◀️شبهه #شماره_1707
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
درمورد ساحران یهودی مطالبی شنیدم.داستان معروف تبدیل #عصا به #مار در زمان حضرت موسی و کارهای بزرگتر...! میخواستم بدونم اینها چطور میتونن این کارا رو انجام بدن ...نعوذ بالله خدا که نیستن...؛ ما در مورد پیامبران میگیم #معجزه ، اما درمورد اینها میگوییم #سحر.میشه برام توضیح بدید..دچار شبهه شدم.
#دینی #اعتقادی
✅◀️ پاسخ: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✳️ساحران بارگاه فرعون ، یهودی نبودند ، بلکه مشرک و بت پرست بودند.
⬅️ابتدا دقت نمایید که نام هر سؤالی که به ذهن خطور میکند را "شبهه" نگذارید . بدیهی است که انسان وقتی به دنیا می آید ، هیچ نمیداند ، پس همیشه با سؤال مواجه است . وقت از دنیا رفتن نیز حتی اگر عالم دَهر باشد ، باز هم چیز زیادی نمیداند ، اما سؤالات بسیاری دارد . گفت : «تا بدانجا رسید دانشِ من / که دانستم هیچ نمیدانم»، پس سؤال همیشه هست و هر سؤالی هم شبهه نیست.
🔸اما بعد ، دقت نمایید که بشر قدرت های بالقوهی بسیاری دارد که با کسب علم ، عمل ، تجربه ، تمرین و ... میتواند آنها را به فعلیت برساند . حتی انسان میتواند با تمرین دادن قوه بینایی و نگاه کردن ، فلزی را خم کند . یعنی نگاهش به اندازه ی دست و بازویش یا حتی بیشتر ، قدرت داشته باشد ، یا میتواند دیگران را هیپونیزم کرده و مطالبی را به ذهن آنها القا کند و یا متصور نماید . تمامی این قدرت ها در "تصرف" تعریف شده و نمود می یابند . شاید من و شما نتوانیم که یک پای خود را بالا بگیریم و مدت یک روز یا حتی پنج سال همینطور بایستیم ، اما یک مرتضی هندی میتواند پنج سال به همین شکل بایستد و پایش فلج هم نمیشود . البته این تمرین در "تصرف" به او توان های مادی دیگری هم میدهد ، مثل این که مثلاً چشمش نافذ شود و بگوید در دست شما چیست و یا در ذهن شما چه گذشت . پس کار ساحر (جادوگر) و مرتاض ، همین تصرف در اشیاء است که با علم و تمرین در آنها مهارت یافته است و کار عجیبی نیست . برای ما عجیب است ، چون متعارف نیست.
✔️اما معجزه ی الهی کاری است که هیچ کس با علم ، قدرت ، تمرین و ... نمیتواند به آن برسد و کار معجزه این است که "سحر" را میخورد و باطل میکند . وقتی اطبا در زمان حضرت عیسی (ع) ادعای سحر و سپس خدایی کردند ، حضرتش به امر و اذن الهی ، کور را شفا داد ، مرده را زنده کرد ، مجسمه را روح بخشید ، تا همه آن ادعاها باطل شود.
⬅️پس معجزه نیز "تصرف" است ، منتهی تصرفی بالاتر از تصرفات مادی ساحران که برای همگان با علم و تمرین و ممارست ، قابل انجام است . اساساً "ولایت" همان تصرف است . پس ولایت شیطانی تصرفات پست و فانی دارد و ولایت الهی تصرفات والاتر و باقی دارد ، تا برسد به "ولایت تکوینی" که آن نیز همان تصرف است.
♦️کار ساحران:
کار ساحران این بود که طنابهای خود را انداختند و در چشم ها و دیدگان مردم تصرف کردند تا آنها را مار هایی جنبده ببینند ؛ نه این که طناب هایشان تبدیل به مار واقعی و زنده شد:
🍀« قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»(الأعراف،116)
✏️ترجمه : (موسی) گفت «شما بيفكنيد.» و چون افكندند ، ديدگان مردم را افسون كردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در ميان آوردند.
🔸پس دقت کنیم که فرمود : سحر آنان در تصرف به دیدگان مردم بود ، نه جان بخشیدن به طناب.
♦️کار معجزه:
اما کار معجزه ی حضرت موسی علیه السلام این بود که به امر خدا ، عصایش مبدل به مار بزرگ واقعی شد و آن سحر را خورد و باطل کرد ، نه این که طناب ها را خورد.
🍀«وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ» (همان،117)
✏️ترجمه : و به موسى وحى كرديم كه: «عصايت را بينداز» پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعيد . دقت شود که در آیه تصریح شده که عصای موسی (ع) ، دروغ و سحر آنها را فرو بلعید . از این روست که آنها فهمیدند این دیگر از نوع سحر نیست ، چرا که سحر را بلعید . وگرنه چون فرعون میگفتند : این یک سحر بزرگتر است . ماری بزرگتر درست کرد تا مار های کوچکتر را بخورد . اما چون سحر آنان را بلعید (ابطال سحر کرد و مردم دیدند که طناب ها همان طناب است) فهمیدند این دیگر از سنخ سحر نیست ، بلکه معجزه است ، لذا به سجده افتاده و ایمان آوردند . از این رو در آیه بعد به همین «ابطال» تصریح و تأکید دارد:
🍀«فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ»(همان، 118)
✏️ترجمه : پس حقيقت آشكار گرديد و كارهايى كه میکردند باطل شد.
@Sho1bahat
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg