تا حالا دقت کردین که چرا شخصیت میترسه؟🕯🌚
'حالا که فکر کردید شخصیت از چی میترسه، باید به اینم فکر کنید که چرا ازش میترسه.
بسیاری از ترسها ذاتی یا منطقیاند. در اون حالت اگه کسی بپرسه چرا شخصیت میترسه، جوابش واضحه.
'کسی نمیخواد شکنجه یا کشته بشه و آسیب ببینه. ترسهای منطقیِ دیگه، میتونن اینا باشن: گم شدن، از دست دادن معشوق، بیمار شدن.
#چطور_بنویسیم
🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
تا حالا دقت کردین که چرا شخصیت میترسه؟🕯🌚 'حالا که فکر کردید شخصیت از چی میترسه، باید به اینم فکر
اما وقتی ترسِ شخصیت رو نمیشه
به آسونی توضیح داد، چیکار باید کرد؟🪔
-'بسیاری از ترسها حاصل تجربههای گذشتهاند. اگه کسی از سگ میترسه، احتمالاً پیشتر سگی گازش گرفته.
اگه کسی از دلقکها میترسه، شاید دلیلش اینه که کسی که الگوش بود از دلقکها میترسید و شخصیت هم ازش یاد گرفت.
'لزوماً نمیخواد خیلی روی ارتباط فوبیا و گذشتهی شخصیت کار کنید، اما باید فکر کنید ریشهی ترس کجاست که واکنشهای شخصیت عمیقتر واکاوی بشه.
'ترسها پیچیدهاند و میتونن به دلایل مختلفی ایجاد بشن. تمام ترسها علت روشن و قابلتشخیصی ندارن. بعضی ترسها ممکنه توضیح روانشناختی پیچیدهتری داشته باشن.
'آدمهای گوناگون میتونن از یک چیز بترسن و هرکدوم دلیل ویژهی خودشون رو داشته باشن.
برای مثال، یکی میتونه از جمعیت زیاد بترسه چون سروصداش زیاده، یکی دیگه میترسه چون راحت گم میشه، یکی دیگه میترسه چون ظرفیت روابط اجتماعی رو نداره.
[ترسها تاثیرگذارتر میشن اگه طرز تجربه کردنشون عمیق باشه. اگه شخصیتهاتون دلایل عمیق و معنیداری برای ترسیدن از چیزی دارند، باید به خوانندههاتون سرنخ بدید که چه احساسات پیچیدهای رو تجربه میکنن و چه خاطراتی دارن.]
#چطور_بنویسیم
🏠‧₊˚@WriteClub
اِمی تَن(نویسنده)؛نویسندگی خلاقانه🎋👩🏻💻
اولین سوالی که یه نویسندهی خلاق از خودش میپرسه اینه: آگاهی من نسبت به تجربیات و داستان زندگی خودم چه مقداره و چطور میخوام اون رو به داستانهام اضافه کنم تا اون رو مال خودم بدونم؟
[شاید بگید خب شاید یکی نخواد راجع به داستان زندگیش بنویسه! اشتباه نکنید. این راجع به داستان زندگیِ شما نیست؛ راجع به قدرتِ حس کردن زندگیای هست که بهتون اعطا شده و شما به عنوان یه نویسنده باید اون رو توی داستان بیارید وگرنه اون داستان، مخاطبی که عاشقانه اون کتاب رو دوست داشته باشه رو پیدا نمیکنه، چون لزوما ازش احساس زندگی رو نگرفته. احساسی که بتونه درکش کنه.]🍎
اگه به این کار مداومت داشته باشید و نسبت به هدفتون جدی باشید، به این معنا که ماهیت و مفهوم طبیعت انسانی خودتون، دنیای ارتباطات و همچنین کشمکشی که میان اینها وجود داره رو بفهمید، شما میتونید داستانی برای گفتن داشته باشید.
باید بفهمید در دنیایی که خلق کردین چطور این داستان ها نقش خودشون رو ایفا میکنن.🍀
و مهمتر از هرچیزی[مثل قبل تر که بالا گفتم]، شما باید بفهمید چه چیزی باعث ایجاد حس زندگی میشه و این حس رو به داستان زندگیتون تقدیم کنید.
#چطور_بنویسیم
#مسترکلاسامیتن
🏠‧₊˚@WriteClub
👒توصیههای نویسندگی خبرنگار نویسنده
آمریکایی/ صحنههای طلایی و چیزهای دیگر
1⃣ چیزهای دیگری بدانید.
