باشگاه نویسندگی.
قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوتُ قَومِي لَيلٗا وَنَهَارٗا گفت: پروردگارا! همانا قوم خود را شب و روز [به آ
شاید باید بگم سورهی نوح با نغمهی آقای پرهیزگار یکی از بهترینهایی هست که شنیدم.
استادمون میگفتن اینجا درد و دل حضرت نوح با خدا صورت میگیره از سر اینکه قومش حاضر نیست دین بیارن و اونو پس میزنن و حضرت خیلی بابت این قضیه غمگین بود.
و مثل اینکه،
آقای پرهیزگار به خوبی تونستن با آهنگ مناسب، این سوز غم حضرت رو نشون بدن و در واقع واقعگرایانهتر این قصه رو برامون تعریف کنن.
چطور صدای کاراکترها را در داستان پیدا کنیم؟🤎
WhereToRead
🎻 یکی از نکات جالب داستان اینجاست که معمولا وقتی در تنهایی خود شروع به خواندن داستان میکنیم صدایمان را کسی نمیشنود ولی با نگاه کردن به کلمات داستان صدای کاراکترها در ذهن ما غوغایی به پا میکند. هر کدام از کاراکترها با یک تن صدا و لحن متمایز صحبت میکنند. این قضیه جدا از اینکه چه نوع راوی داشته باشیم، یعنی داستان اول شخص روایت شود یا دانای کل، باید به دقیق ترین شکل به اجرا برسد، اما نویسنده چطور به این کاراکترها صدا میدهد؟
📦روش پیشنهادی من: قبل از اینکه صحنهای را بنویسید کاراکترهایتان را یک نیرو با یک انگیزه مشخص در نظر بگیرید و بعد چشمانتان را ببندید و صحنهای که میخواهید بنویسید را بشنوید. احساس کنید پشت در یک اتاق فال گوش نشستهاید و چهره افرادی که صحبت میکنند را نمیبینید و فقط صدایشان را میشنوید. یکی یکی این نیروها وارد صحنه میشوند و شروع به صحبت میکنند. بدون اینکه بخواهید کاراکتر حرفی که شما میخواهید را بزند اجازه بدهید خود کاراکتر در ذهنتان شروع به حرف زدن کند و شما فقط شاهد حرف زدنش باشید.
🪵چندبار اول خیلی صدای خاصی عایدتان نخواهد شد و چند صدایی که قبلا شنیدهاید را میشنوید و سریع این صداها عوض میشوند. شاید چون حواستان پرت میشود. ولی این کار را چندبار در روز در سکوت انجام دهید و خواهید دید که در سرتان یک سرو صدای عجیبی راه میافتد. تعداد این صداها کمتر و کمتر می شوند تا بالاخره به صدای کارکترهای خود برسید.
#چطور_بنویسیم
@TheDivanOfLaiya
🤹🏻♂️از رویاروییها در صحنه داستانی استفاده کنید.
WhatToRead
~🟢اگر شخصیت داستان شما دست به عملی نزند، دیگر طرح داستان ندارید. طرح در نتیجه اعمال و اقداماتی که شخصیت انجام میدهد تا مشکلات پیش رویش را حل کند به وجود میآید. شخصیت همه این کارها را انجام میدهد تا به خواسته و هدفش برسد.
شخصیت برای اینکه دست به عملی بزند باید هدفش را انتخاب و در جهتش حرکت کند. در ضمن باید نیرویی با اقدام یا عمل او مخالفت کند هم باشد. اگر او هر چه خواست راحت به آن برسد، صحنه ما بیروح و ملال آور خواهد شد.
~🔵اما با شخصیت منفعل چه کنیم؟
با شخصیتی که واقعا کار چندانی در داستان انجام نمیدهد چه کنیم؟ نصیحت من این است که تا وقتی نویسنده کارآزموده و ماهری نشدهاید از شخصیت های منفعل استفاده نکنید. اغلب انتخاب درست این است که ما شخصیت دیگری خلق کنیمکه به دلیلی سد راه شخصیت اصلی ما شود. در نتیجه بین آن دو رویارویی و درگیری به وجود میآید. مهم ترین راه برای ایجاد کشش، استفاده از تنشی است که خود شخصیت ها به وجود میآورند.
~🔴در پایان یکصحنه، ممکن است شخصیت بتواند همه موانع را از راهش بردارد و به هدفش در ان صحنه برسد. اما یادتان باشد از آنجا که هدف اصلی نگران نگه داشتن دائم خواننده یا همان تعلیق است، بهتر است شخصیت در صحنه به هدفش نرسد و تعلیق ادامه داشته باشد. الگوی «عمل، عکس العمل، عمل یا اقدام مؤثرتر» داستان را به جلو میبرد. همین الگو باعث میشود داستان شما رو به جلو حرکت کند.
#به_نویسنده
#چطور_بنویسیم
@TheDivanOfLaiya