eitaa logo
| توییتا |
2.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
6.7هزار ویدیو
577 فایل
توییتا چیست؟👇 https://eitaa.com/Twiitaa/26507 #ادمین: @hosseinkhademi75 ادمین خانوما👇 #ادمینه: @Arefeh_sb ناشناس تلگرامی👇 https://t.me/Twiitaabot ناشناس ایتا👇 https://6w9.ir/s/120 ناشناس ایتا شماره۲: https://daigo.ir/secret/464858035
مشاهده در ایتا
دانلود
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅ترامپ یا هریس کدامشان گزینه مطلوب خواهند بود؟! جزسوالاتی است که بین علاقمندان به سیاست خارجه مطرح می‌شود. انتخابات آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران هم مانند سایر کشورها از اهمیت قابل توجه ای برخوردار است زیرا نتیجه این انتخابات در سیاست‌ گذاری های داخلی و خارجی کشورمان موثر است. قبل از پاسخ بهتر است عملکرد و سخنان ترامپ و هریس را بررسی کنیم. دونالد ترامپ در زمان ریاست‌جمهوری‌اش گفته‌ها و اقداماتی را علیه ایران انجام داد به عنوان مثال او در ماه مه ۲۰۱۸ تصمیم به خروج یکطرفه ایالات متحده از توافق هسته‌ای با ایران (برجام) گرفت. او این توافق را بدترین توافق ممکن نامید و پس از خروج از برجام، دولت ترامپ تحریم‌های شدیدی علیه ایران اعمال کرد و فشار اقتصادی زیادی بر کشور وارد کرد. از جمله جنایت های ترامپ در ژانویه ۲۰۲۰، دستور ترور سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را صادر کرد و باعث واکنش‌های گسترده‌ای در سطح بین‌المللی شد. در مقابل آن کامالا هریس اظهاراتی درباره ایران داشته از جمله اینکه، به عنوان معاون رئیس‌جمهور جو بایدن، از بازگشت به دیپلماسی با ایران و تلاش برای احیای برجام حمایت کرده است. هریس و بایدن معتقدند که دیپلماسی و همکاری بین‌المللی بهترین راه برای جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای است. و از طرفی هریس و بایدن بارها از سیاست‌های ترامپ در قبال ایران انتقاد کرده‌اند. آن‌ها معتقدند که خروج از برجام و سیاست فشار حداکثری ترامپ باعث انزوای آمریکا در عرصه بین‌المللی شده و تنش‌ها در منطقه را افزایش داده است.هریس و بایدن اعلام کرده‌اند که اگر ایران به تعهدات هسته‌ای خود بازگردد، ایالات متحده نیز به برجام باز خواهد گشت. با این حال، آن‌ها تأکید کرده‌اند که این بازگشت باید همراه با مذاکراتی برای رسیدگی به دیگر نگرانی‌ها از جمله برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران باشد. پیروزی هر یک از نامزدهای انتخابات آمریکا می‌تواند بر استراتژی ایران در قبال ایالات متحده موثر باشد. پیش بینی که نسبت به سیاست های خارجه ایران در مقابل پیروزی نامزد های انتخابات آمریکا میتوان داشت، اگر دونالد ترامپ مجدداً به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شود، ایران با ادامه سیاست‌های فشار حداکثری مواجه می‌شود. در این صورت، ممکن است ما به تقویت روابط خود با کشورهای دیگر، به ویژه روسیه و چین، ادامه دهیم تا بتوانیم فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک آمریکا را کاهش دهد و احتمالاً تلاش خواهیم کرد با تقویت اقتصاد مقاومتی و افزایش تولید داخلی باعث کاهش وابستگی به واردات بشویم و از طرفی با تقویت حضور و نفوذ خود در منطقه به ویژه در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن، فشارهای آمریکا را متعادل کنیم، اما در صورت پیروزی کامالا هریس، و با روی کار آمدن دولت پزشکیان احتمالاً رویکرد دیپلماتیک‌تری خواهیم داشت. احتمالاً ایران به مذاکرات جامع‌تری با آمریکا و دیگر قدرت‌های جهانی وارد خواهد شد که نه تنها موضوع هسته‌ای، بلکه مسائل منطقه‌ای و برنامه موشکی را نیز شامل می‌شود. ایران می‌تواند از فرصت کاهش تحریم‌ها برای تقویت اقتصاد و زمینه جذب سرمایه گذاری خارجی و افزایش صادرات نفت خود استفاده کند. می‌توان اینطور نتیجه گرفت در صورت پیروزی دونالد ترامپ با توجه به سابقه تقابل مستقیم با ایران، اگر بخواهد اقدامات قبلی خود را ادامه دهد چالش‌های جدیدی را برای ایران ایجاد خواهد کرد،از طرفی با توجه به شواهد ترامپ در طول دوره اول ریاست جمهوری خود علاقه کمی به دیپلماسی واقعی نشان داد و در دیدار با نتانیاهو هم به عملکرد دولت بایدن نقد کرد و گفت: متاسفانه دولت بایدن کاری در مورد مهار ایران انجام نداده است. در مقابل هریس هم برای ایران کم‌خطر نیست و درصورت استمرار سیاست‌های ضدایرانی و تحریم، می‌تواند موانع و مشکلاتی را ایجاد کند، طبق گفته خودش هرگز در انجام هر اقدامی که برای دفاع از نیروها و منافع خودشان در برابر ایران و گروه‌های مورد حمایت ایران لازم باشد، تردید نمی‌کند. از این‌رو ما باید نسبت به هر فردی که پیروز انتخابات خواهد شد سیاست های متناسب با آن مستاجر جدید