کار جدیدی با دوستان روزنامه ایران شروع کردم که انشالله تداوم یابد
#بدون_روتوش
محمدمحسن فایضی روزهای فرد در ستون «بدون روتوش» تحولات سرزمینهای اشغالی را صرفنظر از نگاههای کلیشهای مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهد
✳️جنگ جمعیتی در اسرائیل
❌طبق پیشبینیها در سال 2022 جمعیت اعراب و یهودی ساکن سرزمین فلسطین در عدد 7 میلیون به طور حدودی برابر شد و انتظار میرفت از آن سال سرعت افزایش جمعیتی اعراب نسبت به یهودیان اتفاق بیفتد.
اما آمار منتشر شده از پایان سال 2024 توسط دو مرکز آماری تلآویو و رامالله نشان داد که هنوز دست برتر با یهودیهاست و اتفاقات و پیامدهای طوفان الاقصی بر این نزاع جمعیتی خواهد افزود. طوفان الاقصی و جنگی تمام عیار در 15 ماه اخیر، در آینده، مسأله جمعیت را برای صهیونیستها حساستر خواهد کرد؛ زیرا برای اولین بار در دو دهه اخیر میتوان از واژه تحقق مهاجرت معکوس برای اسرائیلیها استفاده کرد.
🔴فاصله و برتری حدود 200، 300 هزار نفری یهودیها با توجه به رشد مورد انتظار جمعیتی اعراب و کاهش 1.1 درصدی رشد جمعیتی یهودیها در سال گذشته میتواند اهمیت تحولات طوفان الاقصی و مهاجرت فلسطینیها به خارج نوار غزه را بیش از پیش نمایان سازد.
باید توجه داشت که صهیونیستها با احتساب شهادت حدود 55 هزار فلسطینی و خروج 100 هزار نفر دیگر از نوار غزه در سال گذشته، توانستهاند همچنان برتری عددی خود را نسبت به عربها حفظ کنند.
متن کامل:
https://irannewspaper.ir/8646/5/110521
@Thirdintifada
انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
چند خط نگرانی (17) در مورد حاکمان جدید دمشق و نظم منطقه ای 🔴با شروع داستان از ادلب تاکید کردم که بن
چند خط نگرانی(18)
✳️ در ستون #بدون_روتوش امروز روزنامه ایران به "فرصت طلبی اسرائیل: نظم سازی در دوران بی نظمی" پرداختم:
در 15 ماه اخیر تحولات و معادلات زیادی در سرزمین فلسطین و اطراف آن رقم خورده است؛ معادلاتی که پیش از 7 اکتبر کمتر کسی آنرا تصور میکرد.
🔴اما این حجم تغییر معادلات که به تعبیری از آن میتوان شرایط «بی نظمی» یا بهم ریختن نظم موجود نظم منطقهای نامگذاری کرد، تهدیدات و چالشهای زیادی را برای بازیگران محور مقاومت و محور صهیونیستی در منطقه و فرامنطقه به دنبال داشته است.
🔻بازیگران در مواقع بینظمی و تحولات غیرمنتظره معمولاً به دنبال برگرداندن وضعیت به قبل از اتفاق یا تحولات و تثبیتسازی نظم گذشته و بینظمی رخ دادهاند. پس از 7 اکتبر هم هدف اول صهیونیستها ابتدا بازگشت به بازدارندگی 7 اکتبر و سپس تغییر وضعیت 6 اکتبر به وضعیت و معادلات جدیدی به منظور عدم تکرار مدل طوفان الاقصی در آینده بود. اینکه در این هدف تا چه میزان موفق بودهاند یا خیر، محل بحث ما نیست.
⏺آنچه در این یادداشت میخواهم به آن اشاره کنم، فرصت طلبی صهیونیستها از وضعیت بینظمی برای تحقق نظم و معادلات جدید در اطراف سرزمینهای اشغالی است.
مصر، سوریه و لبنان، سه محور بسیار مهم برای اسرائیل در کنار اردن در محیط پیرامونی شان است که در 70 سال گذشته هر محور در تحولات و معادلات و توافقاتی به یک ثبات نسبی رسیده بودند.
مرز سوریه براساس توافق 1974 میان دمشق و تل آویو پس از جنگ اکتبر 1973، مرز مصر براساس توافق کمپ دیوید در 1979 و مرز لبنان براساس قطعنامه 1701 بعد از جنگ 33 روزه در سال 2006 به یک نظم و ثباتی رسیده بود.
1⃣براساس توافق 1974 میان تل آویو و سوریه، اسرائیل از جبل الشیخ و بخشی از بلندیهای جولان و قنیطره که در جنگ 6 روزه اشغال کرده بود، عقبنشینی کرد. اما شرایط بینظمی بعد 7 اکتبر و اتفاقات سوریه و سقوط حکومت بشار اسد، این فرصت را به تل آویو داد که علی رغم وضعیت جنگی درون سرزمینهای اشغالی، جبل الشیخ را بار دیگر اشغال کند و به دنبال نظمی جدید برای باقی ماندن دراز مدت در این منطقه باشد.
مواضع رسمی و غیر رسمی صهیونیستها نشان میدهد حداقل تا پایان 2025 در مناطقی که در سوریه پیش رفتهاند، خواهند ماند و این به فرصت طلبی، آنها را برای تغییر شرایط در مرز سوریه نسبت به آنچه از 1974 تا کنون بوده فراهم میکند.
2⃣در مسأله مرزهای صحرای سینا هم براساس کمپ دیوید صهیونیستها صحرای سینا را ترک کردند و کنترل مرزها به مصریها سپرده شد. اما اکنون گامهای مهمی از سوی آنها برای تغییر مرز مصر براساس توافق کمپ دیوید دیده میشود. براساس گزارش کانال 14 عبری، ارتش اسرائیل در حال انجام فعالیتهای نظامی در مرکز صحرای سینا از جمله آمادگیهای لجستیکی و ایجاد موانع است و برای این اقدامات در حال حاضر مذاکراتی با مصریها بر سر این موضوع در سطوح عالی سیاسی و امنیتی در جریان است.
این اقدامات کاملاً خلاف مفاد کمپ دیوید است که اسرائیل هیچ حق حضور امنیتی و نظامی در صحرای سینا ندارد. اما مقامات تلآویو با استفاده از شرایط خاص منطقهای و نوارغزه، گامی جدی و پرفشار بر مصریها مبنی بر کنترل صحرای سینا به بهانه قاچاق سلاح از مصر به نوارغزه و ناکامی مصر در جلوگیری و کنترل مرزها از ابتدای طوفان شروع کردند و اکنون در عرصه سیاسی و میدانی در حال تغییر نظم پس از 1979 هستند.
3⃣و مورد آخر مربوط میشود به لبنان. در این منطقه براساس قطعنامه 1701 شورای امنیت، اسرائیل با عقبنشینی از کل لبنان، مقاومت لبنان هم تا از مرز لبنان تا رود لیتانی حق حضور ندارد. مفادی که البته هیچگاه از سوی طرفین تحقق نیافت. صهیونیستها پس از اتفاق پیجرها و به دنبال آن ترور رهبران مقاومت لبنان و آغاز تهاجم زمینی، تغییر معادلات در لبنان را آغاز کردند؛ تغییری که امنیت و بازدارندگی شهرکهای شمالی سرزمین اشغالی را در صورت تکرار وضعیتی چون سال 2024 تثبیت کند و مقاومت نتواند آنها را مجبور به تخلیه نماید.
در این راستا سران رژیم صراحتاً از عدم عقبنشینی از جنوب لبنان حتی پس از پایان مهلت 60 روزه آتشبس خبر میدهند.
