eitaa logo
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
1.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
42 فایل
دیـٰانت منهـٰاے سیـٰاست🍃 نتیجہ‌اش مےشود کربلـٰا💔؛ نہ‌ ظهور!💚 شروط‌"تبادل‌،کپی..."🤗↶ https://eitaa.com/sh_Vesal180 "شنوای حرفاتون هستیم"😉↶ https://daigo.ir/secret/1491814313 هشتگ‌ها😇↶ https://eitaa.com/3121542/16574 .
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️مجروح عملیات❇️ یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید. حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا... آن روحیات جوانی و و شهادت در وجود ما کمرنگ شده... در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد. حدود ۳ سال با روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت. تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است! درست بود! چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم. همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست. تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده. و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است... پزشکان عمل را بالای ۶۰ درصد می‌دانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد. با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه طلبیدم و راهی بیمارستان شدم. حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم. تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم. عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد.. پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد.... احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند. چون دیگر مشکلی نداشتم، و شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد. احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود. با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم. برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم. از لحظه های کودکی تا لحظه‌ای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت... چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه را می‌دیدم. در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس و در سمت راست خودم دیدم. بسیار زیبا بود. او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم. با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟! سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند.. عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود. پسر عمه ام از شهدای دوران بود. از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم. نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را... حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل! با لبخندی به من گفت:برویم. با تعجب گفتم کجا؟ دوباره نگاهی به اطراف انداختم. دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت: مریض از دست رفت دیگر فایده ندارد. خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم! می فهمیدم که در فکرش چه می‌گذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم می‌فهمیدم. از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت: خدا کند که برادرم برگردد.. دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است. اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم... یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه‌های من چه کند!! کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد. بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم. این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه.. ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم... ادامه دارد برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
: 💠خدمات ایرانیان به اسلام💠 اگر هر چیزى به زور باشد، که دیگر به نمى‌تواند باشد، مهر و محبت که نمى‌شود با چماق باشد. اگر ایرانى اسلام را نپذیرفته بود و به اسلام ایمان نداشت، آن همه خدمتهاى صادقانه براى چه بود؟ کدام قوم و ملت به اندازه ایرانى به اسلام صادقانه کرده است؟ بعضى از آثار است که آنها را نه با پول مى‌شود به وجود آورد و نه با زور؛ جز با نیروى عشق و ایمان نمى‌شود به وجودشان آورد.  📙اسلام و مسئله ملیت ص ۸۲ ❣️الَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج❣️ ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
