eitaa logo
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
1.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
34 فایل
دیـٰانت منهـٰاے سیـٰاست🍃 نتیجہ‌اش مےشود کربلـٰا💔؛ نہ‌ ظهور!💚 شروط‌"تبادل‌،کپی..."🤗↶ https://eitaa.com/sh_Vesal180 "شنوای حرفاتون هستیم"😉↶ https://daigo.ir/secret/1491814313 هشتگ‌ها😇↶ https://eitaa.com/3121542/16574 .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 | برای ایران بایدن رئیس جمهور آمریکاباشد یا ترامپ فرقی ندارد تفاوت‌های رویکرد بایدن و ترامپ در مقابل ایران. ┏━🍃🌺🍃━┓     @seraat313 ┗━🍂━
| امروز یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ 🗓 ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ | خاطره شنیدنی از شجاعت شهید «عباس دوران» ✅ژنی به نام ترس در وجود شهید عباس دوران نبود! یک بار پس از اینکه توجیه اطلاعات عملیات تمام شد، گفتند ۹۵درصد امکان برگشت نیست. شهید دوران گفتند: «حالا کی خواست برگرده؟» ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
📜 | شجاعت بی باکی حضرت علی در جنگ خیبر در جنگ خیبر، حضرت علی (ع) به درد چشم گرفتار آمد، به گونه‌ای که نه صحرا را می‌دید و نه کوه را. از این روی پیامبر دو تن از مهاجران را به جنگ دشمنان فرستاد، اما آنان شکست خورده و بازگشتند. یکی از آن دو به دوستانش دشنام می‌داد و آنان نیز او را دشنام می‌دادند و دیگری دوستان خود را سرزنش می‌کرد و آنان او را سرزنش می‌کردند. آن گاه پیامبر فرمود: "فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که دوستدار خدا و رسول اوست و خدا و رسول نیز دوستدار اویند. او حمله برنده‌ای است که از میدان نمی‌گریزد و از معرکه بازنمی‌گردد، مگر آنکه خداوند بر او گشایشی قرار دهد." سپس علی (ع) را فراخواند و در چشم او از آب دهان خود ریخت و بهبود یافت. چون فردا شد پیامبر پرچم را به علی (ع) سپرد. مرحب (از مردان نیرومند یهودیان خیبر) در حالی که بر سر کلاهخودی گذارده بود و بر تن زرهی داشت، با علی رو به رو شد. علی (ع) با ضربت شمشیری آن کلاهخود را همچون تخم مرغی درهم شکست و زره و سر او را پاره کرد، تا آن که شمشیر به فلک او رسید و همه لشگریان صدای این ضربه را شنیدند. آن حضرت در این جنگ در قلعه خیبر را که بیست مرد از آن محافظت می‌کردند، از جای کند و آن را همچون پلی بر روی خندق قرار داد. چون مسلمانان از کار جنگ بازمی‌گشتند افراد زورمند این در را اندکی جابه‌جا کردند و هفتاد تن آمدند تا آن در را به حالت اول بازگردانند، اما نتوانستند و آن گاه می‌بینیم که علی (ع) دری را که هفتاد نفر نتوانستند بلند کنند به عنوان سپری برای خود می‌گیرد. به راستی در جهان کدام مرد شجاعی است که تا این حد به شجاعت و دلیری رسیده باشد؟ ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
شماره ۲ امیرالمومنین علی علیه السلام: بدترین شما کسانی هستند که سخن چینی می‌کنند و میان دوستان جدایی می‌افکنند و دنبال عیوب افراد پاکدامن میروند 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 داستان : وظیفه ی هر مسلمانی است که برای حفظ اسرار زندگی افراد کوشا باشد و سخنی را که نزد او بیان می کنند آن را امانت بداند، اگر نگرانی و اختلافی میان دو مسلمان هست آن را برطرف کند و برای تحکیم مهر و محبّت و یگانگی و پیوند وحدت میان اهل ایمان تلاش نماید، امّا متأسفانه سخن چین و دو به هم زن، برخلاف این موازین اخلاقی رفتار می کند و از روی نادانی یا به منظور ایجاد ناراحتی و تخریب کسی، به سخن چینی اقدام می کند و به اختلافات دامن می زند. امام علی(ع) فرموده است: سخن چینی گناهی است که هرگز فراموش نمی شود.1 آن حضرت، سخن چینی را اخلاق افراد منافق و شیوه ی کسانی شمرده که از دایره ی دین داری خارج شده اند.2 در حدیثی پیامبر عالی قدر اسلام(ص) فرمود: آیا می خواهید از شرور ترین افراد به شما خبر دهم؟ افراد حاضر پاسخ دادند: آری، ای رسول خدا! آن حضرت فرمود: آنهایی که بسیار سخن چینی می کنند، در میان دوستان اختلاف و جدایی می اندازند و برای اشخاص بی گناه و پاک، در جست و جوی عیب و اشکال تراشی هستند.3 منبع: 1و 2. غرر الحکم، ج 1، 3. اصول کافی، ج 2، (ص)❤️ 🤲