✳️جمهوری اسلامی ایران در شرایط خاص پس از 7 اکتبر و تحولات رخ داده در سیاستی درست به دنبال کنترل تنش و عدم تحقق پلن اصلی محور اسرائیلی یعنی جنگ منطقهای بوده است. اما شرایط بیثباتی، فرصتی استثنایی برای ساخت معادلات و نظم جدید است؛ اتفاقی که به طور مثال در وعده صادق 1 و 2 رخ داد و معادله جدیدی به نام پاسخ مستقیم از تهران ساخته و تثبیت شد.
❗️ باید مراقب بود فرصت طلبی صهیونیستها از این بینظمی، به نظم جدید مورد انتظار تل آویو ختم نشود؛ نظم جدیدی که اکنون اسرائیلیها در مرزهای لبنان، مصر و سوریه در حال اجرا هستند.
#چند_خط_نگرانی
https://irannewspaper.ir/8650/5/110935
@Thirdintifada
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
🔴یمن، پدیده ناشناخته برای اسرائیل
پس از 460 روز جنگ، براساس گزارش روزنامه عبری واللا، از یمن 40 موشک بالستیک و 320 پهپاد به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک شده است. در یک ماه اخیر حملات موشکی به تلآویو و صدای آژیر خطرهای شبانه در مرکز سرزمینهای اشغالی، موجب شده است توجهات بیشتری به تداوم حملات انصارالله شود.
در یک سوی داستان حاکمیت صنعا، انصارالله و سید عبدالملک حوثی است که در یک شرافت کامل بر تعهد و آنچه وظیفه خود مینامند در حمایت از مقاومت و مردم غزه ایستادهاند و بهرغم گذشت بیش از یک سال همچنان بر عدم عبور کشتی از دریای سرخ و انجام حملات موشکی و پهپادی تأکید دارند.
اما آنسوی داستان جبهه حامی رژیم صهیونیستی و ارتش اسرائیل است که اقدامات مختلفی برای متوقف کردن حملات صنعا به سرزمینهای اشغالی و کشتیها انجام داده، اما تاکنون در رسیدن به هدفشان موفق نشدهاند. اکنون سؤال این است که دلیل این عدم موفقیت چیست؟
1⃣یمن؛ دشمنی ناشناخته
تغییر جبهه شمال یمن از یک حکومت نزدیک به غرب با سیستم نظامی شرقی بازمانده از دوران جنگ سرد، به یک بازیگر ضد محور صهیونیستی در دهه اخیر را شاید بتوان اصلیترین مسأله و دلیل وضعیت کنونی دانست.
سازمانهای امنیتی و نظامی اسرائیل اگر برای بازدارندگی در جبهه لبنان دست به اقداماتی چون ترور فرماندهان، هدف قرار دادن مراکز مخفی و انفجار پیجرها میزنند پشتوانه حداقل 10 ساله دارد، اما در خصوص جبهه یمن و صنعا حداقل 10 سال عقبترند و این خلأ در میانه جنگ و تنش پرکردنش به این سادگی نخواهد بود.
هفته گذشته بود که کانال عبری کان خبر داد، ارتش اسرائیل دهها یهودی یمنیالاصل را که زبان عربی را به گویش یمنی میفهمند، استخدام کرده تا در مبارزه با انصارالله برای جمعآوری اطلاعات کمک کنند.
تغییر جبهه و عدم تصور و پیشبینی اینکه جبههای دوهزار کیلومتر آنسوتر نهتنها از جنگ با همسایه شمالی رهایی مییابد، بلکه به یک بازیگر تأثیرگذار و عملیاتی مستقیم تبدیل میشود، صهیونیستها را در یک خلأ شناختی و اطلاعاتی جدی قرار داده و این امتیازی بسیار مهم برای صنعا در تداوم نبرد است.
2⃣تفاوت در سیستم نظامی
یمنی ها در میان ملت های عربی متفاوت هستند و این تفاوت در خیلی از موضوعات زندگیشان هنوز پابرجا و قابل رؤیت است. یکی از این تفاوتها در قبائلی بودن است. نهادهای اطلاعاتی اسرائیلی معتقدند، انصارالله براساس بافت قدرت سیاسی یمن، موشکها و پهپادها را میان قبایل و بازیگران زیادی پخش کرده است؛ اقدامی که با راضی و همراه نگه داشتن دیگر قبایل و احساس رضایت آنها در نقشآفرینی در جنگ و مقابله با اسرائیل، اقدامات امنیتی را سخت
میکند.
روزنامه عبری کالکالیست به نقل از یک افسر اسرائیلی مینویسد: این روش (مدل حمله به حزبالله و حماس) نمیتواند روی حوثیها اثرگذار باشد، نه فقط به این دلیل که قرار نیست ما لشکرهایی را که در صنعا پرسه میزنند، قرار دهیم(متمرکز نیست)، بلکه چون سیستمهای پرتاب حوثیها کاملاً متفاوت عمل میکنند. اکثر آنها بسیار متحرک و چابک هستند. پرتابگرهای بزرگ که روی کامیونهای قدرتمند قرار میگیرند، در غارهای طبیعی سراسر شمال یمن و میان قبایل مختلف پراکنده شدهاند.
3⃣مسیر پرتابی موشکها
دو دلیل بالا بیشترین ناکامی در اقدامات واکنشی برای هدف قرار دادن انبارها و کسب اطلاعات و اقدام برای جلوگیری از آغاز حملات را موجب شده است؛ اما چالش دیگر اسرائیلیها در مقابل یمنیها، رهگیری موشکهاست. بیشتر موشکها حداقل با رسیدن به مرکز سرزمینهای اشغالی آژیر خطر را برای اکثر مناطق و بیش از دو میلیون جمعیت به صدا در میآورد، پیامدهای اجتماعی زیادی دارد و یک شکست واضح و عیان را به تلآویو تحمیل کرده است.
دلیل این مسأله به گفته رسانههای اسرائیلی دو مؤلفه است: اول عدم وجود سیستمهای پدافندی در جنوب به واسطه اینکه همواره تهدید موشکهای بالستیک از شمال فرض گرفته شده است و دیگری نوع موشکی که یمنیها استفاده میکنند یعنی فلسطین 2.
موشک فلسطین 2 بسیار مشکلسازتر است: اولاً، این موشک با سوخت جامد کار میکند، بنابراین نیازی به سوختگیری ندارد. دوم، در مداری بسیار پایین پرواز میکند، بنابراین دیرتر توسط سیستمهای ما شناسایی میشوند و دیگر اینکه قابلیت مسیریابی و تغییر مسیر حین حرکت را داراست.
✳️در ماههای پیش رو حتی با وقوع آتشبس احتمالی چه موقت یا دائم در نوار غزه، باید منتظر اقدامات ادامهدار و طولانیمدت اطلاعاتی، نظامی اسرائیلیها برای جبهه جدید دشمن پیش رویشان یعنی صنعا بود. احتمالاً یکی از اقدامات جدی، اختلال در داخل یمن و شکستن وحدت بالاخص با فعال کردن جبهه عدن خواهد بود.
https://irannewspaper.ir/8652/5/111245
@Thirdintifada
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
(پیش از اعلام رسمی اتش بس نوشته شده است)
بیت حانون نشانی از آینده نوارغزه
با نزدیک و محتملتر شدن آغاز آتشبس در نوار غزه و تبادل اسرا، مسأله آینده نوار غزه که با اصطلاح «فردای غزه» از آن یاد میشود، بیش از پیش مطرح است.
🔴در همان ماههای ابتدای طوفان الاقصی در میان صهیونیستها فردای غزه یک معما بود و افرادی چون نتانیاهو و سران ارتش صراحتاً ایدهشان از فردای غزه را مطرح میکردند. نقطه اشتراک همه آنها که با برخی بازیگران مهم منطقهای هم همنظر بود، غزهای بدون حماس بود.