💡 | نتيجه‌ى اطاعت و تقوا، اين است كه تو بن‌بستى نخواهى داشت مَنْ‌ يَتَّقِ‌ اللّهَ‌ يَجْعَلْ‌ لَهُ‌ مَخْرَجَاً وَ يَرْزُقْهُ‌ مِنْ‌ حَيْثُ‌ لا يَحْتَسِبُ‌ وَ مَنْ‌ يَتَوكَّلْ‌ عَلَى اللّهِ‌ فَهُوَ حَسْبُهُ‌ انَّ‌ اللّهَ‌ بالِغُ‌ أَمْرِهِ‌ قَدْ جَعَلَ‌ اللّهُ‌ لِكُلِّ‌ شَىءٍ قَدْراً. (۲و۳طلاق) ⁉️چه رابطه‌اى بين و رهايى از بن‌بست‌هاست‌؟ چرا مسأله‌ى مطرح مى‌شود؟ و چرا اين رزق بايد حساب نشده، مِنْ‌ حَيْثُ‌ لا يَحْتَسِبُ‌ باشد؟ چه پيوندى ميان تقوا و است‌؟ و چه رابطه‌اى بين توكل و كفايت است‌؟ و چه مفهومى براى توضيح قَدْ جَعَلَ‌ اللّهُ‌ لِكُلِّ‌ شَىءٍ قَدْراً ؛ خدا براى هر چيز اندازه‌اى گذاشته،باقى مى‌ماند؟ ✅با طرح اين سؤال‌ها به مرحله‌ى تلاش فكرى مى‌رسيم، كه تقوا چيست‌؟ تقوا، حق و عمل به است. و اين اطاعت نتيجه‌ى و به حق است و كسى كه از آن عشق برخوردار شد و در كلاس اطاعت نشست، ديگر جز عمل به وظيفه‌اش برايش مسأله‌اى نيست. فقط‍‌ مى‌خواهد كه بر روى مرز حركت كند و آن‌طور كه دستور دارد پيش بيايد. 🌀اين چنين كسى ديگر بن‌بست ندارد و گير نمى‌كند، چون او با شروعش به نتيجه رسيده و از آغازش بهره گرفته و حق خويش را بدست آورده است. آخر مهم رسيدن نيست، مهم در راه بودن است و كسى كه در راه است و در روى مرز است ديگر بن بستى ندارد.بودن و نبودن، ماندن و رفتن،برايش يكسان است. نه ترسى دارد از آينده و نه حزنى از گذشته و نه تزلزلى در حال. 📚 ص۱۰۸ ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
💡 | براى سازندگى و تربيت بايد از اعماق شروع كرد... 🔻براى سازندگى و بايد از اعماق شروع كرد. هنگامى كه مى‌خواهيم و كسى را عوض كنيم، هنگامى كه مى‌خواهيم كسى را دگرگون كنيم،بايد پيش از اين مرحله، و علاقه‌هايش را عوض كنيم و ناچار شناخت‌هايش را و ناچار فكرهايش را، كه ادامه‌ى ، شناخت است و ادامه‌ى ، عشق و ادامه‌ى ، . 🔻ما عاشق آفريده شده‌ايم فقط‌ را انتخاب مى‌كنيم و براى اين انتخاب است كه بايد آن‌ها را بسنجيم كه چه مى‌دهند و چه مى‌گيرند. با اين روش نتيجه‌هاى سريع‌ترى بدست مى‌آيد. 📚 ج۱ ص۴۴ ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
و درود خدا بر او، درباره آنان كه از جنگ كناره گرفتند، فرمود: حق را خوار كرده، باطل را نيز ياری نكردند. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 💡 | معیار حق و باطل 🔷🔹 دو راه يا دو روش يا دو مقصد هست و هر كدام از اين دو خواهانى‏ دارد. «حق و باطل و لكل اهل». 🔹 مى‏ بينى كه چگونه از بلاء و ابتلاء امتى سخن مى‏ گويد كه جاهليت به آن بازگشته و چگونه از آميزش‏ ها و غربال‏ ها و تحول‏ ها مى‏ گويد 🔹 و چگونه از راه و مركب‏ هاى سركش و آرام مى‏ گويد و از و و خواستاران اين دو. 🔹 براى غربال شدن و تمحيص كردن، آزمايش و ابتلاء و ‏ ها مطرح مى‏ شود تا جايگاه‏ ها مطابق اندازه‏ ها باشد و نفوذى‏ ها و مغرورهاى جاهل به كنار مى‏ روند و سر كار خود گيرند. 🔶🔸 با ، با ، با حرف، آدم‏ها مشخص نمى‏ شوند و اندازه‏ هاشان نمودار نمى‏ گردد، آن‏چه نهفته‏ ها را مشخص مى‏ كند و حالت‏ها و آدم‏ها را از يكديگر جدا مى‏ سازد، بلاء است 🔸 و اين بلاء، صنعت خدا و كار اوست. كه مى‏ فرمايد: «واصطنعتك لنفسى» تو را براى خودم ساختم. 🔸 كسانى كه علم و و عمل گرفتارشان مى‏ كند، غربال بلاء و گرفتارى‏ ها نجاتشان مى‏ بخشد و ضعف‏ ها و كفرهاشان را و نهفته‏ ها و نفوذى‏ ها را مشخص مى‏ سازد. 🔸 كه حسين عليه السلام فرمود: «الناس عبيد الدنيا والدين لعق على السنتهم يديرونه ما درّت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الديانون». 🔸 آدم‏ها آن‏جا كه با بلاء تمحيص مى‏ شوند دين‏داريشان مشخص مى‏ گردد. 📚 کتاب وارثان عاشورا، صفحه ۶۸ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ┏━🍃🌺🍃━┓     @seraat313 ┗━🍂━
•💛🌙• حقیقت این است که هرچه بگوییم خسته شده ایم و بریده ایم اسلام دست از سر ما بر نمی دارد...❗️ ماباید بمانیم و کاری را که می خواهیم، انجام بدهیم⚠️ همیشه باید مشغول یک کلمه باشیم☝️🏻 و آن ❤️ است. اگر عاشقانه با کار پیش بیایی به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمی کند... 🌷 🕊 ┏━🍃🌺🍃━┓ @Ta_Vesal_313 ┗━🍂━