eitaa logo
باشگاه نویسندگی.
1.4هزار دنبال‌کننده
271 عکس
54 ویدیو
10 فایل
'به نام خدا' . اینجا هستم تا بهت کمک کنم که همیشه بنویسی. پا به پای هم‌ باشیم، اینجا باهام حرف بزن: https://daigo.ir/secret/920567090
مشاهده در ایتا
دانلود
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نکته مهم استاد فاطمی نیا برای شب قدر!
باشگاه نویسندگی.
دعای جوشن کبیر، با خط درشت و روان برای شما عزیزام:"❤️ التماس دعا
تا سال بعد خداحافظ، ای شب- فقط شب.
ای مرد بزرگ دنیا، لطفا همیشه این دست رو روی شونه هامون بزار. بیشتر از اینا بهت نیاز داریم.
WhereToRead 🗣 مراحل نوشتن داستان از زبان یک نویسنده ~ هرگاه جرقه‌ای برای داستانی زده می‌شود، آن را به سرعت یادداشت می‌کنم و اگر ذهنم آماده باشد، در عین یادداشت کردن سعی می‌کنم نکات یا فضاهای جدیدی که حول و حوش آن داستان به ذهنم می‌رسد و شاخ و برگ‌هایی که ذهنم مناسب می‌بیند، به صورت تیتروار بنویسم. این کار را تا جایی ادامه می‌دهم که احساس کنم ذهنم از این داستان تخلیه شده ‌است. این فرایند می‌تواند از پنج دقیقه تا دو ساعت طول بکشد. یعنی در اولین گام ممکن است فقط یک پاراگراف بنویسم. گاهی هم پیش آمده که بیش از نیمی از داستان را در همان نوبت اول بنویسم. گام بعدی این است که هرازگاهی به این یادداشت‌ها رجوع می‌کنم تا ببینم که ذهنم آماده‌ی نوشتن کدام یک از آن‌هاست. یعنی در آن‌لحظه به پرداختن به کدام سوژه علاقه دارم. 🤔💢 در گام بعد وقتی که احساس کردم داستانی از آب در آمده و سر و شکلی گرفته، این داستان را وارد فایل داستان‌هایم می‌کنم؛ یعنی داستان‌هایی که حدودا آماده‌اند. مراحلی که پس از آن پیش رویم است، ویرایش این داستان‌هاست. البته در حین نوشتن گاهی ویرایش می‌کنم اما زیاد به آن نمی‌پردازم تا آن که احساس کنم داستان از آب در آمده و از آن به بعد است که ویرایش را انجام می‌دهم. ویرایش، ویرایش، ویرایش. به دفعات بسیار زیاد. که این ویرایش می‌تواند در ابعاد کلمه، جمله، پاراگراف، حتی حذف یا اضافه‌کردن یک شخصیت، تغییر پایان‌بندی و حتی تغییر ابتدای داستان، تغییر اسم داستان و… 👐🏼🎈 [ویرایش می‌تواند شامل همه‌چیز شود. در ویرایش همیشه یک‌چیز را به‌صورت جدی دنبال می‌کنم، این که بیشتر به کاهش بپردازم و از حجم داستان کم کنم. داستان را به سمت کوچک‌ترشدن پیش ببرم و از اطناب دوری کنم. برای همین خوشحال می‌شوم هروقت سراغ ویرایش داستانی می‌روم، علی‌رغم آن که ممکن است فضاهایی را به آن اضافه کنم، کلمات یا جملاتی را حذف کنم، برای آن‌که داستان سرعت بیش‌تری بگیرد و تاثیرگذاری بیش‌تری داشته‌باشد. ] 🏠‧₊˚@WriteClub
WhatToRead نویسنده کارش این است که شخصیت‌های داستانی را زنده و با جنب‌وجوش بسازد. بعد از آن کاری ندارد جز آنکه، دنبال آدم‌های زنده‌ای که ساخته بیفتد و گزارشگر احوال‌شان باشد و طرح را موافق با حرکت شخصیت‌های داستانی تغییر بدهد و پیش ببرد. ⛱️تولستوی از پوشکین می‌گوید: «یک روز کسی نزد پوشکین رفت، دید که او می‌خندد. پرسید: «چرا می‌خندی؟» گفت: «ناتالیا به من حقه زد، دارد شوهر می‌کند» توجه فرمودید؟ نویسنده می‌بیند که قضیه این‌طور پیش آمده است و این نشان می‌دهد که شخصیت داستان او، خود را درست ساخته است. اگر مصالح داستان، خوب ساخته شده باشد، علیه طرح می‌شورند و شورش آن‌ها به معنای درهم ریختن طرح ذهنی نویسنده است اما با پیگیری شخصیت‌هاست که طرح واقعی شکل خواهد گرفت. 🏠‧₊˚@WriteClub
