eitaa logo
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
36 فایل
دیـٰانت منهـٰاے سیـٰاست🍃 نتیجہ‌اش مےشود کربلـٰا💔؛ نہ‌ ظهور!💚 شروط‌"تبادل‌،کپی..."🤗↶ https://eitaa.com/sh_Vesal180 "شنوای حرفاتون هستیم"😉↶ https://daigo.ir/secret/1491814313 هشتگ‌ها😇↶ https://eitaa.com/3121542/16574 .
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ •••💛
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
📝 ویژه ٫ جدول مراقبه اعمال ماه #رجب دوستان وصالی عزیز خداقوت✋ دوباره #ماه_رجب اومد و کلی برنامه ع
سلام ✋ اعمال بیست نهمین روز از ماه رجب پنجشنبه تهلیل۱ ( ۳۵ مرتبه ) استغفار۱ (۷۰ مرتبه صبح/۷۰ مرتبه عصر) استغفار۲ (۱۴ مرتبه) استغفار۳ (۳۵مرتبه) سوره توحید(۳۴۵مرتبه) نماز (۲رکعت) تهلیل۲ (۱۰۰۰مرتبه شب) التماس دعا 💡 ┏━🍃🌸🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍁━
☀️ اعمال روز آخر ماه رجب پنج‌شنبه ۱۲ اسفند، آخرین روز ماه رجب 💡 ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
☀️ اعمال روز آخر ماه رجب پنج‌شنبه ۱۲ اسفند، آخرین روز ماه رجب #رزق_امروزمون💡 #ماه_رجب ┏━🍃🌺🍃━┓ @VE
هعییی😔 دیگه امشب منادی نمیاد صدا بزنه که: اَینَ الرَّجبیّون؟ دیگه آخرین نفس های ماه رجبه خدای من اومدم بگم ما اینقدر هم بد نیستیم ما رو دور ننداز😭 بذار باهات همنشین باشیم تو همه لحظات مون میشه؟💔
عَن أَمیرِالمُؤمِنینَ (علیه السلام) قالَ: ألکِذْبُ عَیْبٌ فاضِحٌ [ بحارالانوار ج ۶۶ ص ۳۱۳ ح ۷٫] امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: 🚫دروغگویى عیبى رسوا کننده است. (چون معمولاً دروغ بعد از مدتى آشکار مى شود و انسان دروغگو در بین مردم رسوا مى گردد.) 💡 ┏━🍃🌸🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍁━
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
تا وقتی که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. 🌷 قسمتی از وصیت نامه شهید بابک نوری هریس ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━
مَــرد بودن به جنس مذکرنیست ! اگه هیچی نداشتی و بخشیدی،مَــردی .. 💡 🌱 ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━
✨بدنت امانت خداست ‌‌... ماشین رفیقتو بگیری میدی دست یکی دیگه ؟ نه نمی‌دی... 👁چشمت امانت خداست.. خدا راضی نیست باهاش هر چیزی ببینی‌.. خدا که رفیقته اینارو بهت امانت داده😊 پاهات امانته... دستات امانته... ✖️🏃‍♂گفتن با پاهات هر جایی نرو.. با چشمات هر چیزی نیست... گفته باهاش فلان فیلم رو نبین... چشمت امانته... رفیق جون جونیت اینارو بهت امانت داده☺️ امانت دار باش پس♥️ 💡 ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━
‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌"🖤🔐. ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⁉️ میفَرمـٰآیَند: استغـفـٰآرڪُن‌‌غ‌َـم‌ازدِلـت‌میرھ🚶🏻‍♂! اگـراستغـفـٰآرڪَرد؎وغ‌َـم‌ازدلـِت‌‌نـرفت‌ یعنـۍ‌دآر؎خ‌ـٰآلـۍ‌بَند؎میڪنۍ👀" بِگـردگنـٰآهتـوپِیدآڪن‌واع‌ـتـرآف‌ڪن‌ بِھش🙂 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفیق از همین الان توبه کن والسلام....😇✋ ‌‌⊱|•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💡 ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━
‌چقدر صدایت قشنگ شده ..... روزهای اخر بود...😔 عباس بهمون گفت دیگه دارم برمیگردم😍😇 باهاش که صحبت کردم صداش عوض شده بود🍃 یه حس غریبی بود 😥 بهش گفتم عباس چقدر صدات نورانی شده پسرم😇 خندید گفت مامان شنیدیم میگن چهره ات نورانی شده ولی صدا را نشنیدیم.😁😂 اخرین باری بود که باهاش صحبت کردم 😔 برای برگشت عباس گوسفند خریدیم قربانی کنیم و مهمون دعوت کردیم.🙃 عباس برگشت ولی ....😔😞 🔖 مادر شهید دانشگر (صلوات یادت نره 🙂) 🌷 ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
بسم‌حق... :)🍂 #پارت5 این‌قسمت #پسرک‌فلافل‌فروش ‌_._._._._ كار فرهنگی مسجد موسی ابن جعفر 7 بسيار گست
بسم‌حق... :)🍂 این‌قسمت _._._._._ در پايان مراسم ديدم همان پسرك فلافل‌فروش انتهای مسجد نشسته! به‌سيد علی اشاره كردم و گفتم: رفيقت اومده مسجد. سيد علی تا او را ديد بلند شد و با گرمی از او استقبال كرد. بعد او را در جمع بچه‌های بسيج وارد كرد و گفت: ايشان دوست صميمی بنده است كه حاصل زحماتش را بارها نوش جان كردهايد! خلاصه كلی گفتيم و خنديديم. بعد سيد علی گفت: چیشد اينطرفا اومدي؟! او هم با صداقتی كه داشت گفت: داشتم از جلوی مسجد رد ميشدم كه ديدم مراسم داريد. گفتم بيام ببينم چه خبره كه شما رو ديدم. سيد علی خنديد و گفت: پس شهدا تو رو دعوت كردن. بعد با هم شروع كرديم به جمع‌آوري وسايل مراسم. يك كلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود كه اين دوست جديد ما با تعجب به آن نگاه ميكرد. سيد علی‌گفت: اگه دوست داری، بگذار روی سرت. او هم كاله رو گذاشت روي سرش و گفت: به من ميياد؟ سيد علی هم لبخندي زد و به شوخي گفت: ديگه تموم شد، شهدا برای هميشه سرت كلاه گذاشتند! همه خنديديم. اما واقعيت هماني بود كه سيد گفت. اين پسر را گويی شهدا در همان مراسم انتخاب كردند. پسرك فلافل‌فروش همان هادی ذوالفقاری بود كه سيد علی مصطفوی او را جذب مسجد كرد و بعدها اسوه و الگوی بچه‌های مسجدی شد. از زبان یکی از جوانان مسجد ادامه دارد... 📚 ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━
-اندڪۍ‌تلنگر!'💔 فقط‌وفقط‌خدابود ڪھ‌نیازم‌رافهمید بی‌آنکھ‌پیشِ‌کسے آبرویم‌برود . . . بی‌آنڪـھ‌ذره‌ایی ڪوچڪ شـوم بی‌آنڪھ‌مِنَتےباشد(: 💡 ┏━🍃🌺🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍂━