#شاه_نجف✋♥️
هر روز ما به مدح علی میشود شروع...
هوهوی صبح بادصبا مدح حیدر است!
#صباحکم_حیدریه
@Witness
اميدبستيمبهخودش؟
ياهنوزبههزارويکاسبابوعلل،
چنگميزنيمودلخوشميكنيم؟
يكلحظهبهخودموننگاهكنيمميبينيم
بيشترمونشبيهتصويرىكهحضرتعلی
در #نهج_البلاغه ترسيمكردههستيم!
اينخطاباميرالمومنينبهمنوشمايیهست
كهادعاىتوكلداريم
مولاعلیسوگندخوردهكهدروغميگوييم!
همينقدرتلخ،همينقدرتكاندهنده!
"الدنيا،ضُحْكَةُ مُستَعبِرٍ "
دنيا،مضحكهاىگريهانگيزاست.
#غررالحكم
@Witness
#صلعلیکیاامیرالمومنین
چـاهـی کــه بــا آن درد و دل کــردی یـقیـن دارم
حتی کبوترهای آن عرشی ست، «چاهی» نیست
@Witness
°•|از چادرم تــــــا شهـــادت|•°
#رمان_تمام_زندگی_من #قسمت_چهاردهم پایه های اعتماد تلخ ترین ماه عمرم گذشت … من بهش اعتماد کرده بو
#رمان_تمام_زندگی_من
#قسمت_پانزدهم
مهمانی شیطان
چند لحظه طول کشید تا به خودم بیام …
– متین جان … مگه مهمونی زنانه است؟ …
– نه … چطور؟ …
– این کت و شلواری بود که عروسی خواهرت پوشیدم … کتش تنگ و کوتاهه …
با حالت بی حوصله ای اومد سمتم …
– یعنی چی تنگ و کوتاهه؟ … زن خارجی نگرفتم که این حرف های مسخره رو بشنوم … و بیاد با چادر بشینه یه گوشه مجلس … اونجا آدم هاش با کلاسن … امل بازی در نیاری ها …
– امل بازی؟ … امل چی هست؟ …
خندید و رفت توی اتاق کارش … با صدای بلند گفت …
– یعنی همین اداهای تو … راستی رفتیم اونجا، باز وقت اذان شد پا نشی بری وایسی به نماز …
سرش رو آورد بیرون …
– محض رضای خدا … یه امشب، ما رو مسخره و مضحکه مردم نکن …
تکیه دادم به دیوار … نفسم در نمی اومد … نمی تونستم چیزهایی رو که می شنیدیم درک کنم … مغزم از کار افتاده بود … اومد سمتم …
– چت شد تو؟ …
– از روز اول دیدی من چطور آدمی هستم … اگر من اینقدر مسخره ام؛ چرا باهام ازدواج کردی؟ …
با خنده اومد طرفم …
– زن بور اروپایی نگرفتم که بره لای چادر … زن گرفتم به همه پز بدم تا چشم هاشون در بیاد که زن های خودشون به زور هزار قلم آرایش، شبیه تو هم نمیشن …
دوباره رفت توی اتاق … این بار قدرت حرکت کردن نداشتم که دنبالش برم …
– راستی یه دستم توی صورتت ببر … اینطوری بی هیچی هم زیاد جالب نیست … همچین که چشم هاشون بزنه بیرون …
#ادامہ_دارد...
نویسنده متن👆
#مدافع_بانو_زینب_سلام_الله_علیها #سید_طاها_ایمانی
@Witness
°•|از چادرم تــــــا شهـــادت|•°
#رمان_تمام_زندگی_من #قسمت_پانزدهم مهمانی شیطان چند لحظه طول کشید تا به خودم بیام … – متین جان …
#رمان_تمام_زندگی_من
#قسمت_شانزدهم
معنای امل
دیگه نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم … یه سال تموم خون دل خورده بودم اما حالا کارش به جایی رسیده بود که می خواست من رو جلوی بقیه، نما نما کنه …
همون طور که به دیوار تکیه داده بودم، چند لحظه چشم هام رو بستم … پشت سر هم حرف می زد اما دیگه گوش نمی کردم …
– خدایا! خودت گفتی اطاعت از همسر تا جایی درسته که گناه نباشه … اما از اینجا دیگه گناهه … دیگه قدرت صبر کردن و لبخند زدن ندارم … من قدرت اصلاح شوهرم رو ندارم…
چشم هام رو باز کردم و رفتم توی اتاق … بدون اینکه حرفی بزنم و خیلی جدی … کت و شلوار رو برداشتم و زدم به چوب لباسی و روش کاور کشیدم … برگشت سمتم …
– چکار می کنی آنیتا؟ … مگه بهت نگفتم این رو بپوش؟ …
– چرا گفتی … منم شنیدم … تو همون روز اول دیدی من چطور آدمی بودم … من همینم … نمی دونم امل یعنی چی … خوبه یا بد … اما می دونم، هرگز حاضر نمیشم این طوری لباس بپوشم … آرایش کنم و بیام بین دوست های تو … و با اون زن ها که مثل … فاحشه های اروپایی آرایش می کنن؛ رفت و آمد کنم …
حسابی جا خورده بود … باورش نمی شد … داشتم برای اولین بار باهاش مخالفت می کردم …
گریه ام گرفته بود …
– همه چیز رو تحمل کردم … همه چیز رو … اما دیگه این یکی رو نمی تونم …
دیگه نتونستم جلوی اشک هام رو بگیرم …
#ادامہ_دارد...
نویسنده متن👆
#مدافع_بانو_زینب_سلام_الله_علیها #سید_طاها_ایمانی
@Witness
عشــٓـق،
یڪسینــہۆ
هفـٺـادۆ،دوسـر
مـےخــۆاهــد...! :)🍃
#الـسلامعلیڪیااباعبدالله 💔
@Witness
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+دݪم گرفتہ ...
_تربتِ امام حسین«ع» بپاش به زندگیت
میشوره میبره هرچے درد و غمِ :)
@Witness
♨️.ویروسِ #غیبت
امام صادق(ع):
سرعت اثر غیبت در ویرانی دین و ایمان بیش از اثر ویرانکنندهی جذام در درون انسان است!
📙اصول کافی ج۴ ص۵۹
کاری را انجام دهید که موجب خشنودی قلب امام زمان (عج) گردد.
#کلام_شهید👇
شهید غلامرضا عقیقی
@Witness