🎀🌷 دخترم ، ای کوثر الهی!
ماه های شیرین بارداری ام به پایان رسید و درد زاییدن تو، دست استمداد مرا بسوی زنان مکه دراز کرد.
آنان رو برگرداندند و گفتند:
«مگر نگفتیم با یتیم ابوطالب ازدواج نکن؟!
مگر نگفتیم حرمت اشرافیت را نشکن؟!
مگر نگفتیم ثروت چشمگیرت را با فقر محمد درنیامیز؟!
گوش کردی؟!
حالا برو و پاداش آن سرپیچی ات را بگیر !
برو و کودکت را بدست قابله انزوا بسپار !!!»😔
غمگین شدم.😔
اما آن زنان ظلمانی چه میدانستند نور نبوی چیست؟!
آن زنان زمینی ، چه می فهمیدند شوی آسمانی چیست؟!
😔 به خانه بازگشتم .
با درد «زایمان» رفتم و با دو درد «زایمان و تنهایی» بازگشتم.
اما پیامبر دو دست به آسمان داشت و دو پا در زمین!
🎀 ناگهان دیدم که در باز شد و چهار زن بلندبالا و نورانی داخل شدند.
که هستند اینان خدایا؟!!!
یکی شان به سخن درآمد که : «نترس خدیجه! ما رسولان پروردگارتو و خواهران توییم که برای یاریت از بهشت آمده ایم!😊
_من #ساره همسر ابراهیم خلیل هستم
_من #مریم دختر عمرانم
_من #آسیه همسر فرعون هستم
_منم #کلثوم خواهر موسی هستم.
من آنجا نه خودم را ،که مقام و قرب ترا در نزد خداوند بیش از پیش دانستم و با خودم گفتم :
«ببین خدا چقدر این فرزند را دوست دارد که قابله هایش را گلهای سرسبد عالم زنان انتخاب کرده است»!😊
...و تو پاک و پاکیزه قدم بدین جهان گذاردی ، طاهره ی مطهره!
ده حورالعین به خانه آمدند با طشت و ابریقی در دست ، پر از آب کوثر!
من آنجا برای اولین بار آب کوثر را دیدم.
👈آن بانوان گرانقدر، ترا با آب کوثر شستشو دادند و در دو جامه ی بهشتی پیچیدند.
و وقتی خدا به رسول من و عالمیان فرمود :
انّا اعطیناک الکوثر
👌من فهمیدم که تو کوثری و هیچ مادری ، دختری به خوبی دختر من نزاده است.😊
سلام بر تو !
سلام بر پدرت!
و سلام بر شوی همیشه استوارت!......
📚 کشتی پهلو گرفته ، سیدمهدی شجاعی
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