غزه بدون حماس، در وهله اول این سؤال را ایجاد میکرد که چه کسی قرار است جایگزین حماس شود؟ ایده نوار غزهای بدون کنترل و حاکمیت حماس، چالش اولش تنها نابودی، تضعیف و خلع سلاح حماس نیست بلکه یافتن جایگزینی ممکن روی زمین برای تداوم مسیر و کنار زدن صاحب قدرت نظامی، سیاسی، امنیتی و از همه مهمتر دارای جایگاه و مقبولیت اجتماعی نوار غزه از سال 2005 تاکنون است.
✳️برای پاسخ به این سؤال، طیفی از نزدیکان و همائتلافیهای نتانیاهو و جریان راستگرای اسرائیل، گزینه حضور نیروهای اسرائیلی در نوار غزه مثل قبل از 2005 و همکاری با بازیگری دیگر در نوار غزه را توصیه میکنند.
به طور مثال ساعر، وزیر امور خارجه اسرائیل اخیراً گفته است: من معتقد نیستم که حضور نیروی خارجی در غزه بتواند امنیت نوار غزه را تأمین کند، بنابراین حضور نظامی اسرائیل باید باقی بماند. پروفسور گابی سیبونی، سرهنگ ذخیره ارتش میگوید: آنچه در روزهای اخیر در غزه (بیت حانون) رخ میدهد، دقیقاً به ما نشان میدهد که پس از هر آتشبس چه اتفاقی میافتد. اگر اکنون ما در داخل منطقه غزه هستیم (و این اتفاقات میافتد)، میتوانیم تصور کنیم که با خروج از نوار غزه چه اتفاقی برای سربازان ارتش میافتد! توصیهای که هرچند ایدهآل تلآویو برای کنترل نوار غزه است؛ اما روی زمین بیشتر به یک رویا شبیه است. شلیک موشک در ابتدای هفتهای که گذشت از کنار محل سکونت سربازان اسرائیلی از بیت حانون، شمالیترین نقطه نوار غزه پس از 100 روز عملیات در شمال به سمت دو نقطه حیاتی یعنی تلآویو و قدس اشغالی بر معمای آینده غزه افزوده است.
✅ یدیعوت آحارونوت فاش ساخته که مقامات ارشد ارتش اسرائیل معتقدند قبل از دستیابی به توافق باید جایگزینی برای حماس ایجاد شود، در غیر این صورت دستاوردهای جنگ را از دست خواهیم داد و به 6 اکتبر باز میگردیم. مقامات ارشد امنیتی اسرائیل تأیید میکنند که عدم تصمیمگیری در مورد مدیریت نوار غزه پس از جنگ ممکن است به بازسازی اقتدار حماس منجر شود.
🔥اما پس از 460 روز جنگ و در شرایط خاص جنگی و محاصره و کوچ اجباری حدود 70 درصد جمعیت در دو نقطه اردوگاهی مواصی خان یونس و دیرالبلح، همچنان صهیونیستها بر نیمی از نوار غزه کنترل امنیتی و نظامی ندارند و حماس کنترل و مدیریت خود را بر بخشهای پرجمعیت مثل مواصی بازیافته و حدود 8 هزار عضو جدید در 3 ماه اخیر جذب کرده است. وضعیت صهیونیستها در مناطق شمال شهر غزه، بیت حانون و جبالیا که کاملاً ویران شده هم نشان میدهد که کنترل این مناطق در درازمدت بسیار بعید است و حتی اگر اراده صهیونیستها حضور نظامی پس از پایان جنگ باشد، با چالشی جدیتر و ویران کنندهتر از قبل از 2005 روبهرو خواهند بود.
✳️درخصوص اداره دولتی نوار غزه یعنی مدیریت شهری این باریکه هم صهیونیستها ایدههای مختلفی دنبال کردهاند. یکی از ایدهها که علنی شد و بارها از سوی نتانیاهو هم تکرار شد، گفتوگو با قبایل و برخی ریش سفیدهای نوار غزه برای واگذاری برخی مناطق به آنان بود. ایدهای که به واسطه اعتماد و همراهی اجتماع غزه با حماس علی رغم حجم کشتار و وضعیت اسفبار زندگی پس از 7 اکتبر نه تنها شکست خورد بلکه اندک قبایل همراه با این ایده طرد و حذف شدهاند.
❌ اسرائیل پس از آتشبس با نوار غزهای روبهرو خواهد بود که هنوز کنترل با حماس خواهد بود یا مدیریت آن با تشکیلات خودگردانی محقق خواهد شد که با حماس توافق کرده باشد.
🔥 تلآویو 15 ماه در نوار غزه جنگید، تخریب کرد، کشتار کرد اما قدرت حماس در نوار غزه همچنان باقی است و عدم وجود هیچ جایگزینی برای آن فرصت بازیابی و ترمیم را به حماس خواهد داد.
🔥🔥 حماس در غزه زنده است.
https://irannewspaper.ir/8655/5/111553
@Thirdintifada
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
۵ شوک در روز اول آتش بس
پس از تأخیر یک روزه و آغاز رسمی آتشبس از ظهر یکشنبه 30 دی ماه، کمتر از چند ساعت زمان کافی بود تا فضای سیاسی و رسانهای جامعه صهیونیستی با شوکهای پیاپی روبهرو شود؛شوکهایی که در کنار آرامش و ثبات فضای نوارغزه خودش نشان دهنده عیان پاسخ به این پرسش بود که کدام سمت را میتوان حداقل شکست خورده 470 روز نبرد خطاب کرد.
1⃣شوک اول- سیاسی: اولین شوک در فضای سیاسی رخ داد. با اینکه در هفته گذشته از اخبار رسانهها و حتی بیانیههای خود حزب بن گویر اینگونه برداشت میشد او استعفا نخواهد داد و از کرسیهای ائتلاف پس از توافق کاسته نخواهد شد، اما بن گویر و 5 هم حزبیاش تصمیم گرفتند به طور رسمی استعفا دهند و از ائتلاف با نتانیاهو خارج شوند. این شوک سیاسی، نتانیاهو را در موضوعات دیگر بهواسطه رسیدن کرسیهای ائتلاف به 62 از 120 صندلی، تحت فشار قرار خواهد داد؛ فشاری که در ادبیات اسموتریچ یکی دیگر از رهبران حزب راستگرای قدرت صهیونیستی با 7 کرسی مشخص است و سعی دارد نتانیاهو را در برخی سیاستها در غزه تحت فشار قرار دهد. شوک سیاسی در کنار انتقادهای فراوان حتی نظامیان از آتش بس، قدرت مانور رسانهای را از فضای عبری گرفت.
2⃣شوک دوم- تسلط میدانی قسام: از شوکه کنندهترین تصاویر پس از آتشبس که سهم زیادی را در فضای عبری و رسانهها به خود مشغول ساخت، حضور پرتعداد نیروهای قسام با سلاح، ماشین و لباسهای فرم پلیس، نیروهای امنیتی و... در سراسر شهرهای نوارغزه بود. حضور قسام جنگ روانی بزرگی برای تثبیت بر گزاره عدم نابودی توان نظامی حماس بود و شوکه کننده برای رسانههای صهیونیستی.
3⃣شوک سوم- بازگشت مردم به شمال: شوک بعدی رسانهای صهیونیستها، تصاویر بازگشت مردم به شمال و بالاخص شهرهای شمال شهر غزه یعنی بیت حانون، بیت لاهیا و جبالیا بود.
