام)رسانید. 🌼 امام صادق (علیه السلام) مدتی سربه پایین انداخت،آنگاه سربلندکردوفرمود:من دعاکردم وخدااوراشفاداد،نزداوبرگرد،وقتی بازگردی می بینی مشغول خوردن(سکرطبرزرد{نوعی شیرینی است})است. 🍀عبدی نزدهمسرش بازگشت،دیدهمان گونه است که حضرت فرموده بود،ازاوجریان راپرسید؟ 🍁 همسرش گفت:آقای بزرگواری که دولباس نخی به تن داشت واردخانه شدوفرمود:ای ملک الموت!مگرتومامورنیستی که ازمابشنوی واطاعت کنی؟ 🔆 پاسخ داد:آری. 🌸 فرمود:دستورمی دهم که قبض روح اورابیست سال به تاخیربینداز!وآن شخص باملک الموت ازخانه خارج شده وهمان موقع حال من بهبودیافت. 🔻 🔻 🔻 ✅🍁 سؤال از چهار مرغ حضرت ابراهيم علیه السلام ❗️ 💠 مردي آمد حضور امام صادق(علیه السلام ) پرسيد؛ آن چهار مرغي كه ابراهيم علیه السلام گرفت و كشت و با هم كوبيد و سر چهار كوه گذاشت صدا كرد، زنده شدند، از يك جنس بودند يا از اجناس مختلف؟ 🌼 آن حضرت فرمود: شما مي‌خواهيد مانند آن را به شما بنمايم؟ ـ 🌸 گفت: آري. 🍀 آن حضرت فرمود: اي طاوس في الحال يك طاوس ظاهر شد، بعد فرمود اي باز يك باز آمد، فرمود اي كبوتر، في الفور كبوتري مقابلش نشست، مرغي ديگر را كه نام او را ننوشته‌اند صدا كرد، حاضر شد، تا همه را كشتند و ريز ريز كردند و با يكديگر در آميختند و سرهاي آن را نگاه داشت بعد سر طاووس را دست گرفت 💠 فرمود: اي طاووس، ديدم طاووس كه گوشت و استخوان و پرهاي او داخل اجزاي ديگران بود از هم جدا شد و طاووس زنده گرديد، حاضر به حركت درآمد ـ و آن سه مرغ ديگر هر يك به همين طريق جدا جدا زنده شدند.❗️ 🔥 🍃 🍁 ▫️▫️▫️▫️ 📚 دوکتاب الصراط المستقیم وفضائل اهل بیت۲ 📚 بحارالانوار، ج 11، باب معجزات ╔═.✨.══════════╗ ✅ @TheTwelfth_Imam ╚══════════.✨.═╝
✅🔥 نیروی 40 مرد جنگی (زمان ظهور) 🔥✅ ☄ 💎 🔰 💠 ابن قولويه رحمه الله در كتاب «كامل الزيارات» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: 🌼 گويا قائم (صلوات اللَّه عليه) را در نجف مى بينم كه زره رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را پوشيده است، آن را تكانى مى دهد در اطرافش دور مىزند و با پارچه اى ديبا آن را بپوشاند، بر اسبى سياه كه پيشانى آن سفيد رنگ است سوار مى شود، و با آن حركت كند، اهالى هر شهرى او را مى بينند كه با آنها و در شهر آنها است، پرچم رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را كه پايه آن از پايه هاى عرش الهى و بقيه آن از نصرت الهى است باز مى كند، هرگز با آن پرچم به چيزى هجوم نياورد مگر آنكه خداوند آن را نابود سازد. 🌸 هنگامى كه پرچم را به اهتزاز درآورد هر مؤمنى قلبش چون پاره هاى آهن باصلابت گردد و نيروى چهل مرد پيدا كند، مؤمنانى كه از دنيا رفته اند شادى و خوشحالى ظهور در آن عالم به آنها وارد شود ، آنها به ملاقات يكديگر روند و قيام قائم عليه السلام را به هم بشارت دهند. در آن هنگام سيزده هزار و سيصد و سيزده فرشته از آسمان فرود آيند. 🔰 راوى گويد: عرض كردم: اين تعداد زياد همه از فرشتگان هستند؟ ☀️ فرمود: بلى ، فرشتگانى كه با نوح بودند وقتى سوار كشتى شد. فرشتگانى كه با ابراهيم بودند وقتى او را در ميان آتش افكندند، فرشتگانى كه با موسى بودند وقتى دريا را براى بنى اسرائيل شكافت، فرشتگانى كه با عيسى بودند وقتى خداوند او را به آسمان بالا برد، چهار هزار فرشته اى كه با پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم بودند و علامت و نشان داشتند، و هزار فرشته اى كه صف مى كشيدند، و سيصد و سيزده فرشته اى كه در جنگ بدر به يارى او آمدند، و چهار هزار فرشته اى كه براى يارى امام حسين عليه السلام فرود آمدند و خواستند كه با دشمنان آن حضرت نبرد كنند، سيدالشهدا اجازه جنگيدن به آنها نداد و آنها كنار قبر شريف آن حضرت آشفته و غبار آلوده ماندند و تا قيامت بر او گريه مى كنند، و رئيس آنها فرشته اى بنام منصور است. 🌺 هر زائرى كه به زيارت امام حسين عليه السلام رود به استقبال و پيشواز او آيند و به او خوش آمد گويند، و چون زائر مى خواهد وداع كند او را بدرقه كنند، و اگر بيمار شود از او عيادت كنند، و اگر بميرد بر جنازه اش نماز خوانند، و بعد از مرگ او برايش طلب آمرزش كنند، و همه اين فرشتگان در زمين مانده اند و منتظر قيام حضرت قائم صلوات اللَّه عليه هستند تا هنگام خروج آن حضرت به يارى او شتابند. ☄ 💎 🔰 🔅🔅🔅🔅 📚 كامل الزيارات: 233 باب 41 ، بحار الأنوار: 328/52 ح 48 📚 سایت المنجی ✅ @TheTwelfth_Imam✔️ ➖➖➖➖➖➖➖➖
🌼🌸 آقا امام زمان(عج) در کنار قبر عمه اش در شام 🌸🌼 🍃 ☀️ 💢 مرحوم حاج محمد رضا سقا زاده که یکی از وعاظ توانمند بود، نقل می کند: روزی به محضر یکی از علمای بزرگ و مجتهد مقدس و مهذب، حاج ملاعلی همدانی مشرف گشتم و از او درباره مرقد حضرت زینب (سلام الله علیها) جویا شدم، او در جوابم فرمود: 💠 «روزی مرحوم آیت ا... العظمی آقا ضیاء عراقی (که از محققین و مراجع تقلید بود) فرمودند: شخصی شیعه مذهب از شیعیان قطیف عربستان به قصد زیارت امام رضا (سلام الله علیه) عازم ایران می گردد او در راه پول خود را گم می کند. 🌿 حیران و سرگردان می ماند و برای رفع مشکل متوسل به حضرت بقیه ا. .. امام زمان (سلام الله علیه) می گردد. در همان حال سید نورانی را می بیند که به اومبلغی مرحمت کرده و می گوید: این مبلغ تو را به سامره می رساند. 🔶 چون به آن شهر رسیدی، پیش وکیل ما حاج میرزا حسن شیرازی می روی و به او می گویی: سید مهدی می گوید آن قدر پول از طرف من به تو بدهد که تو را به مشهد برساند و مشکل مالی ات را برطرف سازد اگر او نشانه خواست، به او بگو: امسال در فصل تابستان، شما با حاج ملا علی کنی طهرانی، در شام در حرم عمه ام مشرف بودید، ازدحام جمعیت باعث شده بود که حرم عمه ام کثیف گردد و آشغال ریخته شود شما عبا از دوش گرفته و با آن حرم را جاروب کردی و حاج ملا علی کنی نیز آن اشغال ها را بیرون می ریخت و من در کنار شما بودم! 💢 شیعه قطیفی می گوید: چون به سامرا رسیدم و به خدمت مرحوم شیرازی شرفیاب شدم جریان را به عرض او رساندم. 💦 بی اختیار در حالی که اشک شوق می ریخت، دست در گردنم افکند و چشمهایم را بوسید و تبریک گفت و مبالغی را برایم مرحمت کرد. چون به تهران آمدم خدمت حاج آقا کنی رسیدم و آن جریان را برای او نیز تعریف نمودم. او تصدیق کرد، ولی بسیار متاثر گشت که ای کاش این نمایندگی و افتخار نصیب او می شد. 🍃 ☀️ ▫️▫️▫️▫️ 📚 ۲۰۰ داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب( سلام الله علیها)، صفحه ۱۷۳- ۱۷۴ ✅ @TheTwelfth_imam ✔️ ➖➖➖➖➖➖➖➖