کاخ سفید را اجرا کنیم. نکته آخر با پیروزی هر یک از دو نامزد انتخاباتی آمریکا، صرفا شیوه دشمنی آنها عوض می‌شود وگرنه دشمنی آمریکا با ما پابرجاست. ✍«رضا ابوالقاسمی» @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅آمریکا: ایالت متحده‌ آمریکا سرزمین پهناوری است که بیش از نه میلیون و هشتصد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و بیشتر جمعیت این کشور را مهاجرین تشکیل می‌دهند. آمریکایی‌ها پنجم نوامبر ۲۰۲۴ (۱۵ آبان ۱۴۰۳) برای انتخاب رئیس‌جمهور بعدی‌شان، پای صندوق‌های رای می‌روند. احزاب مختلفی در آمریکا به ثبت رسیده اند اما در عمل نظام سیاسی آمریکا دو حزبی است و در بیش از ۱۵۰ سال گذشته تمام رئیس جمهورها از یکی از دو حزب چیره بر صحنه سیاسی آمریکا بوده‌اند. نامزدها برای بردن آرای «کالج انتخاباتی» رقابت می‌کنند. هر ایالت تعداد مشخصی رای کالج انتخاباتی دارد که بر اساس جمعیت آن ایالت تعیین شده و مجموع آن در کل آمریکا ۵۳۸ است. نامزدی برنده می‌شود که دست کم ۲۷۰ رای کالج انتخاباتی (بیش از نیمی از کل آن را) به دست بیاورد. در فرایند رای‌گیری، رای‌دهندگان در سطح ایالتی -و نه کشوری- رای می‌دهند، یعنی هر ایالت برنده خودش را از میان نامزدهای اصلی انتخاب می‌کند. به همین دلیل ممکن است که نامزدی در کل کشور تعداد آرای بیشتری کسب کند، اما به دلیل تعداد کمتر آرای کالج انتخاباتی شکست بخورد،‌ مثل اتفاقی که سال ۲۰۱۶ برای هیلاری کلینتون افتاد. در همه ایالت‌ها به جز دو ایالت، برنده رای‌گیری، تمام آرای کالج انتخاباتی آن ایالت را کسب می‌کند، یعنی هر کس رای بیشتری در آن ایالت به دست آورد، همه آرای کالج انتخاباتی (یا کل امتیاز آن ایالت) به حساب او نوشته می‌شود. بیشتر ایالت‌ها معمولا به یکی از دو حزب دموکرات یا جمهوری‌خواه گرایش دارند و رایشان برای همان حزب به صندوق می‌رود. به همین دلیل رقابت اصلی در ایالت‌هایی است که برنده در آن از قبل مشخص نیست و به ایالت‌های چرخشی یا میدان نبرد مشهورند. حزب دموکرات، تشکلی لیبرال است ک جو بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا از حزب دموکرات است و تلاش می‌کند این دوره معاون خود کاملا هریس رئیس جمهور بشود. از طرفی حزب جمهوری‌خواه، حزب سیاسی محافظه‌کار آمریکا است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور قبلی امریکا، تنها کاندیدای حزب جمهوری‌خواه است که در رقابت‌های درون‌حزبی باقی مانده، و برای نامزدی نهایی حزب جمهوری‌خواه در انتخابات ریاست جمهوری از حمایت کافی برخوردار است. میانگین نظرسنجی‌هایی که در یک ماه گذشته، در سطح ملی انجام شده، حاکی از رقابتی تنگاتنگ -با اختلافی زیر یک درصد- بین کاملا هریس و دونالد ترامپ است، در حالی که در ماه‌های قبل از آن دونالد ترامپ از برتری نسبی برخوردار بود. اما به دلیل سیستم انتخاباتی آمریکا و شمارش ایالت به ایالت آرا، نظرسنجی‌های سراسری ممکن است تصویری دقیق از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ارائه ندهد. از این رو رای غالب گروه های جمعیتی آمریکا برای تغییر نتیجه انتخابات حائز اهمیت است. یکی از این گروه های جمعیتی پیروان ادیان مختلف جامعه هستند. از بین این ادیان ، اسلام سومین دین بزرگ از نظر تعداد پیروان در آمریکاست. بر اساس گزارش منتشر شده از سوی موسسه تحقیقاتی پیو، جمعیت کنونی مسلمانان آمریکا در سال ۲۰۱۷ به ۳.۴۵ میلیون نفر می رسد که این مقدار حدود ۱.۱ درصد از جمعیت کل این کشور را تشکیل می دهد. پیو معتقد است این رشد تا جایی ادامه خواهد یافت که در سال ۲۰۵۰ میلادی، حدود ۸.۱ میلیون نفر از شهروندان آمریکا را مسلمانان تشکیل خواهند داد، که این رقم به معنای ۲.۱ درصد از جمعیت کل این کشور یعنی دو برابر میزان فعلی است. این موسسه تحقیقاتی همچنین اعلام کرده است که به طور متوسط و تخمینی، جمعیت مسلمانان آمریکا سالانه ۱۰۰ هزار نفر افزایش خواهد داشت. مسلمانان بیشتر در مناطق شهری آمریکا متمرکز هستند. تگزاس، نیویورک ، ایلی‌نوی ، کالیفرنیا و فلوریدا به ترتیب بیشترین مسلمانان آمریکا را در خود جای داده‌اند که از طریق مشاهده توزیع جمعیت مسلمانان می‌توان به این نتیجه رسید که بیشتر آن‌ها در ایالت‌های شرقی متمرکز شده اند. طبق گفته «شورای روابط آمریکایی-اسلامی» حدود ۲.۵ میلیون رای‌دهنده مسلمان وجود داره... این آمارها نشان دهنده اهمیت فزاینده جمعیت مسلمان در جامعه آمریکاست. اهمیتی که در ایامی مثل انتخابات بیشتر از پیش خود را نشان می‌دهد. زیرا نتایج نظرسنجی جدیدی نشان می‌دهد که ترجیحات رای‌دهندگان مسلمان در آمریکا متنوع است و این می‌تواند به این معنا باشد که رای آنها همچنان سرنوشت‌ساز است و رقبای دموکرات و جمهوری‌خواه می‌توانند برای جذب آن تلاش کنند. از طرفی نمی‌توان از قدرت و رای صهیونیسم در آمریکا چشم پوشی کرد. همین موضوع باعث سردرگمی نامزد های انتخاباتی شده است. ادامه در پیام بعدی