علی رغم تصویرسازی رسانهای که آنجا کاملاً تخریب شده و دیگر بازگشتی در کار نخواهد بود، پخش تصاویر حضور عادی مردم در شمال و صف طولانی ماشینها و گاریها در جادههای تخریب شده در اوایل صبح یکشنبه با اینکه هنوز آتشبس از سوی اسرائیل اعلام نشده بود، حسابی صهیونیستها را شوکه کرد. در فضای اجتماعی اسرائیلیها میپرسند: اهالی نوارغزه به چه امیدی به شمال و شهر غزه برمیگردند؟ و حتی برخی تحلیلگران روایت حجم تخریب را زیر سؤال بردند.
4⃣شوک چهارم- تبادل در قلب غزه با هزاران نفر: یکی از چالشهای مورد انتظار، جمعآوری 3 اسیر اسرائیلی و رساندن آنها به مکان اعلامی برای تحویل آنها به نمایندگان صلیب سرخ توسط حماس درست ساعاتی پس از پایان آتشبس بود. حماس در مذاکرات بارها درخواست کرده بود که باید یک هفته ثبات ایجاد شود تا بتواند کارهای فنی و اجرایی تبادل را انجام دهد. تأخیر تقریباً یک روزه حماس در تحویل نام 3 اسیری که قرار است آزاد شوند هم بر این چالشها و نگرانیها افزود. ارتش اسرائیل تا لحظه اعلام آتشبس که اعلام نام 3 اسیر از سوی حماس بود، حملات را ادامه و پروازهای پهپادی بسیار گستردهای به منظور رصد جابهجاییها برای رسیدن به سرنخی از اسرا انجام داد. اما تحویل 3 اسیر در قلب شهر غزه با حضور هزار نفر از مردم عادی و نیروهای چهره پوشیده قسام حسابی همه را شوکه کرد. اقدام حماس درست ساعتی پس از آتشبس نشان از اعتماد به نفس عجیب حماس از تسلط بر صحنه و میدان و امنیت شهر غزه بود.
5⃣شوک پنجم- حال خوب جامعه غزه: اما شوک بزرگ، بازنشر تصاویری از مردم بود. غزه زخمی اما خوشحال و سرحال. تعدد روایات از خبرنگاران شبکههای مختلف با گرایشهای مختلف از جشنها، شعارهای حمایت از حماس و مقاومت و پویایی روحی خبرنگاران این روحیه خاص جامعه غزه را نشان داد.
تلاش برای بازگشت به زندگی عادی با روحیهای عجیب نه تنها صهیونیستها بلکه هر ناظر بیرونی نوارغزه را شوکه کرد، شوکی که تأثیر آن بر اعتماد به نفس رهبران حماس چون ابوعبیده در سخنرانی پیروزی جنگ کاملاً عیان بود تا با صراحت بتوانند اهل غزه را همراه طوفان الاقصی بنامند. رون بن یشای، تحلیلگر نظامی در یدیعوت احارونت با اشاره به تصاویر مردمی مینویسد: باید پذیرفت که حماس یک جریان مذهبی افراطی و بیرونی نیست که خود را بر مردم غزه تحمیل کرده باشد، حماس غزه است و غزه حماس.
https://irannewspaper.ir/8659/1/112267
@Thirdintifada
✳️افسانه های دنیای سیاست چگونه رقم می خورند؟
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
به برخی اتفاقات، باورها و یا حتی قصهها افسانه میگویند؛ چون با اینکه اتفاق میافتند یا رگهای در واقعیتها دارند، اما باور کردنی نیستند. رهبر معظم انقلاب روز سهشنبه در جمع تولیدکنندگان و فعالان بخش خصوصی با اشاره به تحولات غزه تأکید کردند :«گفتیم مقاومت زنده است و زنده خواهد ماند. غزه پیروز شد، مقاومت نشان داد که زنده خواهد ماند. آنچه که مقابل چشم دنیا اتفاق میافتد، شبیه افسانه است. واقعاً اگر در تاریخ میخواندیم، شک میکردیم و باور نمیکردیم.»
❗️افسانه در طول دوران طوفان الاقصی از سوی برخی شخصیتهای مقاومت هم در توصیف مردم غزه بارها تکرار شده بود:
✳️شهید سید حسن نصرالله: ما هر چه بگوییم یا توضیح دهیم، زبان ما از توصیف مقاومت افسانهای غزه و استواری افسانهای مردم غزه عاجز خواهد بود.
✳️ابوعبیده سخنگوی قسام، شاخه نظامی حماس: ما با برادران خود در جناحهای مقاومت با تمام قدرت و استواری جنگیدیم و به آنچه شبیه افسانه است، رسیدیم. مقاومت و مردم غزه الگوی منحصربهفردی را در توانایی مالکان زمین در اقدام مؤثر و ایستادگی ارائه کردند.
✳️عبدالملک حوثی رهبر جنبش انصارالله یمن: مجاهدان غزه با استواری، بردباری و شجاعت خود، افسانهای را ارائه کردند که به ندرت در تاریخ بشریت شبیه به آن هست.
این جملات نشان میدهد که زنده بیرون آمدن حماس از یک ابرپروژه تمامعیار دشمن صهیونیستی و غربی، از منظر حتی رهبران جبهه مقاومت و حامیان نگاه و تفکر مقاومت هم یک اتفاق عادی نیست و آنچه رخ داده فراتر از تصور و منطق روی کاغذ است.
⁉️اما چگونه افسانه رقم میخورد؟
وقتی با منطق دنیای سیاست و نظامی و حتی نیمنگاهی به تجربه تحولات منطقهای بیندازیم، تصمیم و راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی پس از 7 اکتبر و ماههای بعد از جنگ درست و صحیح به نظر میرسد. تصفیه گام به گام شهرها، محاصره هدفمند با هدف سخت کردن زندگی اجتماعی و شورش علیه حماس در دل نوارغزه در کنار ضربات واقعی به توان نظامی و رزم میدانی حماس و مقاومت با ترورهای هدفمند، سناریو صهیونیستی برای تسلیم کردن حماس و بازگرداندن بازدارندگی از دست رفتهاش و آزادسازی اسرا پس از 7 اکتبر بود.
✅اما سناریو اصلی دشمن صهیونیستی، گذر زمان بود. دشمن صهیونیستی با برآورد سنجی صحیح از درون خودش در خصوص ممکن بودن تابآوری نظامی، تابآوری اقتصادی، تابآوری اجتماعی و تابآوری در مقابل فشار بینالمللی و افکار عمومی، جنگی طولانی مدت را از ابتدا طراحی کرد و مقامات آن از آغاز یک جنگ طولانی خبر دادند.
❌پیش از 7 اکتبر گزارههایی در خصوص جامعه صهیونیستی وجود داشت که در 15 ماه اخیر اشتباه بودن آنها مشخص شد. برخی از آنها عبارت بودند از: عدم تابآوری جامعه یهودی در طولانی شدن اسارت اسرا، عدم توانایی جنگ در چند جبهه، عدم تابآوری سربازان رژیم در جنگی بیش از 60 روز، فشار روانی شهرکنشینان در صورت شلیک موشک و تخلیه و در نهایت عدم تابآوری اقتصاد رژیم صهیونیستی در شرایط جنگی.
رژیم صهیونیستی و محور پشتیبانش در این نبرد گامهای جدی و مهمی برداشت و توانست ضربات جدیای هم وارد سازد. تداوم 15 ماهه این مسیر هم علیرغم چالشهای فراوان داخلی و بینالمللی پیش روی دولت نتانیاهو نشان داد که روی کاغذ و تصمیمسازی سناریوی دقیقی طراحی شده بود.
