'وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا ۖ
لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا ۖ نَحْنُ نَرْزُقُكَ ۗ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ
-طه، ۱۳۲
میلاد امام حسن علیهالسلام،
کریم اهلبیت مبارک باد...💜
🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
👂🏻=✍️🏻 نوشتن نوشتن راهی ساده و گیرا برای برقراری ارتباط غیرشفاهیه. همچنین برای مردمی که به انتخاب
✊🏻=💬 زبان اشاره
ممکنه فکر کنید نوشتنش به همین سادگیه که بنویسید شخصیت چه اشارهای کرد. اما زبان اشاره دقیقاً اینطوری نیست.
🃏زبان اشاره آمریکایی¹ (ASL) زبان ویژه خودش رو با ساختار دستوریای داره که کاملاً از انگلیسی متفاوته.
¹ American Sign Language (ASL)
❗️اگه بنویسید چه نشونههایی رو نشون میداد، مثل جملهای عادی و نرمال در انگلیسی به نظر نخواهد رسید. ASL رو بیشتر جامعهی ناشنوا استفاده میکنن، و مجزا از زبان انگلیسی توسعه یافته.
اگه شخصیت برای برقراری ارتباط از ASL استفاده میکنه، شاید خوب باشه شخصیتی رو وارد داستان کنید که گفتوگوی اشارهای رو ترجمه میکنه.
🎴همچنین زبان اشاره انگلیسی رو داریم:
Signed Exact English (SEE)
که درست نمایانگر زبان انگلیسیه، با همون گرامر و ساختار جملهها.
~ یاد گرفتنش برای انگلیسیزبانها آسونتره چون همون گرامر رو داره و اگه کسی موقت لال بشه یا توی محیط عادیای بزرگ بشه منطقیه که SEE رو به ASL ترجیح بده.
☝🏻اینکه شخصیت از چه نوع زبان اشارهای استفاده میکنه، مهمه. گرچه که فارغ از نوع زبان اشاره، برقراری ارتباط باز میتونه سخت باشه.
+ اگه اطرافیان شخصیت زبان اشاره رو بلد نباشن دیگه کسی نیست که اون باهاش ارتباط برقرار کنه.
+ اگه شخصیت مداوم از زبان اشاره استفاده نمیکنه، لازم نیست کامل و دقیق بلدش باشه، بلکه یادگیری واژگان ساده کافیه.
میتونه فقط واژگان سادهای مثل «دستشویی» یا «گرسنه» یا «پرسروصدا» رو یاد بگیره که احساساتش رو بیان کنه.
ادامه دارد...
#چطور_بنویسیم
🏠‧₊˚@WriteClub
همیشه باید مرتب و در ساعتهای معین پشت میز کار خود بنشینی تا بالاخره پس از یک روز، دو روز ... الهام به سراغت بیاید.☝🏻
یعنی چون منتظری آن را بهسوی خودت میکشانی. در داستاننویسی بهخصوص وقتی آن واقعه بزرگ شکل گرفت، باقی مسائل پیرو آن پیش میرود.
من از خانم مهشید امیرشاهی شنیدم که گفت:《یک روز تنها از تهران راه افتادم و به طرف چالوس رفتم، دیدم که میخواهم داستانم را بنویسم. ولی نه قلم همراهم بود و نه مداد. ساعت دوازده شب بود و کسی در هتل نبود من با مداد ابرو داستانم را نوشتم و صبح بیآنکه لب دریا بروم یا شنا کنم، از همانجا برگشتم تهران.》🚶🏻♀️
-ابراهیم یونسی
#به_نویسنده
🏠‧₊˚@WriteClub