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅علت تاخیر در پاسخ به شهادت شهید هنیه راجع به تأخیری که در پاسخ به ترور شهید هنیه صورت پذیرفت، تا الآن تحلیل‌های مختلفی ارائه شده و برخی قابل تامل و استفاده هستن. شاید برجسته ترین تحلیل برای علت تأخیر، پیغام‌های آمریکا برای برقراری آتش بس و امیدواری برخی از مسئولین به این موضوع بود. ضمن اینکه به هیچ وجه قصد ندارم منکر اهمیت این تحلیل بشم، می‌خواستم زوایای احتمالی دیگری از بحث رو هم ببینیم. یکی از تحلیل های دیگه این بود که موضوع تأخیر در پاسخ شاید صرفا ناشی از امید به برقراری آتش بس نبوده باشه. البته که اون قضیه حتما تأثیرات خودش رو داشته. اما شاید ما هم برای انجام یک عملیات خوب و موثر کمی نیاز به زمان داشتیم. در فاصله زمانی بعد از عملیات وعده صادق یک، طبیعتا رژیم صهیونیستی ضمن ترمیم سامانه های پدافندی خودش، یک سری از باگ ها و خلأ های خودش رو هم ترمیم کرد. رینگ های پدافندی جدیدی اضافه کرد و این بخش رو تقویت کرد. وقتی شما بخواهی یک عملیات جدید موفق انجام بدهی، نیاز به کار‌های اطلاعاتی هم پیدا می‌کنی. باید آمار سیستم های جدید و راه نفوذ به اون ها رو پیدا کنی. این کار‌ها ممکنه کمی زمان‌بر باشه. برای پیوست رسانه‌ای خوب و بیرون اومدن فیلم و عکس‌های مناسب از اصابت‌ها باید تدابیر لازم امنیتی و سایبری رو از قبل بهش فکر کنی و با تدبیر وارد عمل بشی.اگر درست و حساب شده به جوانب مختلف فکر نکنی، ممکنه یه عملیات عجولانه انجام بدی ولی بازتاب کافی رو نداشته باشه. بلکه ممکنه سرخوردگی یه تعدادی از همین مطالبه گران دغدغه‌مند رو هم به همراه داشته باشه. به شخصه معتقدم مردم باید با روحیه و ایمان بالا، به صورت منطقی از مسئولین مطالبه گری داشته باشند و به عبارتی سوخت موشک ها رو با مطالبه تامین کنند. اما از عموم مردم و به طور خاص قشر دانشجو و نخبگانی تر جامعه انتظار میره که به زوایای دیگه قضیه هم توجه داشته باشند. انجام یک عملیات موفق، جوانب و ظرایف بسیاری داره. البته این مواردی که اشاره کردم، ممکنه صرفا گمانه زنی باشه و تحلیل های درست و کاملی نباشند. ولی خب توجه بهشون شاید خالی از لطف نباشه. ✍«مرد خموش» @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅سکوت در برابر نسل کشی رژیم صهیونیستی: با گذشت بیشتر از یک سال کشتار و جنایات شبانه روز از سوی رژیم صهیونیستی و اشغالگری بیش از ۷۰ ساله ی آنها در فلسطین اشغالی این سوال بزرگ ممکن است برایمان پیش بیاید که چرا ملت های مسلمانی که تعدادشان به دومیلیارد نفر می‌رسد اکثریتشان در برابر این نسل کشی آشکار سکوت کرده اند و یا اقدامی تاثیر گذار انجام نمی‌دهند، علی الخصوص کشور هایی که جزء آرمان بزرگ صهیونیسم (تشکیل اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات )هستند و اگر مقابله نشود به زودی زود این کشتار پس از غزه و لبنان به مردمان آنها هم خواهد رسید. مگر نه اینکه خداوند متعال به طور مکرر خطاب به مومنین فرمونده به یاری مظلومان بشتابید و جهاد فی سبیل الله کنید؛ حلقه‌ی گم شده میان حرف تا عمل ما مسلمان کجاست ؟ حال که فریادِ هل من ناصر ینصرنی مظلومان ،جهان را در بر گرفته و زمان راستی آزمایی عبادات چندین ساله فرا رسیده است مومنان در این صحنه‌ی مبارزه یاریگران جبهه‌ی حق اند یا باطل ؟ برای آشکار شدن دل و چشم هایمان در این مسیر صعب ، خداوند در (سوره مبارکه صف) ما مسلمانان را خطاب می‌کند و مارا از غلتیدن در وادی ضعف ها برحذر میدارد . خداوند به روشنی به مومنان اعلام می‌دارد که اگر چیزی را ادعا کنید و انجام ندهید؛ بغض و عذاب الهی شامل حالتان می‌شود و به سرنوشتی همچون قوم بنی اسرائیل دچار خواهید شد . آیات این سوره شریفه بر محور ترغیب به جهاد فی سبیل الله و ملامت و هشدار به کسانی است که به بهانه های گوناگون ترک جهاد می‌کنند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۱ در طی جلساتی آیات این سوره مبارکه را مورد بحث و بررسی قرارداده و تفاسیر روشنی از سخنان نورانی خداوند در اختیار ما قرار داده اند . ایشان درباب آیه مبارکه «وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي»می‌فرمایند :((اینجا یک شاهد مثال تاریخی است برای مسلمانها که گاهی میشود یک عده ی مؤمن و معتقد به یک دین و یک پیغمبر بر اثر غفلت و همین گونه بیماری هایی که به آن اشاره کردیم از راه منحرف می‌شوند و دلهای اینها که رو به طرف ایمان داشت از دین برمی‌گردد و به صورت یک قوم ملعونی در می‌آیند. در حقیقت ما مسلمانها زنهار داده شده ایم از دچار شدن به بیماری های بنی اسرائیل. بنی