اما افسانه و تسلیم شدن تل آویو به آتشبس مورد انتظار حماس و پایان دادن به جنگ پیش از رسیدن به اهداف اعلامیاش یعنی بازگشت اسرا، نابودی حماس و پیداکردن جایگزینی برای حماس در کنترل نوارغزه، آنجایی رقم خورد که دو محاسبه صهیونیستی اشتباه و خطا برآورد شد.
1⃣نخست تابآوری عجیب جامعه فلسطین: همراهی و صبر و ایمان مردم نوارغزه به مقاومت و حماس نیمی از سناریو و اهداف دشمن که مبتنی بر شورش اجتماعی و فروپاشی اجتماعی بود را بر هم زد. افسانه اصلی را جامعه فلسطینی رقم زد. اینجا میدانهای سیاسی و نظامی از درک چنین استثنائاتی ناتواناند.
2⃣دوم تابآوری و تسلط میدانی-امنیتی قسام: محاسبه دوم غلط تل آویو و نهادهای امنیتیاش، تابآوری عجیب نیروهای قسام بود. حتی علیرغم رسیدن نبردها به ماه 15 و کاهش توان تسلیحاتی حماس اما باور نیروها به پیروزی و عدم خستگی در نبرد ارادهها، ارتش صهیونیستی را بسیار خسته و فرسوده کرد. اقدامات قسام در 100 روز پایانی در جبالیا و بیت لاهیا در شمال نوارغزه بسیار شوکه کننده بود. بیت لاهیا چنان میجنگید که انگار روز اول است و هیچ ارتباطی با تحولات طول نوارغزه ندارد و هیچ خستگی و فرسودگی در کنشگریاش دیده نمیشد.
وقتی پای اراده وسط میآید، افسانههای دنیای سیاست رقم میخورند.
https://irannewspaper.ir/8661/5/112442
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
✳️ستون #بدون_روتوش در صفحه نخست روزنامه ایران
7 دلیل در دفاع از 470 روز مقاومت
حال با پایان جنگ این سؤال پیش میآید که آیا حماس پیروز شده است؟ آیا 7 اکتبر تصمیم درستی بود؟ پاسخ به این سؤالات از منظر افراد مختلف به واسطه نوع نگرش، نوع استدلال و تصویری که از 7 اکتبر تا کنون برداشت میکنند، متفاوت است. اما دلایل و استدلالهای فراوانی وجود دارد که در وهله اول نشاندهنده عدم پیروزی تلآویو و در مرحله بعد شکست اسرائیل و پیروزی حماس است.
1⃣عدم تحقق اهداف ارتش اسرائیل: طبق نظرسنجی روزنامه معاریو فقط 8 درصد صهیونیستها معتقدند که اهداف جنگ کامل محقق شده است.
بهصراحت میتوان گفت اسرائیل به اهداف اعلامی و صریح خود دست نیافت: آزادی اسرا، نابودی حماس، بازستانی کنترل نوارغزه از حماس. ژنرال گیورا آیلند صاحب «طرح ژنرالها» (نسلکشی در شمال غزه) صراحتاً میگوید: جنگ غزه یک شکست بزرگ است زیرا به اهداف خود نرسید.
2⃣بازگشت مسأله فلسطین به افکار عمومی: یکی از مسائل بسیار مهم که جزو اهداف اعلامی حماس در بیانیه 7 اکتبر محمد ضیف فرمانده قسام شاخه نظامی حماس هم هست، به فراموشی سپرده شدن مسأله فلسطین در افکار عمومی منطقهای و جهانی بود. مقاومت و مردم فلسطین تصور میکردند معاملهای برای فراموشی آنها و مرگ تدریجیشان اتخاذ شده است و طوفانالاقصی، بار دیگر مسأله فلسطین را به صدر اخبار برگرداند و پس از 20 سال دوباره محافل جهانی و... به یادشان آمد که ملتی بیدولت رها شده است و باید حداقل به منظور کنترل تنش، حقوق آنها را مانند دولت به آنها برگرداند.
3⃣رسوایی چهره اسرائیل: یکی از مهمترین دستاوردهای طوفانالاقصی، برملاسازی چهره رژیم صهیونیستی در جهان بود. محکومیت به اتهام نسلکشی در دیوان عالی لاهه و دهها پرونده حقوقی دیگر علیه سران و سربازان اسرائیلی در سراسر جهان، باب مسأله جدیدی در پرونده فلسطین_اسرائیل خواهد بود و میتواند در آینده به تحقق حقوق ملت فلسطین کمک شایانی کند. ارزش این دستاورد از عدم تحقق اشغالگری میدانی و زمینی کمتر نخواهد بود.
4⃣عدم تکرار نکبت و جابهجایی: یکی از دستاوردهای مهم طوفانالاقصی ، عدم جابهجایی مردم فلسطین از نوارغزه یا بخشی از آن بود. رژیم صهیونیستی به دنبال تحقق نظم جدیدی در نوارغزه به واسطه طوفانالاقصی بود. اما این ناکامی بالاخص در شمال نوارغزه، با استقامت افسانهای مردم، معادله جابهجایی سرزمینی را تا سالها از روی میز عملیاتی برداشت و نوارغزه را به یک بحران جدید با مؤلفههای جدید پیش روی اسرائیلیها تبدیل کرد.
5⃣توافق با مجری طوفانالاقصی: یکی از دستاوردهای راهبردیای که به آن کمتر توجه میشود، تن دادن رژیم صهیونیستی و نتانیاهو در توافق با مجری طوفانالاقصی است. یکی از موضوعاتی که از ابتدای جنگ در محافل اطلاعاتی، امنیتی و اندیشکدههای اسرائیل بسیار حول آن بحث میشد، بازدارندگی حول ایده طوفانالاقصی بود و این محافل صهیونیستی راه اول آن را نابودی کامل حماس و رهاسازی وضعیت در یک بنبست میدانستند. اما صرف توافق با طرف مجری طوفانالاقصی، بزرگترین شکست راهبردی تلآویو است و تکرار آن را همیشه ممکن نگه میدارد.
6⃣آزادی اسرا پس از 13 سال بنبست: در پیام 7اکتبر محمد ضیف، یکی از اهداف عملیات آزادی اسرا نام برده شده بود. بحث اسرا جزو مسائل بسیار حیاتی و مهم برای فلسطینیها است و آن را یک تعهد جدی حول پیگیری و آزادی آنان بر دوش خود میدانند. حماس از سال 2011 که توافق شالیت اتفاق افتاد، 4 اسیر را نزد خود نگه داشت و بارها با سران اسرائیلی برای تبادل مذاکره کرد اما آن 4 اسیر به فراموشی سپرده شده بودند. یک هدف 7 اکتبر شکستن بنبست آزادی اسرا بود. تعهد به آزادی در ادبیات رهبران حماس همچنان پابرجاست و هر هزینهای را برای این اتفاق مشروع میدانند. جامعه فلسطینی آزادی اسرا را همردیف آزادی خاک میداند. آیا کسی از شما میپرسد که برای آزادی خرمشهر تا چه میزان شهید منطقی است؟
7⃣نجات مسجدالاقصی و نظم جدید منطقهای: مسأله مهم دیگر در سنجش 7 اکتبر و تصمیم به اجرایی شدن طوفانالاقصی، تصویر و درک از وضعیت قبل از هفتم اکتبر است.
از مجموعه سخنرانیها، اشارات و تحلیلهای مختلف رهبران و تصمیمگیران محور مقاومت اینگونه برداشت میشود که محور صهیونیستی-امریکایی در حال اجرایی کردن نظمی جدید به منظور پایان بخشیدن به مسأله فلسطین و محور مقاومت بودهاند.