حفره پیرنگ چیست؟⚕️ حفره پیرنگ یعنی شکافی در پیرنگ داستان؛ طوری که هرچی ریسیدید پنبه بشه. نشونه‌ی بی‌منطق شدن داستانه. دلایل مختلفی که حفره‌ی پیرنگ به وجود می‌آرن: ☂️هماهنگ نبودن: مثلا علت مرگ مادر شخصیت در فصل اول حمله قلبیه، اما در فصل دوازدهم دلیلش حمله‌ی حیوونه. 🪁پیوستگی نداشتن: شخصیت در فصل اول شهر رو ترک می‌کنه، اما اتفاقاتی می‌افته که برای منطقی بودنشون لازمه شخصیت خونه باشه. 🔮تناقض داشتن: نویسنده دنیایی رو می‌سازه که توش جاذبه خیلی کمه اما در یک صحنه لازمه جاذبه به اندازه‌ی عادیش در زمین باشه. 🏠‧₊˚@WriteClub
WhatToRead 🗣اگر دیالوگ، خوب نوشته شود، نشان می‌دهد که شخصیت باهوش است یا ابله، صداقت دارد یا ندارد، شوخ است یا نه. دیالوگ خوب را گراهام گرین یا جرج هیگینز نوشته است، که ارزش خواندن دارد. دیالوگ بد کشنده است و مثل یک ساز موسیقی که بد تنظیم شده باشد، گوش را آزار می‌دهد. 👣 شما می‌توانید مهارت خود را در این خصوص بیشتر کنید. آن را می‌توان از صحبت‌کردن و گوش‌دادن به دیگران آموخت. به‌خصوص گوش‌کردن، توجه به لهجه و ریتم و زبان‌های محاوره گروه‌های گوناگون. به‌نظر می‌رسد نویسندگانی که دیالوگ خوب می‌نویسند بیش از هر چیز با شنوایی خوب به دنیا آمده‌اند درست مثل بعضی موسیقی‌دانان و خواننده‌ها که تن صدایشان کامل یا تقریبا کامل است. 🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
✊🏻=💬 زبان اشاره ممکنه فکر کنید نوشتنش به همین سادگیه که بنویسید شخصیت چه اشاره‌ای کرد. اما زبان اشا
🙅🏻‍♀️ادا، درآوردن صدا، حالت‌های چهره🙇🏻‍♀️ وقتی شخصیت برای برقراری ارتباط از ژست و اداها، تلفظ صوتی و حالت چهره استفاده می‌کنه، باید خوبِ خوب از اصل «نگو، نشون بده» استفاده کنید. 🔈شخصیت می‌تونه صدا دربیاره و به کمک اونا مخالف و موافق بودنش رو اعلام کنه. مثل صداهای «اوه»، «همم»، «اممم»، «اِ» با لحن‌های متفاوت. ~ وقتی شخصیت صدا درمی‌آره ولی از کلمه‌ها استفاده نمی‌کنه لحنش مهم می‌شه. مثلا صدای «هاه» رو در نظر بگیرید. می‌تونه نشون‌دهنده‌ی سردرگمی، پیروزی، توجه، بدگمانی و کلی احساس دیگه باشه و بستگی به طرز ادا کردنش داره. ~ به جای این‌که فقط بگید «به نظر سردرگم می‌آمد» می‌تونید به خواننده سرنخ‌های دیگه‌ای بدید که بفهمه «هاه» چطور ادا شده. ~ مثلاً بعضی از نشانه‌های سردرگمی اخم، چپ‌چپ نگاه کردن، و چشمیه که چهره‌ی دیگران رو به دنبال جواب جست‌وجو می‌کنه. ~ زبان بدن می‌تونه حس رو نشون بده؛ شخصیت می‌تونه سرش رو به یک سمت خم کنه، سر به زیر بشه، یا دهنش رو با دستش بپوشونه. 🗞جز جنبه‌های احساسی برقراری ارتباط، حالت چهره و ژست هم می‌تونن به راحتی معانی‌ای مثل «آره» یا «نه» رو انتقال بدن. ~ شخصیت می‌تونه راحت به چیز مد نظرش اشاره کنه. می‌تونید خیلی کارهای خلاقانه‌تری بکنید. ~ فکر کنید تینکر بل چطور حرف‌هاش رو بروز می‌ده، در حالی که یک کلمه هم حرف نمی‌زنه! 🏠‧₊˚@WriteClub
𖧵ֹֺֽ໋໋݊· 𝗍𝗁𝖾 𝗐𝗈𝗋𝗅𝖽 𝗂𝗌 𝗌𝗉𝗂𝗇𝗇𝗂𝗇𝗀 𝗍𝗈𝗈 𝖿𝖺𝗌𝗍.🌌
💢برخی از فشارهای رایج در ادبیات داستانی عبارتند از: - کسی می‌خواهد آسیبی به شخصیت اصلی بزند. - کسی می‌خواهد به عزیزی از عزیزان شخصیت اصلی آسیب برساند. - نیاز مبرم به پول یا پول زیاد. - اشتیاق سوزان به محبوب بودن. - آثار مخرب جنگ (از زاویه دید سربازان یا غیرنظامیان). - نیاز انسان به کشف ناشناخته‌ها. - فشار درونی برای دوری از تنهایی و بی‌کسی. - فشار والدین بر فرزندان برای دستیابی به هدفی یا اینکه تافته‌ی جدابافته شدن. - اشتیاق به کسب رضای خدا. - ترس از غضب خدا. - فشار رئیس برای انجام دادن یا ندادن کاری. - فشار همسر برای انجام دادن یا ندادن کاری. - فشار ناشی از نیاز(های) فرزند(ان). - فشار برای همنوا شدن با جامعه یا مذهب. - فشار ناشی از احساس گناه بابت کاری که کسی انجام داده. - فشار قانون. - فشار درونی برای خوب جلوه دادن خود جهت تحت تاقیر قرار دادن دیگران. - فشار وجدان یا ارزش‌های اخلاقی. نکته❗️ شما می‌توانید این فشارها را با هم ترکیب کنید تا بر شخصیت داستان فشار بیشتری وارد آید. 🏠‧₊˚@WriteClub