❤️ | خاطره شنیدنی از شجاعت شهید «مهدی صابری» ✅یکی از عملیات ها در شهر حلب در حالی که دشمن تکفیری با موشک های بسیار پیشرفته کورنت و تاو نسل 2 (اهدایی اسرائیلی ها و آمریکایی ها به جبهه النصره و ارتش آزاد) ادوات زرهی رو به آتش می کشید و به همین علت هم هیچ تانک و نفر بری جرات مانور قدرت در آن عملیات رو نداشت ✅به آقا "مهدی" اطلاع می دهند که عده ای از رزمندگان فاطمیون زخمی شده اند و به دلیل آتش سنگین دشمن و از جمله استفاده از موشک های هدایت شونده تاو ، امکان جابجایی مجروحین وجود ندارد. ✅این فرمانده شجاع بدون تردید و مصلحت اندیشی های دنیوی سراغ یک نفربر می ره و با علم به اینکه ممکنه مورد اصابت موشک قرار بگیره و زنده زنده در آتش بسوزه ابراهیم وار ، وارد آتش میدان دشمن می شود و تک و تنها به سراغ مجروحین می رود و همه آنها را یکی یکی سوار نفر بر می کند و به سلامت بیرون می آید. ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
📜 | صبر و شکیبایی مردی از خانه بیرون آمد تا نگاهی به وانت نوی خود بیندازد و آنرا تحسین کند. ناگهان با چشمانی حیرت زده پسر سه ساله خود رادید که شاد و شنگول با ضربات یک چکش رنگ براق ماشین را نابود می کند. مرد بطرف پسرش دوید، او را از ماشین دور کرد، و با چکش دستهای پسر بچه را برای تنبیه او خردو خمیر کرد. وقتی خشم پدر فرو نشست با عجله فرزندش را به بیمارستان رساند. هرچند که پزشکان نهایت سعی خود را کردند تا استخوان های له شده را نجات دهند اما مجبور شدند انگشتان هر دو دست کودک را قطع کنند. وقتی که کودک به هوش آمد و باندهای دور دستهایش را دید با حالتی مظلوم پرسید؟بابا متاسفم برای وانتت اما انگشتان من کی در میان؟پدر خیلی داغون به سوی وانتش برگشت و شروع به لگد زدن به ماشین کرد . بعد نشست و نگاه کرد به خط خطیهایی که پسرش روی وانت کشیده بود . پسر کوچولویش نوشته بود . بابا عاشقتم . پدر بعد از خوندن این نوشته خودکشی کرد. نکته پندآموز این حکایت: دفعه دیگری که کسی پای شما را لگد کرد و یا خواستید از کسی انتقام بگیرید این داستان را به یاد آورید. قبل از آنکه با کسی که دوستش می دارید صبر خود را از دست بدهید کمی فکر کنید. وانت را می شود تعمیر کرد. انگشتان شکسته و احساس آزرده را نمی توان ترمیم کرد. در بسیاری از موارد ما تفاوت بین شخص و عملکرد او را متوجه نمی شویم. ما فراموش می کنیم که بخشیدن با عظمت تر از انتقام گرفتن است. مردم اشتباه می کنند. ما هم مجاز هستیم که اشتباه کنیم. ولی تصمیمی که در حال عصبانیت می گیریم تا آخر عمر دامان ما را می گیرد ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
❤️ | بخشی از وصیت نامه شهید «روح‌الله قربانی» ✅اگر شهید شدم یک کلام حاج آقا مجتبی به نقل از علی (ص) که می گفتند منتهی فضل الهی، تقوی است. شهادت خوب است اما تقوی بهتر است. ✅ تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند، فکر نکنم مال یک روز باشد. شاید یک روزه هم باشد ولی حاج آقا می‌گفت پی‌ ساختمان فنداسیون آهن است. ✅چیزی که نمی دانید، عمل نکنید. ادای کسی را در نیاورید. بدون علم درست، وارد کاری نشوید؛ مخصوصا دین. اول واجبات، بعد مستجبات موکد، مثل کمک به پدر و مادر و دور و بری ها؛ نه حج و کربلا صدبار بدون این کارها. هیئت و زیارت با توجه به نیاز با توجه به دین و سیدالشهدا (ص). ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