به گونهای که طرحهای عملیاتی حمله به غزه، تخریب مسجدالاقصی و حمله به لبنان در کنار ترور رهبران حماس و حزبالله نهایی و در شرف اجرا بوده است. در این نگرش 7 اکتبر یک پیشدستی برای عدم تحقق نقشه بزرگ دشمن و خنثیسازی طرح جدید منطقهای بود که هیچ جایگزینی نداشت.
https://irannewspaper.ir/8657/1/111897
@Thirdintifada
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
✳️مستند «ما خفی اعظم» دنبال چه بود؟
حماس در ساعات پایانی روز جمعه و ساعاتی قبل از انجام تبادل دوم در مرحله اول که براساس آن 4 اسرائیلی با 200 فلسطینی از جمله 120 حبس ابد مبادله میشدند، با پخش تصاویر و ناگفتههایی جدید از طوفانالاقصی یک جنگ رسانهای حائز اهمیتی علیه صهیونیستها به اجرا گذاشت.
✅«ما خفی اعظم» نام برنامهای در شبکه الجزیره است که ترجمه تحت اللفظی آن میشود «آنچه بزرگتر است، مخفی میماند» مجموعهای که سعی دارد به موضوعات مخفی و پشت پرده بپردازد. این برنامه سوژههای متفاوتی دارد ولی یکی از سوژههای ثابت آن مقاومت فلسطینی است و تاکنون گزارشهای زیادی در پرده برداشتن از اقدامات رژیم صهیونیستی برای جاسوسی از فرماندهان مقاومت فلسطین، توطئه برخی سران عرب در همراهی با رژیمصهیونیستی در محاصره غزه، چگونگی ایستادگی در تونلها و ساخت سلاح و... در حمایت از مقاومت و بالاخص حماس تولید کرده است. تامر مسحال مجری این برنامه گزارشات خاص از مقاومت حماس، حضور در تونلها و... را در کارنامه خود دارد.
🔴اما قسمت جدید این برنامه با عنوان «طوفان» مشخصاً یک برنامه کاملاً هماهنگ با حماس روی آنتن رفت که موارد مهمی در آن مطرح شد:
1⃣مهر تأیید بر «7 اکتبر یک اقدام پیشدستانه بود»:
شاید بتوان گفت برجستهترین قسمت تحلیلی گزارش الجزیره، گفتوگو با عزالدین حداد از رهبران اصلی شورای قسام و افشاسازی برخی اطلاعات برای اولین بار از زبان یک مقام مهم حماس بود. عزالدین حداد در این گزارش بر این مسأله تأکید داشت که عملیات 7 اکتبر به دلیل کسب اطلاع از قصد دشمن برای حمله بزرگ به مقاومت و همه گروههای آن انجام شد و به نوعی از منظر زمانی یک پیشدستی برای برهم زدن نقشه دشمن بوده است.
او میگوید: «ما اطلاعاتی را به دست آورده بودیم که نشان میداد دشمن قصد داشت یک حمله هوایی غافلگیرانه انجام دهد که شامل هدف قرار دادن تمام گروههای مقاومت میشد و پس از آن یک حمله زمینی گسترده و ویرانگر انجام دهد. رئیس شاباک 1 اکتبر 2023 دستور ترور محمد ضیف و سنوار را برای آمادهسازی حمله غافلگیرانه بزرگ به همه جریانهای مقاومت صادر کرده بود. این اتفاق تصمیمی بر آغاز طوفانالاقصی در 7 اکتبر شد. ما برادران را در محور مقاومت در جریان قرار دادیم که به سمت عملیات طوفان الاقصی میرفتیم، اما برای موفقیت عملیات ساعت صفر را حفظ کردیم.»
اگر حماس بتواند به مرور با افشاگری این گزاره را اثبات کند که 7 اکتبر یک پیشدستی در مقابل قصد دشمن برای یک اقدام بزرگ و تغییر نظم جدید منطقهای بوده است، ارزش طوفان الاقصی بسیار بیشتر خواهد شد و فضای تحلیلی و افکارعمومی نسبت به آن بسیار بهتر خواهد بود.
2⃣افشای تسلط اطلاعاتی حماس پیش از 7 اکتبر:
الجزیره در بخشی از برنامه به افشای تصاویری پیش از 7 اکتبر که نشان دهنده تسلط اطلاعاتی و میدانی حماس بر حصار مرزی بوده است، پرداخت. این افشاگری بسیار برای صهیونیستها گران تمام شد و یک جنگ روانی حساب شده پس از آتشبس علیه تلآویو بود. بوخبوط، تحلیلگر نظامی عبری والا مینویسد: «گزارشی که الجزیره در مورد آنچه قبل از 7 اکتبر فاش کرد، میزان کوری و شکست ستاد کل و جامعه اطلاعاتی را افزایش میدهد. یک ارتش در غزه در حال آماده شدن برای جنگ است، در حالیکه سیستم امنیتی متعجب است که آیا اینها آمادهسازی برای انجام یک عملیات هست یا خیر!»
3⃣تصاویری از محمد ضیف و یحیی سنوار:
و در آخر یکی دیگر از اقدامات مهم حماس در برنامه ماخفی اعظم، افشاسازی تصاویر مختلف از شهید یحیی سنوار در میدان و گشتزنی در میان نیروها و محمد ضیف فرمانده قسام البته با چهره پوشیده شده در اتاق عملیات بود. تا پیش از طوفان صهیونیستها تصویری جز یک عکس از سال 2000 از فرمانده اول نظامی مقاومت نوارغزه در اختیار نداشتند و در حین طوفان هم تصاویری منتشر کردند که برخلاف تصورشان که گمان میکردند او حداقل ده سال ویلچرنشین است در سلامت کامل دست و پا در آن تصویرها نشان داده میشد. البته این تصاویر هیچگاه توسط مقاومت رد یا تأیید نشد.
حضور شهید طوفان الاقصی، یحیی سنوار در خانهای که با توجه به نوشتههای عبری دیوارهایش نشان دهنده حضور ارتش صهیونیستها در آن بوده، یکی از پرچالشیترین تصاویر یحیی سنوار بود. کارشناس روزنامه معاریو میگوید مستند پخش شده توسط الجزیره تأیید میکند که سنوار در طول جنگ از پرسه زدن در خیابانها نمیترسید!
در یکی از کلیپهای منتشر شده یحیی سنوار در یک خانه رو به دوربین میگوید: و برای آزادی سرخ، دری هست که با دست خونآلود باید کوبیده شود.
https://irannewspaper.ir/8663/5/112633
@Thirdintifada
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
🔴بازسازی غزه، مهمترین نگرانی آینده غزه
❌نتانیاهو همواره از نابودی کامل حماس در فردای جنگ سخن میگفت، طرحی که حتی برخی در داخل سرزمینهای اشغالی هم آن را رویاپردازی میدانستند اما با اجرای پروژه بزرگ محور نتزاریم، که از سوی فلسطینیها به خط مرگ مشهور شده بود، تحلیلگران بدبین اسرائیلی را هم امیدوار نگه میداشت که پس از آتشبس حداقل در شمال شهر غزه معادلات نسبت به پیش از جنگ تغییر خواهد کرد و منطقه حائلی در شمال ایجاد خواهد شد یا حتی میتوان به خالی از سکنه شدن جبالیا، بیت لاهیا و بیت حانون امید داشت.
✅اما اولین بازگشت آوارگان در تاریخ فلسطین به خانههایشان پس از کوچ اجباری و حضور پررنگ نیروهای قسام در شمال، امیدهای تحلیلگران بدبین اسرائیلی را هم ناامید کرد. با خروج اسرائیلیها از محور نتزاریم در مرحله اول آتشبس و بازگشت بیش از نیمی از جمعیت آواره شده شمال به شهرهای محل زندگیشان تنها در 2 روز، رویای صهیونیستی در واگذاری کنترل مدنی و سیاسی نوارغزه یا حداقل بخشی از آن به طرفی غیر از حماس در روزهای اخیر رنگ باخته است.
✳️کمرنگ شدن این مسأله موجب شده شاهد ناامیدی و انتقادهای فراوانی از تحلیگران و مسئولین نظامی ارتش اسرائیل باشیم.
اما نباید سناریوی آوارهسازی اهالی نوارغزه را پایان یافته دانست.
⚠️ بهرغم این پیروزی برای محور مقاومت، اما مسأله بازسازی هنوز یکی از جدیترین تهدیدات پیش روی حماس و مقاومت است. از برخی اظهارنظرها بهنظر میرسد همچنان سناریوی فروپاشی اجتماعی در نوارغزه جزو پلنهای احتمالی صهیونیستهاست.
🔥 تلآویو به دنبال ایجاد شرایطی است که حماس بهتنهایی مجبور شود مدیریت پس از جنگ و بازسازی را برعهده گیرد. این سناریو به این معنی است که حتی برخی کارویژههای دولتی مثل اداره پلیس و راهنمایی و رانندگی، گمرک، دانشگاهها، مدارس، انرژی و... که پیش از 7 اکتبر توسط تشکیلات خودگردان و کارمندان آن انجام میشد، به دوش حماس واگذار شود و رژیم به منظور تنبیه حماس و فشار بر عدم بازسازی، مانع نقشآفرینی تشکیلات و دیگر بازیگران شود.
❌این سناریو نقشآفرینی مثبت بازیگران منطقهای و جهانی در بازسازی را هم تحت شعاع قرار خواهد داد و برگشت زندگی عادی به شهرهای نوارغزه با تأخیر جدی روبهرو خواهد شد. در این پازل، برخی معتقدند اقدامات حقوقی و سیاسی کابینه نتانیاهو از ماه گذشته در خصوص اخرج آنروا از کل سرزمینهای اشغالی و نوارغزه در همین سناریو قابل تعریف و تحلیل است.
✅یکی از موضوعاتی که در آینده نوارغزه و شرایط فردای پس از جنگ باید به آن توجه ویژهای کرد، 3 مؤلفه مهم شکلبخش و قوامبخش اجتماع در نوارغزه شامل مساجد، مدارس، دانشگاهها و خانههاست. یکی از چالشهای جدی حماس، تأمین «رضایت زندگی» در غزه پس از جنگ است که آن برگرفته از زندگی و فرهنگ مردم در نوارغزه است.
اهمیت خانه، سرپناه و بازسازی نیازهای یک خانه (آب، برق و...) برای همگی مبرهن و واضح است، اما حجم تخریب بالای خانهها از سوی صهیونیستها بالاخص در شهرکهای شمالی نوارغزه، نگرانیهایی حول بازسازی و زمان بازگشت طیف زیادی از جمعیت فلسطینی به زندگی و سرپناه ایجاد کرده است.
❗️حدود 430 هزار خانه (حدود 60 درصد کل) در نوارغزه نیاز به بازسازی یا ساخت خانه جدید دارد؛ رقمی که در مقایسه با بازسازیهای جنگ قبل قابل مقایسه نیست، پس بازیگر بازسازی خانهها، میتواند بخشی از قدرت نامرئی در غزه باشد.
✅به نظر میرسد حماس به دنبال ایده واگذاری بازسازی به دولت وحدت ملی است. در این سناریو بخشی از بازسازی و اداره دولتی نوارغزه به طرف تشکیلات واگذار میشود تا جذب مالی هم ممکن شود. حضور حماس و فتح در اجلاس وحدت گروههای فلسطینی در چین طی ماه گذشته و تأکید بر نقش چین در بیانیه پایانی را میتوان بخشی از تلاشهای حماس برای فردای جنگ دانست. سرعت، چگونگی و بازیگران مؤثر در بازسازی نوارغزه، اهمیتش از توافق آتشبس بیشتر نباشد، کمتر نخواهد بود، البته با این تفاوت که دشمن صهیونیستی برای اجرای پلن خود در این مرحله با فشار زمان و تابآوری اعتراضات بیرونی و داخلی مانند دوران طوفانالاقصی روبهرو نخواهد بود.
https://irannewspaper.ir/8666/6/113000
@Thirdintifada
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
14 بهمن 1403
🔥هراس اسرائیل از سنوار ۲
❗️«چگونه باید عمل کنیم تا سنوار 2 در میان زندانیان آزاد شده ظاهر نشود» این تیتر مطلب روزنامه یدیعوت آحارونوت پس از 3 تبادل در مرحله اول آتشبس است.
✅ در این سه تبادل، 233 فلسطینی محکوم به حبس ابد به ازای آزاد شدن 10 اسیر اسرائیلی مبادله شدهاند.
زندانیان آزاد شده یک چالش امنیتی جدید برای سرویسهای امنیتی اسرائیل خواهند بود. داستان از اینجا شروع میشود که نیمنگاهی به گذشته نشان میدهد، زندانی شدن فلسطینیها هیچ بازدارندگیای برای اسرائیلیها ایجاد نکرده است.
بخش بزرگی از زندانیان آزاد شده در مبادلههای قبلی به فعالیتهای مسلحانه مقاومت بازگشتهاند.
🔴 در ژوئن 2023، دادستان نظامی سابق در کرانه باختری در ارتش اسرائیل فاش کرد که 55 تا 60 درصد از زندانیان آزاد شده به فعالیت مسلحانه بازگشتهاند. اما در این مورد، ماه گذشته «رونن بار» رئیس شاباک، درصد نگرانکنندهتری برای صهیونیستها به وزرای کابینه امنیتی ارائه کرده و گفته بود 82 درصد از زندانیان آزاد شده در مبادله مشهور شالیت در سال 2011 به فعالیت مسلحانه بازگشتهاند!
✅یدیعوت آحارونوت در این یادداشت تأکید میکند، حتی مواردی از زندانیان سابق وجود دارد که رهبران برجسته گروههای مقاومت مسلحانه شدهاند که مشخصاً بارزترین نمونه آن شهید یحیی سنوار است که در توافق شالیت آزاد شد و مدت کوتاهی پس از آزادی به رهبر اول حماس در نوار غزه تبدیل شد و تلآویو او را طراح اول طوفانالاقصی میداند.
✳️به باور این روزنامه عبری، دلیل این مسأله این است که فلسطینیها از یک ایدئولوژی ریشهدار و اعتقادات مذهبی عمیق هدایت میشوند، زیرا معتقدند این کار، یعنی بازگشت به اقدامات مسلحانه کار درستی است. زندان اعتقادات آنها را تغییر نمیدهد و آنها همچنان وجود اسرائیل را اشتباهی میدانند که باید اصلاح شود.
اشاره یدیعوت آحارونوت به اقدامات حماس و جهاد اسلامی در زندانهاست؛ این دو جنبش به نوعی زندگی اسرا در زندانها را کاملاً هدایت و در مسیرهای مختلف تربیتی طرحریزی میکنند.
کتابخوانی، دورههای عقیدتی و... مختلفی با حضور کمیتههای مختلف شکل گرفته، مدیریت میشوند و اسرا پس از دو یا سه دهه اسارت، پس از آزادی، آماده بازگشت به مقاومت هستند.
یک مسأله دیگر که صهیونیستها در مقابل آزادی اسرا با آن مواجههاند، محل تبعید اسرا پس از آزادی است. در کجا رها میشوند؟ آیا تبعید اقدام مؤثری است؟ چگونه میتوان فعالیتهای آنها را پس از آزادی پیگیری و کنترل کرد؟ اینها سؤالاتی است که پاسخ واضحی برای آنها وجود ندارد.