اسرائیل قوم عجیبی اند؛ این قوم یک آزمایشگاه عجیبی اند. در طول تاریخ، خدا این قوم را به بهترین موهبت ها سرافراز کرده ؛ از میان اینها انبیای بزرگ از میان اینها حکام قدرتمند و از میان اینها انبیائی را که حاکم هم بودند مثل جناب -سلیمان - و تشکیل جامعه ی دینی و حکومت دینی را برگزیده و به اینها لطف کرده؛ تمام لطفهای ممکن به یک قوم را خدا به قوم بنی اسرائیل کرده اما اینها بر اثر بیماریهای گوناگون اجتماعی، نعمتهای الهی را از خودشان سلب کردند. لذا در قرآن بارها به مسلمان ها ماجرای بنی اسرائیل یادآوری می‌شود؛ یعنی به مسلمانها گفته می‌شود که مسلمانها! شما هم مثل قوم بنی اسرائیل هستید؛ همچنان که قوم بنی اسرائیل قوم و خویش خدا نبودند، سوگلی خدا نبودند و فرزندان خدا نبودند، شما هم نیستید. خدا یک لطفی به آنها کرد پیغمبر خوبی و پیغمبران خوبی به آنها داد زمینه ی تربیت را برای آنها آماده کرد اما کفران نعمت کردند؛ شما هم اگر کفران نعمت کردید، همان جور [می‌شود].)) پی بردن به پیام این آیه از آن جهت ضرورت دارد که بدانیم بی اعتنایی و کوتاهی ما در این امر مهم به هم‌مسیر شدن با قوم‌ بنی اسرائیل می انجامد و در سنت الهی هیچ تغییری صورت نمی‌پذیرد و اما نکته اساسی در این آیات ،خطاب خداوند به کسانی است که بسیار از جهاد سخن می‌گویند و بارها از زبان آنها جاری می شود اما هنگامی که زمان عمل فرا می‌رسد سختشان می آید و عقب می‌کشد، اینان با وجود اینکه ایمان به خدا دارند اما به دلیل نداشتن ارزیابی درست و برآورد حقیقی از نفس خود و غوطه ور بودن در تصورات دور از حقیقت، دچار چنین نفاق درونی‌‌ای میشوند و در انجام تکالیفشان کوتاهی می‌کنند . خواندن سوره مبارکه صف تلنگری خوبی است برای ما مسلمانان مدعی که بفهمیم سخنانمان تنها در حد شعار است یا در حقیقت جان بر کفان راه حقیم. ✍مبینا همتی @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅چرا همیشه آدم های بد سمت من میان؟ پیش از پاسخ به این سوال باید با مفهومی به اسم طرحواره آشنا شویم؛ طرحواره یا تله ذهنی به چارچوب‌ ذهنی و الگوی رفتاری تکرار شونده‌ای می‌گویند که در طی دوران کودکی و نوجوانی شکل گرفته و عمیقا بر باور، تفکرات، احساسات و رفتار فرد اثر می‌گذارد. محیط رشد و رفتار والدین دو عامل اساسی شکل گیری طرحواره هستند. درک طرحواره و باوری که فرد نسبت به خود و دیگران دارد به حل و فصل مشکلات روابط میان‌فردی کمک می‌کند. اما برسیم به سوال مطرح شده؛ چرا همیشه افراد بد به سمت من میان و مورد سواستفاده قرار می‌گیرم؟ شاید بهتر باشد برای درک بهتر شرایط زاویه دید را تغییر بدیم و بگوییم: شاید این من هستم که اجازه می‌دهم افراد از من سواستفاده کنند! بله؛ اگر بطور مداوم مورد سواستفاده، تحقیر، طرد و قلدری و... دیگران قرار می‌گیرید پس پای یک الگوی معیوب و طرحواره ناسازگار در میان است. ۳ طرحواره که بیشترین زمینه سواستفاده دیگران از ما را فراهم می‌کنند طرحواره‌های ایثار، اطاعت و وابستگی هستند‌. در این نوشته به توضیحاتی از طرحواره ایثار اکتفا می‌کنیم. طرحواره ایثار چیست؟ و چه تبعاتی دارد؟ شاید در فرهنگ ما «ایثار» یک امر تحسین شده و خوب تلقی شود اما در صورت وجود یک الگوی تکرار شونده مخرب خواهد بود. در طرحواره ایثار فرد همیشه و در همه جا نیاز دیگران را حتی با وجود نیاز شدید خود در اولویت قرار می‌دهد و گمان می‌کند با فدا کردن خود، احساسات و دارایی‌ و وقت خود، و... می‌تواند دوست داشتنی و مقبول جلوه کند و بدین ترتیب از طرد شدن و مورد قبول دیگران نبودن، جلوگیری کند. این افراد توان «نه گفتن» ندارند و احتمالا در خردسالی همیشه توسط والدین خود با احساس گناه و عذاب وجدان روبرو می‌شدند تا «بچه‌ خوبه‌ی خانه» باشند. دلسوزی بیش از حد، بخشش بیش از ظرفیت خود، جبران افراطی لطف دیگران، مسئولیت پذیری بیش از حد، از دیگر نشانگان افراد دارای طرحواره ایثار است که خود را تسلیم دیگری کرده‌اند. اما طرحواره ایثار در کنار سبک تسلیم، سبک اجتنابی و مقابله‌ی افراطی نیز دارد بدین صورت که فرد هرگز هیچ مسئولیتی را قبول نمی‌کند که مبادا از عهده کاری برنیاید یا نیازهای خود را برتر از دیگری می‌بیند و یا حتی خود را به شدت قوی و بی‌نیاز از کمک دیگران جلوه می‌دهد! کدام محیط‌ها و رفتارهایی احتمال پرورش فرزند مبتلا به طرحواره ناسازگار ایثار را افزایش می‌دهد؟ عدم وجود خانواده همدل، انتظار بیش از حد نسبت به کودک و مواخذه شدید او در صورتی که نتواند از عهده مسئولیت‌های خود برآید، توجه و علاقه شرطی به کودک، بی‌توجهی به‌ نیازهای او و همچنین کودکانی که در سنین کم والدین خود را از دست دادند یا بنابر دلایلی چون فقر، بیماری والدین و‌... از سنین کم نقشی همچون یک والد پیدا کرده‌اند، بیشتر از سایرین در معرض خطرند. از آسیب‌های جدی تله ایثار حس بی‌ارزشی و عدم وجود عزت نفس کافی‌ را می‌توان نام‌برد؛ زیرا این افراد خود را حتی لایق و شایسته دریافت عشق و توجه و لطف دیگران نمی‌دانند و همیشه درحال خدمت و فدا کردن خود هستند. اضطراب دائمی، افسردگی، خشم و فرسودگی روانی از دیگر آسیب‌هاست. شاید سوالی پیش بیاید که پس تفاوت طرحواره ایثار با فداکاری چیست؟ این دو مقوله کاملا مجزا بوده زیرا فرد فداکار توان اولویت بندی نیازهای خود را دارد و اجباری برای ایثار و فدا کردن خود نمی‌بیند؛ برخلاف فرد دارای طرحواره ایثار که همیشه با نوعی احساس اجبار درونی و نادیده گرفتن نیازهای خود مواجه است. و درنهایت برای تشخیص طرحواره، تست یانگ که با تفسیر متخصص امر طرحواره درمانی و روانشناس است باید صورت بگیرد و از هرگونه برچسب‌زنی به خود و دیگران نیز پرهیز کنید اما اگر احساس می‌کنید دچار این طرحواره هستید همیشه دقت کنید که شما شایسته و لایق دریافت عشق و توجه‌اید و در هر کاری حقی برای خود قائل شوید. معرفی کتاب در حوزه طرحواره برای عموم افراد: چگونه زندگی خود را دوباره بیافرینید از جفری یانگ ✍فاطمه یعقوبیه مقدم @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅چرا جبهه حق پیروز است؟ تقابل جبهه حق و باطل: مسلما در این تقابل، اولین چیزی که به ذهن ما خطور می‌کند، وعده های الهی در آیات قرآن کریم است. همه ما بارها شنیده ایم که پیروزی جبهه حق بر جبهه باطل، یک وعده الهی است.خداوند متعال، به کرّات در آیات متعدد، این وعده را داده که اهل حق و طرفدارانش، پیروز نهایی هستند. به موازاتش، باید به این نکته که در آیات قرآن هم به آن اشاره شده خیلی توجه کنیم که ممکن است اهل حق در این راه قربانی بدهند و حتی در این راه قربانی هم بشوند. اما در نهایت، جبهه حق پیروز نهایی است. چنان که در آیه ۴۲ سوره مبارکه «طور» می‌خوانیم: أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ (آیا گمان می کنند که علیه تو( جبهه حق) توطئه می‌کنند؟! بلکه این توطئه ای علیه خود آنهاست.) با توجه به این آیه اشاره ای می‌کنم به فیلمی که ارتش نامشروع اسرائیل، از لحظه ی شهادت شهید «یحیی سنوار» منتشر کرد که به خیال باطل خود، موجب تضعیف روحیه جبهه حق شود. غافل از اینکه این فیلم، مردی را نشان می دهد که در لحظات آخر زندگی خود، تنها و زخمی، نه در داخل تونل های زیرزمینی، بلکه برروی زمین، با تنی مجروح، دستی قطع شده و نفس های به شماره افتاده، با چوبی که به سمت پهپاد اسرائیلی که به او نزدیک شده پرت می‌کند، پر شکوه ترین لحظات نزدیک شدن به مرگ یک انسان را رقم می زند. بله...برای مردانی که در راه حق جهاد می‌کنند، مرگ‌ چنین حقیر جلوه می‌کند. به راستی واهمه ی یک ارتش، از نزدیک شدن به تن یک مجروحِ از نفس افتاده، که شهادت را در آغوش کشیده و ایستادگی را معنا کرده، به تصویر کشیدن پیروزی نیست؟ ✍زهرا بابالو @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅نقد و بررسی فیلم بی بدن در سال های اخیرِ سینمای ایران ، آثارِ زیادی با موضوعِ قصاص و اعدام ساخته شده اند.در بسیاری از این اثرها، فیلمساز از نگاه قاتل یا مجرم، داستان را روایت می‌کند. دهلیز محصول ۱۳۹۲ به کارگردانیِ بهروز شعیبی، لانتوری محصول ۱۳۹۴ به کارگردانیِ رضا دُرمیشیان،جاندار محصول ۱۳۹۷ به کارگردانی حسین امیری دوماری و پدرام پور امیری، همه و همه از نگاهِ فردِ خاطی در داستان پیش می روند.گاه این زاویه دید مثل فیلم دهلیز برگرفته است از نگاه انسان دوستانه و دغدغه مندِ فیلمساز؛ و در راستای ترویج و ستایشِ بخشیدن است و فرصت شروعی دوباره دادن به فردی که بعد از ارتکاب اشتباهی از روی عصبانیت و اضطرابِ لحظه ای، حال پشیمان و متنبه شده است؛ و گاه مثل فیلمِ جاندار، فیلمساز تلاش می‌کند قاتل را قهرمانِ مظلومِ ماجرا نشان دهد و کلاً فلسفه قصاص را زیر سوال ببرد. به طوری که بیننده بعد از دیدنِ فیلم نسبت به خانواده مقتول احساسِ نفرت میکند چون اینقدر ظالم و ستمگر هستند که میخواهند از حق شرعی و قانونیِ خود برای قصاص، استفاده کنند. اثر مورد بحث، جزوِ هیچکدام از دسته های مذکور نیست و حداقل سعی کرده بی طرف باشد. بی‌بدن، محصول سال ۱۴۰۲، فیلمی ایرانی در ژانر درام-جنایی به کارگردانیِ مرتضی علیزاده، نویسندگی کاظم دانشی و تهیه‌کنندگی سید مصطفی احمدی است که نخستین‌بار در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. مشارکت شهرداری تهران در ساخت این فیلم هم از دیگر نکات جالب آن است. *هشدار اسپویل* فیلم با سکانسی ملتهب شروع می شود.جوانی که در یک درگیری حین دیدن بازی دربی دوستش را کشته، حال پای چوبه دار است و سربازها و دیگر عوامل، در حال محیا کردن شرایطِ اجرای حکم هستند. این التهاب و گُنگ بودنِ سکانس به وسیله موسیقیِ متن مناسب، برداشت های کوتاه و کات های پست سرهم، دو چندان می شود.