💔 دلنوشته 💔
(( بِسمِ اللهِ قاصِمِ الجَبَّارین ))
سردار بودی که
سر هیچ،
از فدا کردن تمام جسم ات در راه عدالت برای آرامش انسان هایی از جنس معرفت در مقابل نامردان بیگانه نمی ترسیدی!
و اما از یک نیمه شبی، بامدادی متالم و صبحی ملول
دیگر دلمان آرام نبوده و نیست
از آن پس نیمه دیگر استواری دل هایمان دگر قرص نیست
اندوه از نبودت فریاد می کشد
می گویند که حسرت بوی دلخوری می دهد
و حسرت نبودنت بوی دلتنگی را جار می زند
وای به حال من دلتنگِ دلخور
بزرگوار باعزت، بین خودمان بماند که چقدر عجیب خبر شهادتت حال دل و جسمم را فشرد و الان یکسال شده است که چشمانم حتی با نگاه به خنده های ثبت شده ات،
تاوان دل تنگم را می دهند
به والله که همه می دانند طاغوت های رذل در طول قرن ها قوی و ضعیف را از بین برده اند، بگذار تا می توانند اسب هایشان را بتازانند
دنیا، یک روز برگه ایست ظلم را مقابل رخ هایشان خواهد کشید
ما با دنیا کاری نداریم
ما خود دست به کار می شویم
جسارت نمی کنم بگویم در جامعه، باز هم جسم و روح سلیمانی داریم
اما بسیار، بسان است افکار و عقیده سلیمانی
ومن به شرط لیاقتم
قول می دهم
بمانم تا پای دارِحق
برای خونخواهی روح مبرا و جسم پاکت و عدالتی همیشه پابرجا.....
#زهرا_مرندی
#دانشکده_علوم_قرآنی_خوی
@UniQuranikhoy