📜 | داستان در مورد همنشین خوب سوال حضرت موسی از خدا روزی حضرت موسی در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟ خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد ! فردای آن روز موسی به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم ، موسی با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و… کنار گذاشت . ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به موسی کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! موسی مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد . شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر موسی را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت : مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی شوی . سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش موسی آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که ” انشاء الله در بهشت با موسی همنشین شوی ! ” چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با موسی ! موسی لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی شد ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
| امروز دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹ 🗓 ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
|ارزش های اخلاقی و ضد ارزش ها امام علی (ع): 🔹ناتوانی، آفت؛ و شكيبايی، شجاعت؛ و زُهد، ثروت است و پرهيزكاری، سپرِ نگه دارنده است و چه همنشين خوبی است، راضی بودن و خرسندی. 🔸وَ قَالَ (عليه السلام): الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى. (نهج البلاغه،حکمت۴) ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
|راضی بودن امام رضا(ع): 🔹مَن رَضى عن الله تعالى بالقَلیل مِن الرّزق رضَى الله منه بالقَلیل مِنَ العَمل. 🔸هر کـس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل کم او راضى خواهد بود. (بحـارالانـوار(ط-الاسلامیه) ج 75، ص 356 ، 357) ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
|پرهیزکاری امام رضا(ع): 🔹لا وَرَعَ أنفَعُ مِن تَجَنُّبِ مَحارِمِ اللهِ والکَفِّ عَنْ أذَی المُؤمِنِینَ واغْتِیابِهِم. 🔸هیچ پرهیزی سودمندتر از دوری از گناهان و خودداری از آزار مؤمنان و غیبت کردن از آن‌ها نیست. (میزان الحکمه، حدیث 21652) ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
| امروز سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۹ 🗓 ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
✨﷽✨ |تهذیب نفس ، شرط درک خدمت امام زمان(ع) ✍️ آیت الله بهجت(ره) :در تهران استاد روحانیی بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی یکی از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود. روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود. و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود. روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید: «آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است. از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (علیه السلام) مشرف می شوید؟ استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند. مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند. آقا می گوید : عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ) آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید: آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم،شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم. ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
| امروز چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۹ 🗓 ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
💢 | ارزش شما به خدمت است‌ مقام، شما را نگیرد. شما یک ارزش انسانی انسان به مقام نیست، به این نیست که من نخست وزیرم، من رئیس جمهورم، من رئیس مجلسم، من وکیل مجلسم. اینها ارزش نیست. ارزش انسان به این است که توجه بکند که چه باید در مقابل خدای تبارک و خدای تبارک و تعالی بکند، چه تکلیفی انسان دارد در مقابل خدا و در مقابل بندگان خدا که از خدا هستند. این است. مادامی که شما این ارزش را حفظ بکنید، ارزش اسلامی و انسانی را حفظ کرده اید. و اگر از این، انحراف حاصل بشود، شما هم هر مقامی پیدا کنید، در بشوید بالاترین علما، در هم هر چه می شوید، بشوید اما ارزش را از دست داده باشید، شما نه پیش خدا دیگر ارزش دارید، نه پیش خلق خدا. 📚صحیفه نور ، جلد ۱۶ ، صفحه ۲۶۹ 👈بیانات امام خمینی در دیدار با نخست وزیر و اعضای هیأت دولت جمهوری اسلامی 🗓مورخ: ۱۳۶۱/۰۶/۰۲ ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
