مبنای فقهی اهلسنت دلیل بطلان عبدالحمید
طبق مبانی فقهی احناف، مشروعیت نماز جمعه و امام جمعه با اذن حاکم و سلطان است و اگر حاکم چنین اجازه ای به اهل تسنن ندهد یا امام جمعه اذن حاکم را نداشته باشد نه نماز مشروعیت دارد و نه امام جمعه.
نکته وقتی جالب تر می شود که عبدالرحمن سربازی تصریح میکند که برای مشروعیت بخشیدن به نماز جمعه در زمان طاغوت از استاندار وقت درخواست اجازه نمودند که هیچ اطلاعی از شریعت نداشته تا جای که گفته است هر روز نماز جمعه بخوانید
طبق فقه احناف نه تنها مشروعیت نماز جمعه اهلسنت بلکه امامت عبدالحمید و اتباع مسجد ضراربا اجازه حاکم و رهبر است، پس این افراد حق هیچگونه اعتراضی به عزل و نصب ائمه جمعه ندارند مگر اینکه اول اعتراف کنند مذهب شان باطل است
چقدر جالب است دیدن حال و روز افرادی که تا دیروز برای اقامه نمازشان به پیش استاندار بی دین و طاغوتی التماس می کردند و معتقد بودند بدون اذن او حق خواندن نماز را ندارند و امروز در حکومت شیعی، هر هفته به نظام و رهبرش فحاشی می کنند و مدعی هستند که آزادی ندارند و حکومت هم حق دخالت در امور نماز جمعه ندارد.
آقایان مولوی ها، نکند به این رسیدید که فقه و مذهب شما باطل است؟ یا اینکه شما معتقد به دین و مذهب تان نیستید؟ یا اینکه دین و مذهب ابزار و بازیچه دست شماست؟ و شاید هم هر سه مورد؟
هر چه بیشتر گفتید، بطلان عقاید شما بیشتر آشکار شد، تا می توانید حرف بزنید
برادر و خواهر اهلسنتم، برای دقیقه ای تعصب را کنار بگذارید و همین مطلب را از مولوی های خودتان به عنوان سوال پرسیده و مطالبه دلیل کنید
#نماز_جمعه
#اذن_حاکم
#کلید_بنفش!
🆔 @Violet_