التهاب سکانس ها تا لحظه به دار آویخته شدن جوان به اوج خود می‌رسد. در همه این لحظات، بازپرسِ جوان در حال صحبت کردن با مادر پیرِ فرد فوت شده است بلکه بخشش حاصل شود. مادر، بعد از چند لحظه دست و پا زدن قاتل آویزان از طناب دار، بخشش خود را فریاد میزند. بعد از این سکانس انگار تازه فیلم بی بدن آغاز می شود. داستانِ اصلیِ این فیلم طبق گفته سازندگان با الهام از چندین پرونده واقعیِ مشابه نوشته شده است.هرچند خانواده غزاله شکور، دختری که قتلش در فضای مجازی سر و صدا به پا کرد، اصرار دارند که این فیلم از روی پرونده دخترشان و بدون گرفتن اجازه از آنها ساخته شده است. فیلم را می‌توان به دو بخش معمایی و درام تقسیم کرد.در نیمه ابتدایی فیلم هنوز حقیقتِ ماجرا مشخص نیست.و داستان از اعلام مفقودی یک دختر به پلیس توسط خانواده اش آغاز می‌شود.بیننده هنوز نمیداند دختر زنده است یا نه.اگر زنده است چرا و کجا رفته؟اگر زنده نیست قتل اتفاق افتاده یا حادثه ای دیگر؟ نیمه ابتدایی فیلم کشش خوبی دارد و با پیچش ها، ایجاد مسئله ها، به جا گذاشتن توییست ها و بعد حل کردن و مشخص کردن آنها هیجان خوبی را به مخاطب تزریق میکند. در نیمه دوم فیلم رفته رفته معماهای فیلم حل میشود.چالش این بخش از فیلم حول محور اعتراف، تبرئه شدن، اعدام یا بخشش جوانی است که دوست دخترش را به قتل رسانده. اما نقطه اوج داستان جایی است که نقش پدرِ جوان پر رنگ تر می شود.. اینجا دیگر ما با یک آنتاگونیست، یک ضد قهرمانِ حقیقی طرفیم. یک جانیِ فریبکار که با پول و رشوه و یا با استفاده از فضای مجازی و جریحه دار کردن احساسات مردم، سعی دارد کاری را انجام دهد که فیلمی چون جاندار انجام داد. زیر سوال بردن حق اولیای دم. به همین خاطر است که موضع «بی بدن» را نه یک طرفه بلکه از جنس انصاف می‌دانم.جایی که هم به اشتباه جوان و بی موالاتی اش اشاره می‌کند و قصاص را حق او می‌داند، هم به جنایت های رواشده بر میت که توسط پدر قاتل انجام شد اشاره می‌کند، و هم به زیبایی بخشش و گذشت.پایان بندی فیلم هم با این قاعده سازگار است. و در آخر، این آیه بر تصویر نقش میبندد.«و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب لعلکم تتقون» تیمِ بازیگری در طول فیلم اجرایی متوسط و معمولی ارائه میدهند؛ به جز الناز شاکردوست که نقش مادری غم زده را به خوبی ایفا می‌کند. نوید پورفرج بازیگر نقش بازپرس،پژمان جمشیدی در نقش منفی فیلم،گلاره عباسی در نقش مادر قاتل و پیام احمدی بازیگر نقش دادستان، در بعضی از سکانس ها لحظات درخشانی دارند.برخی دیالوگ های فیلم، بیش از حد شعارزده شده و از کار بیرون می‌زند. از دیگر نکات منفی فیلم هم میتوان به ایراداتی در تدوین اشاره کرد. به نظرم این فیلم تلاشی محترم و قابل قبول و البته ناقص است با نگاهی نو، به سوژه ای جنجالی. ✍امیر رضا ساجدی @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅تأثیر اینستاگرام بر سبک زندگی شبکه‌های اجتماعی در ایران بعد از تلویزیون، پرمخاطب ترین رسانه هستند و 65 درصد از ایرانیان از این شبکه ها استفاده می‌کنند. اینستاگرام در میان این شبکه ها، بعد از تلگرام در جایگاه دوم پر استفاده ترین ها قرار دارد. این مار خوش خط و خال، پلتفرمی است که حجم گسترده‌ای از اطلاعات را در مورد نگرش‌ها و احساسات افراد مختلف دنیا منعکس می‌کند. همچنین این پلتفرم می‌تواند برای کسب اطلاعات، یادگیری و مواردی فراوان دیگری نیز سودمند باشد. با حدود ۴۰۰ میلیون کاربر فعال، روزانه ۸۰ میلیون عکس از طریق این برنامه آپلود و در اینترنت منتشر می‌گردد؛ علاوه بر اینکه کاربران می‌توانند عکس‌های اغراق آمیز را به اشتراک بگذارند حتی می‌توانند با اقسام ادیت ها و فیلتر ها، خود را چند برابر دروغین تر از خود واقعی نشان دهند! مطابق نظریه مقایسه اجتماعی، مردم اغلب به مقایسه زندگی خود با دیگران می‌پردازند و رسانه‌های اجتماعی فضای مورد نظر را در اختیارشان قرار می‌دهد؛ مقایسه اجتماعی،ریشه در این واقعیت دارد که افراد به دنبال مقایسه خود با افراد مشابه و همسالان خود هستند. در اینستاگرام برای جذب هرچه بیشتر مخاطبان، تلاش می‌شود تا فرد بهترین و با کیفیت‌ترین عکس از خود را بارگذاری کند و همین سبب مقایسه یک فرد با سایر صفحات می‌شود؛ اینکه چرا و چگونه دیگران دنبال کننده و توجه بیشتری نسبت به او را در اختیار دارند. نتیجه این مقایسات در اینستاگرام چنین می‌شود که فرد از ظاهر بدن خود ناراضی شده و اینفلوئنسر ها را بعنوان یک مدل هدف، مورد پرستش قرار می‌دهد. این احساس حسادت و غبطه نسبت به اینفلوئنسرها کم کم موجب افسردگی افراد بویژه خانم ها می‌شود. بعبارتی حسادت مخاطبان بر اثر دیدن تصاویر جذاب افراد