💢 | مدرس تنها مرد بزرگی بود که با مقابله کرد مدرس تنها مرد بزرگی بود که با رضاخان مقابله کرد و ایستاد و کرد و در مجلس هم بعضی ها موافق با بودند و بعضی ها هم سرسخت مخالفت می کردند با مدرس و در آن وقت باز یک جناح هائی می توانستند که پشت سر مدرس را بگیرند و پشتیبانی کنند و اگر پشتیبانی کرده بودند مدرس مردی بود که با منطق قوی و اطلاعات خوب و و همه اینها موصوف بود و ممکن بود که در همان وقت شر این خانواده کنده بشود و نشد. 📚صحیفه نور ، جلد ۳ ، صفحه ۳۵ 👈سخنرانی امام خمینی در غفلت ها و اشتباهات علما و رجال سیاسی در طول سلطنت سلسله پهلوی 🗓مورخ: ۱۳۵۷/۰۸/۱۶ ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
#ارزش_های_اخلاقی_و_ضد_ارزش_ها 💢#عبرت | هر روز اتکای خودتان به خارج را کمتر کنید همان طوری که با #شجاعت ابرقدرتها را خارج کردید، اتکای خودتان را هر روز به خارج کم بکنید یک وقتی برسد که هیچ اتکا به خارج نداشته باشیم. همه چیز خودمان را خودمان تهیه کنیم. ۱۷اسفند۶۰ #خودباوری #مامیتوانیم #امام_خمینی ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
| امروز پنج شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ 🗓 ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
| امروز جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۹ 🗓 ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
💡 | بعضى‌ها خيال مى‌كنند كه از رسول و از على بالاترند... 🔻بعضى‌ها خيال مى‌كنند كه از رسول و از على بالاترند؛ چون آن‌ها با و همراه بودند و اين‌ها مى‌خواهند با ادّعاى و ، با على‌همراه باشند. راستى كه بى‌كار نمى‌نشيند و سماجت مى‌كند. 🔻 آخر چگونه مى‌شود ريشه‌ى عشق على ، عمل را و ميوه‌ى او را بار بياورد؟ تو را گول نزنند، كه: معرفت و فكر؛ و محبّت و قلب؛ و عمل و ، مركب‌هايى هستند كه با بلاى خدا و او همراه مى‌شوند و مى‌رسانند. اين راه را، با سر رفته، تو چگونه مى‌خواهى با و بى‌اعتنايى و با خور و خواب و ولنگارى به انجام برسانى‌؟ 🔻خدايى كه، عشق مقدّس او حسين،با هر تنفس و دم‌زدن، فواره‌هاى خونش، از زير حلقه‌هاى زرهش به آسمان سر مى‌كشيد، چگونه از من، كه نور چشم شيطان هستم و همراه فواره‌هاى عُجب و غرور، پذيرايى مى‌كند؟ و چگونه مرا به ضيافت خويش مى‌خواند؟ 📚 نامه های بلوغ، صفحه 39 ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
💡 | نتيجه‌ى اطاعت و تقوا، اين است كه تو بن‌بستى نخواهى داشت مَنْ‌ يَتَّقِ‌ اللّهَ‌ يَجْعَلْ‌ لَهُ‌ مَخْرَجَاً وَ يَرْزُقْهُ‌ مِنْ‌ حَيْثُ‌ لا يَحْتَسِبُ‌ وَ مَنْ‌ يَتَوكَّلْ‌ عَلَى اللّهِ‌ فَهُوَ حَسْبُهُ‌ انَّ‌ اللّهَ‌ بالِغُ‌ أَمْرِهِ‌ قَدْ جَعَلَ‌ اللّهُ‌ لِكُلِّ‌ شَىءٍ قَدْراً. (۲و۳طلاق) ⁉️چه رابطه‌اى بين و رهايى از بن‌بست‌هاست‌؟ چرا مسأله‌ى مطرح مى‌شود؟ و چرا اين رزق بايد حساب نشده، مِنْ‌ حَيْثُ‌ لا يَحْتَسِبُ‌ باشد؟ چه پيوندى ميان تقوا و است‌؟ و چه رابطه‌اى بين توكل و كفايت است‌؟ و چه مفهومى براى توضيح قَدْ جَعَلَ‌ اللّهُ‌ لِكُلِّ‌ شَىءٍ قَدْراً ؛ خدا براى هر چيز اندازه‌اى گذاشته،باقى مى‌ماند؟ ✅با طرح اين سؤال‌ها به مرحله‌ى تلاش فكرى مى‌رسيم، كه تقوا چيست‌؟ تقوا، حق و عمل به است. و اين اطاعت نتيجه‌ى و به حق است و كسى كه از آن عشق برخوردار شد و در كلاس اطاعت نشست، ديگر جز عمل به وظيفه‌اش برايش مسأله‌اى نيست. فقط‍‌ مى‌خواهد كه بر روى مرز حركت كند و آن‌طور كه دستور دارد پيش بيايد. 🌀اين چنين كسى ديگر بن‌بست ندارد و گير نمى‌كند، چون او با شروعش به نتيجه رسيده و از آغازش بهره گرفته و حق خويش را بدست آورده است. آخر مهم رسيدن نيست، مهم در راه بودن است و كسى كه در راه است و در روى مرز است ديگر بن بستى ندارد.بودن و نبودن، ماندن و رفتن،برايش يكسان است. نه ترسى دارد از آينده و نه حزنى از گذشته و نه تزلزلى در حال. 📚 ص۱۰۸ ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━