هریس یکی از مقامات سابق شاباک که به عنوان رئیس منطقه قدس و کرانه باختری و همچنین رئیس بخش سایبری آژانس مسئولیت داشته در مقابل پیشنهاد تبعید اسرا به غزه میگوید:
«اسرائیل اشتباه انتقال زندانیان از کرانه باختری به غزه را نباید تکرار کند. در جریان معامله شالیت، باور غالب این بود که انتقال زندانیان کرانه باختری به غزه محاصرهشدهای که تحت کنترل حماس است، خطر آنان را (نسبت به حضورشان در کرانه باختری) کاهش میدهد. اما این ایده صفحه جدیدی را آغاز کرد و در نهایت در چهره ما منفجر شد.»
✳️از سوی دیگر کارشناسان امنیتی صهیونیستی هم معتقدند، انتقال اسرای غزه به کرانه یا بازگشت برخی از اسرای سابقهدار به کرانه باختری خطرناکترین کار ممکن است. حتی تشکیلات خودگردان فلسطین هم این را نمیخواهد، زیرا میترسد که این اقدام به محبوبیت حماس و جهاد اسلامی در کرانه باختری منجر شود.
ایده نهایی آنها اخراج به خارج از سرزمین فلسطین است؛ ایدهای که در مذاکرات چندان پیش نرفت و جز تعداد اندکی مورد پذیرش حماس واقع نشد و مخالفان امنیتی داخلی زیادی داشت که معتقدند خروج آنها از دسترس، کنترل آنها را دچار چالش خواهد کرد. مثال این تبعید، شیخ صالح العاروری است که به خارج تبعید و به یکی از بزرگترین تهدیدات رژیم در لبنان تبدیل شد.
https://irannewspaper.ir/8668/5/113204
@Thirdintifada
انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
ستون #بدون_روتوش روزنامه ایران
16 بهمن 1403
❗️حماس کنترل سیاسی- مدنی نوارغزه را از دست داده است؟
🔥یکی از موضوعهای چالشی این روزها در رسانهها و محافل تحلیلی چه در ایران و چه در منطقه، پاسخ به این سؤال است که آیا حماس کنترل سیاسی و مدنی نوارغزه را همچنان برعهده دارد یا خیر؟
پاسخ به این سؤال جدا از آنکه در سنجش و بازتاب رسانهای طرفین طوفانالاقصی برای افکارعمومیشان که پیروز بودهاند یا خیر، حائز اهمیت است؛ در تصمیمگیری و تصویرسازی از آینده نوارغزه هم بسیار اهمیت دارد.
تصویری که پاسخهای متفاوت آن، راهبرد و سناریوهای متفاوتی را تجویز خواهد کرد. به طور مثال اگر نگاه این باشد که کنترل سیاسی و مدنی نوارغزه با حماس نیست، فضای داخلی رژیم صهیونیستی در خصوص تحلیل جنگ و توجه به فشار طیفهای ناراضی از عملکرد نتانیاهو و فشار برای بازگشت به جنگ کاملاً متفاوت خواهد بود.
بدین ترتیب حماس هم هوشمندانه برای تصویرسازی از حاکمیت خود بر نوارغزه، مراسم تبادل اسرا را در مناطق مختلف و با سناریوهای رسانهای با حضور جمعیت مردمی و نظامی برگزار کرد.
کانال 12 عبری هم در واکنش به این اقدامات مینویسد: «انتخاب جبالیا، خانه سنوار، اردوگاه الشاطی، کنار ساحل و... برای تحویل اسرا به منظور نشان دادن سیطره و حفظ قدرت حماس باوجود ضربات دریافتی در مناطق مختلف است»؛ استدلالی که از سوی بسیاری از تحلیلگران نظامی و سیاسی اسرائیلی و غربی تکرار شده و معتقدند آنچه اکنون در غزه میگذرد، نشاندهنده سیطره و تسلط حماس به رغم 15 ماه جنگ است.
جان مرشایمر تحلیلگر مشهور امریکایی در امور بینالملل میگوید: «این نمایش نشان داد که اسرائیل در غزه شکست سنگینی خورده و حماس هنوز زنده و سرحال است.»
🔴اما استدلال موافقان خارج شدن کنترل مدنی و سیاسی حماس بر نوارغزه چیست؟
برخی معتقدند به واسطه آنچه در متن آتشبس آمده و تصمیمی که در خصوص اداره نوارغزه توسط یک دولت غیرنظامی در دوران بازسازی گرفته شده، به معنی از دست رفتن یا کاهش سیطره حماس بر نوارغزه است. یا به طور مثال حضور برخی نیروهای پلیس تشکیلات خودگردان یا کنترل محورهای نتزاریم و رفح توسط شرکتهای خارجی یا فلسطینی نزدیک به تشکیلات و برخی موضوعات از این دست را نشان از دست رفتن تسلط حماس بر غزه میدانند. اما باید دقیقتر به درک و تعریف از تسلط حماس بر غزه نگاه کرد. در چه شرایط و با چه مؤلفههایی میتوان این گزاره را مطرح کرد که تنها بازیگر مسلط بر غزه هنوز حماس است یا بالعکس؟
حماس همواره حالت مطلوبش چه قبل و چه بعد از طوفانالاقصی، دولت وحدت ملی و واگذاری بسیاری از کارویژههای حکومتداری و دولتداری به طرفی فلسطینی بوده است. حماس برای تحقق این مسأله و ممکن شدن بازسازی در دوران آتشبس از ماه پنجم جنگ هم نشستهای مختلف در قاهره، دوحه، پکن و حتی مسکو با طرفهای دیگر فلسطینی برگزار کرده تا دولتداری پس از جنگ را با توافقی مشخص به طرف دیگری حتی تشکیلات خودگردان واگذار کند.
✅یک مسأله که اسرائیلیها در این سالها در خصوص نوارغزه و مدیریت آن فهمیده و به درک صحیحی هم رسیدهاند، این است که حماس در سیطره و تسلط بر غزه حریص نیست.
اما اسرائیلیها میدانند تا زمانی که حماس زنده و سرحال است و همراهی اجتماعی را برعهده دارد در کنار حفظ تسلط امنیتیاش با خط دهی و جهتدهی همه مؤسسات غیر سیاسی، مدنی و اقتصادی به سود مسیر مقاومت و پویایی خودش ادامه خواهد داد. یک مثال بارز این مسأله پیش از طوفانالاقصی مؤسسه آنروا است. مؤسسهای ذیل سازمان ملل با اکثریت کارمندانی خنثی و با تسلط بودجهای کامل توسط غربیها بر آن. اما این مؤسسه به باور صهیونیستها کاملاً در مسیری در دهه گذشته اقدام کرده که به سود مقاومت در غزه بوده است.
❌تجربه دهه اخیر کافی است تا نتانیاهو و طرف اسرائیلی بسیار اصرار داشته باشند که واگذاری مدیریت نوارغزه به تشکیلات یک شکست کامل است و به معنای زنده ماندن و تسلط حماس بر نوارغزه است.
✅ و در پایان، باید نوارغزه و تحولات سالهای گذشته آن را دقیق و کامل شناخت. آنگاه از وجود پلیس تشکیلات خودگردان، کنترل محورها توسط دیگر بازیگران یا حضور پررنگ دولت فلسطینی رامالله در مدارس، دانشگاهها یا وجود سازمانهای بینالمللی مختلف در واقع پیش از طوفان هم بوده است و گزینه مطلوب حماس هم هست. اکنون در مرحله اول از آتشبس سه مرحلهای، بسیاری از صهیونیستها معترفند که حماس بر غزه سیطره دارد و اگر ضربهای هم دیده، جایگزینی برای آن فعلاً روی میز نیست
متن کامل:
https://irannewspaper.ir/8670/5/113418
@Thirdintifada