دیگر در اینستاگرام برانگیخته شده و احساس ضعیف بودن نسبت به دیگران در آنان افزایش می‌یابد. اثرات منفی چنین چشم و هم‌چشمی هایی که مقایسه ای اشتباه است، ترس و افسردگی، ضعیف دیدن، خنثی بودن و کم ارزش بودن فرد و... خواهد بود. این تنها نمونه ای از تاثیرات مخرب این برنامه، آن هم تنها در بعد فردی است؛ اما همین یک نمونه هم موجب تغییرات جدی فرهنگی و سبک زندگی بسیاری از افراد خواهد شد... . ✍سید عباس نقیبی @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅تأثیر اساتید دانشگاه بر باورهای دانشجویان برای منعطف نمودن جامعه به سوی اهداف درست، حتما باید از نظام های آموزشی کار را آغاز کرد؛ در محیط های علمی و دانشگاهی، استادان بیشتر از کتاب‌ها و رسانه‌ها در حوزه فرهنگی بر روی دانشجویان اثرگذار هستند. وضعیت فرهنگی استادان بر فرهنگ عمومی دانشگاه و دانشجویان تاثیر دارد. استادان می‌توانند با الگو سازی صحیح از بسیاری از انحرافات فرهنگی و هنجارشکنی ها جلوگیری کنند و مروج فرهنگ صحیح در دانشگاه ها باشند. دانشجو مانند اساتید فکر نمی­‌کند. او منتقد است و خیلی چیزها را قبول ندارد. لذا اساتید باید توان همراهی و همفکری با دانشجو و احساسات او را داشته باشند. رابطه استاد و دانشجو نباید محدود به انتقال صرف دانش باشد، بلکه در کنار مسائل علمی، دانشجو باید با شخصیت استاد خود همانندسازی کند؛ به بیانی دیگر رابطه تعاملی مثبت میان استاد و دانشجو یک حمایت اجتماعی مهم تلقی شده که دانشجو را در برخورد با مسائل مختلف یاری می‌کند؛ بویژه درباره دانشجویانی که از خانواده خود دور شده و در خرده‌فرهنگ‌هایی حضور دارند که با چارچوب زندگی‌شان متفاوت است. چرا که با دور شدن از خانواده و کمتر شدن حمایت آنها به حمایت استادان بیشتر نیازمند هستند. این حمایت اساتید موجب آسایش خاطر خانواده ‌ های آنان نیز می ‌شود. زیرا اطمینان دارند جوانان‌شان در کنار اساتید فرهیخته‌ای هستند که می توانند مشکلات‌شان را بیان نموده و از نظر این اساتید سود ببرد. برخی از اساتید بدون درک مشکلات عاطفی دانشجویان تنها به تکرار مکررات و ارائه مطالب درسی اکتفا می­‌کنند. از جمله چالش‌های جوانان امروز افسردگی، بی پولی، احساس گناه، انزواطلبی، طلاق والدین، شکست عاطفی، اعتیاد و... هستند که استادان می‌توانند نقش پررنگی در مقابله صحیح جوانان با این مسائل را فراهم کنند. حتی یک گفتگوی کوتاه استاد با دانشجو سبب احساس ارزشمندی در دانشجویان شده و گاهی حتی بیان یک یا دو جمله می‌تواند بسیار موثر باشد اما عمدتا اینگونه شده که دانشجو به لحاظ مسائل مختلف به استاد خود اعتماد نمی­‌کند و برخی اساتید نیز برقراری رابطه دوستانه با دانشجویان را در شان خود نمی­‌دانند و در این زمینه مجالی به دانشجو نمی‌­دهند. از آنجا که اولین مرحله فرهنگ سازی، اجماع فرهنگی است پس باید در دانشگاه ها اقدامی صورت بگیرد که خود دانشجویان به صحیح و غلط بودن موضوعات حوزه های مختلف پی ببرند. این اجماع سازی فرهنگی تنها توسط اساتید صورت گرفته و با ظرفیت های موجود آنان انجام می‌شود. البته ابتدا خود این قشر باید این فرهنگ را باور داشته باشند تا بتوانند در کلاس ها، دانشجویان را به صحیح تربیت نمایند. ✍سید عباس نقیبی @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅حقیقت در مبانی معرفتی: ابستان معلمی را دیدم که برای آموزش عقاید دینی به دانش‌آموزانش، روش متفاوتی را در پیش گرفته بود. او با پرسش و پاسخ های واقعی درباره دین، مطالب را یاد میداد. چنان پیش رفته بود که یک مخالف قانون حجاب را به مدرسه آورده بود تا با بچه ها مناظره کند. وقتی از او پرسیدم: «نمی‌ترسی نظرشان برگردد؟» خندید و گفت: «در جامعه هم قرار است نظر مخالف زیاد بشنوند.» چند وقت پیش هم، استاد درس انقلاب اسلامی تعریف می‌کرد: وقتی در کلاس بحث مدافعان و مخالفان رژیم پهلوی بالا گرفت. گفتم:«بیایید مناظره کنیم. مدافعان پهلوی، مخالف ساواک باشند و مخالفان پهلوی، مدافع ساواک.» هفته بعد چنان بحث داغ و علمی شد که همه لذت بردند، دیگر نیازی به تحلیل های من نبود. خودشان همه چیز را فهمیدند. البته این متن درباره روش تدریس نیست. درباره روش اقناع شاگردان هم نیست. اینبار می‌خواهیم از سمت دیگر نگاه کنیم و ببینیم چگونه خود را اقناع کنیم. این روزها همه در حال دفاع از عقاید خود هستند. البته هرکس این دفاع را از دید خود معنا می‌کند. برخی در فضای مجازی جواب شبهات را میدهند. برخی در دنیای واقعی به مخالفان خود حمله می‌کنند. عده ای هم هستند که فقط در لاک دفاعی خود فرو میروند. فارغ از آسیب شناسی هرکدام از این گروه ها، همه به دژی واحد نیاز داریم. دژی که به پشتوانه آن از سوالات نهراسیم، تیر شیهات در اعماق مغزمان راه باز نکند و از همه مهم‌تر قلب خودمان اطمینان یابد. از نادر طالب‌زاده عزیز پرسیدند: «چه شد به این مسیر آمدی؟ چه شد که به دنبال صادر کردن انقلاب افتادی؟» و او گفت: «من اگر حقیقت را در دیر یک بودیست در کوه های نپال پیدا میکردم، قطعا همان میشدم.» اگر بخواهی دیگران را از وادی شک به یقین برسانی، اول از همه خودت باید این مسیر را رفته باشی. قول سدید وقتی بر زبانت جاری میشود که قلبت آرام باشد و مبانی معرفتی‌ات استوار. معرفت به دست نمی‌آید جز با جهد و کوشش بسیار، جز با مطالعه زیاد و تفکر عمیق. کسی دیگری نمیتواند به جای تو یاد بگیرد، این تو هستی که باید حتی یک قدم در روز پیش بروی. سال 1401 پس از کرونا، برای اولین بار در مناظرات دانشجویی شرکت کردیم. مدت زیادی طول نکشید تا بفهمیم هیچ آمادگی برای رویارویی با دیدگاه های مختلف نداشتیم. عمر حضور ما در مناظرات بسیار کم بود و سریع حذف شدیم. اما، درسهایی که گرفتیم همچنان باقیست. یاد گرفتیم که باید خون دلها خورد تا تفکر پخته شود و خون دلهای بیشتری لازم است تا سخنی پخته به زبان آید. یاد گرفتیم در مسیر رسیدن به یقین بارها شبح شک جلوی چشمانت را میگیرد. یاد گرفتیم هرچقدر هم گسترده مطالعه کنی و عمیق فکر کنی، باز جای کار هست. یاد گرفتیم از همین حالا شروع کردن بهتر از یک دقیقه بعد است و از همه مهم‌تر یاد گرفتیم که بدون اطمینان، نه تنها حرفت به گوش دیگران نمی‌رسد که بنیان های خودت هم سست می‌شود. آسان است که از وادی شک بگذری؟ نه! آسان است که پای سخنان مخالفان بنشینی؟ به هیچ وجه! آسان است که این نمای زیبا را از بین ببری تا ساختمان را دوباره بسازی؟ آنقدر سخت است که هرلحظه پشیمان خواهی شد. پس زمانی که این دژ تکمیل شود، راحت می‌شوی؟ باز هم نه، تازه مسیرت شروع می‌شود. پس چرا باید انقدر خودمان را به سختی بیندازیم؟ جواب ساده است. چون انسان را برای حرکت ساخته¬اند و به کجا میخواهی بروی اگر نه به حقیقت مقصد اطمینان داشته باشی و نه به درستی راه. ✍انسیه علیمحمدی @Twiitaa
| توییتا |
🔰مجموعه #توییتا تقدیم میکند: #نشریه #شماره_سه #اختصاصی ✅در این قسمت میخوانیم: 🔻سکوت در برابر نسل
✅ویژگی معلم تراز(قسمت دوم): صبور باشد: داشتن صبر و پایداری، رمز موفقیت هر کاری است؛ به‌ویژه در تعالیم و تربیت و مسائل فرهنگی. نتیجه کار فرهنگی و تربیتی فوری نیست و اگر انسان صبور نباشد، موفق نمی‌شود. صبر و پایداری معلم، ضمن تضمین موفقیت او در عرصۀ تعلیم و تربیت، به دانش پژوهانش نیز درس صبوری و استقامت می‌دهد. تکلیفگرا باشد: تکلیف‌گرایی یکی از رموز توفیق و تأثیر است. معلم باید همیشه به فکر وظیفه خود باشد و ببیند که در شرایط و محیط فعلی، با وجود همه نارسایی‌ها و مشکلات، چه کاری می‌تواند انجام دهد. یک معلم وظیفه‌گرا، باید بداند که همراهی‌ نکردن دیگران، تکلیف او را ساقط نمیکند؛ زیرا قرآن می‌فرماید: «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» (بگو من شما را به یک سخن پند می‌دهم. براى خدا قیام کنید؛ دو نفر، دو نفر و یک نفر، یک نفر.) اخلاص داشته باشد: نجات انسان در زندگی ابدی به‌وسیله‌ی اخلاص است؛ برای خدا، برای حقیقت کار کردن، مخلصانه کار کردن مایه‌ی نجات است؛ این در خیلی از جاها پیدا نمیشود. آنجایی که انسان امکان دارد اخلاص بورزد غنیمت است؛ یکی از آنجاها معلّمی است. میتوانید بااخلاص کار کنید؛ و اگر بااخلاص کار کردید، کارتان برکت پیدا خواهد کرد. منضبط باشد: معلم با نظم خود به دیگران نیز درس نظم می‌دهد. حضور به موقع در کلاس یا جلسه، اتمام به موقع درس یا سخنرانى، رعایت سیر بحث و عدم تشتت در ارائه مباحث، سبب جلب توجه مخاطبان و ایجاد جاذبه برای آنها می‌شود. به هدف ایمان داشته باشد: معلم و مربی، باید به هدف خود ایمان داشته باشند. هیچ چیز نمی‌تواند انسانی را که به هدف و راه خود مؤمن و علاقه‌مند است، دلسرد کند. ممکن است یک معلم در تنگنای زندگی مادی قرار بگیرد و احساس کند که دیگران در رفاه بیشتری هستند، ولی ایمان و علاقه به کار، آن‌ها را دلسرد نخواهد کرد. جا دارد در پایان روایتی از شکافنده ی علم و دانش، امام باقر(ع) بیان کنیم که می‌فرمايند: «همانا آن کسی از شما که دانش را آموزش دهد، پاداشی برابر دانش آموز دارد و البته آموزگار بر دانش آموز فضیلت و برتری دارد. پس دانش را از حاملان آن فراگیرید و چنان که عالمان به شما آموخته اند، آن را به برادرانتان بیاموزید.» آموزگار نمونه باید متصف به صفات نیک باشد و به صورت همه‌جانبه رشد کرده باشد. با توجه به اینکه مخاطب معلمان در بهترین سن تاثیر پذیری هستند، دست‌یابی به صفات مطرح شده، نیازمند تلاش و پشتکار است تا معلم بتواند از این طریق، بهترین الگوی دانش آموزان بوده و با رفتار شایسته خویش، دانش آموزانی مؤمن و متعهد تربیت کند. ✍زهرا پورحقگو @Twiitaa