شاید کمی عجیب باشد ولی نویسنده باید نسبت به دیگران چیزهای بیشتری بداند. یعنی شما باید در کتاب درباره چیزی یا موضوعی بنویسید که دیگران اطلاعی از آن ندارند. این همان گزارش نویسی توسط خبرنگاران است که وقتی در داستان میآید جذاب میشود. به طور کلی گزارش نویسی کار جذابی است. در زندگی حرفهای من این گزارشها همیشه وجود داشتند و وقتی آدمهای جدیدی ملاقات میکنید مطالب بیشتری برای نوشتن گزارش وجود دارد در غیر این صورت باید انگشت بمکید و منتظر بمانید چیزی درون ذهنتان وارد شود. پس بهتر است از اینترنت یا هر وسیله دیگر برای دانستن قصه مردمان دیگر استفاده کنید.
2️⃣ بدانید چه کار میکنید.
اگر از قبل ندانید سعی دارید دربارهی چه چیزی بنویسید مطمئن باشید خواننده نیز از نوشتههایتان چیزی نخواهد فهمید. آیا یک داستان مینویسید یا یک گزارش سیاسی؟ یک مصاحبه پیاده میکنید یا سعی دارید یک یادداشت بنویسید؟ هر کدام از این اهداف و موضوعات نیاز به قالبهای خاصی دارد که باید از قبل خودتان را در چارچوب آنها آماده کنید. من خودم وقتی برای روزنامه مینویسم پاسخ این سوالات روشن است و نوشتهها باید بدون ابهام تنها به مقصد فکر کنند. ولی وقتی قرار است یک داستان نوشته شود، نیاز به فضاسازی بیشتری وجود دارد. شخصیتپردازی لازم است و گفتگوها باید متناسب با ابتدا و انتهای داستان باشد. برای این کار بهتر است خلاصهای از داستان را در ذهن خود مرور کنید و کلمات بعدی داستان خودش میآید.
3⃣ بازنویسی کنید و بازنویسی...
من شانس زیادی داشتم که در زندگی شخصی با تعداد زیادی ویراستار دوست بودم. اکثر آنها در کار خود حرفهای بودند. به واسطه آنها در نوشتن داستان عادت دارم همیشه نوشتهها را بازنویسی کنم. جملههای بازنویسیشده بعدی بهطور حتم بهتر از قبلیهاست. مثل فشردن یک اسفنج پر از آب است که وقتی آب اضافیاش گرفته میشود سبک و سرحال میشود.
4⃣ خودتان باشید.
رایجترین اشتباه اکثر نویسندههای تازهکار تقلید و به قول خودشان الهام گرفتن از نویسندههای بزرگ است ولی یادتان باشد خوانندهها داستانهای این نویسندههای بزرگ را خواندهاند و اگر داستان شما شبیه آنها باشد به طور حتم مردود خواهد شد. بهترین صدا، صدای خودتان است. به همان شیوهای بنویسید که صحبت میکنید. سعی نکنید طرز صبحت دیگران را بنویسید. به جای استفاده از لغات ادبی نویسندههای بزرگ از لغات ساده خودتان استفاده کنید تا ببینید همیشه لغات سخت و ادبی زیبا نیستند.
5⃣ صحنههای طلایی
مهم نیست دربارهی چه چیزی مینویسید. سعی کنید هر موقع که توانستید از صحنههای موجود استفاده کنید. نمایشنامه نویسها همیشه به صحنه توجه دارند و دیالوگهای خود را بر اساس صحنههای داخلی و خارجی و هر صحنه دیگری تنظیم میکنند. فکر نکنید در داستان صحنه مهم نیست. وقتی نتوانید صحنه را برای خواننده تفسیر و نمایش بدهید، نوشتههایتان تاثیرگذاری خوبی نخواهند داشت. نویسندهها بهترین جملات خود را در صحنههای طلایی خلق میکنند. یعنی برای یک نمایش خوب باید صحنه را از قبل آماده کنید. به همان اندازه صحنهسازی و بهقول تئاتریها دکور خوب روی خواننده تاثیر بیشتری دارد.
#چطور_بنویسیم
#به_نویسنده
🏠‧₊˚@WriteClub
WhatToRead
" نویسنده نباید بگذارد که تصویرهای او فرسوده و مستعمل شوند. او اگر به دلائلی، در صد کتاب خود، صدبار توصیف پرواز پرندگان را میدهد، باید که حتی دو توصیف او به هم شباهت نداشته باشند، و دو توصیف او به توصیفاتی که دیگران از پرواز پرندگان کردهاند، شباهت نداشته باشد."
#به_نویسنده
🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
اِمی تَن(نویسنده)؛نویسندگی خلاقانه🎋👩🏻💻 اولین سوالی که یه نویسندهی خلاق از خودش میپرسه اینه: آگ
اِمی تَن(نویسنده)؛نویسندگی خلاقانه🎋👩🏻💻
اگه میخواید با گفتار خودتون بنویسید، باید داستانهایی بنویسید که مختص به شماست.🦎
[در غیر این صورت شما باید یه شخصیت جدید خلق کنید تا گفتار مختص به خودش رو داشته باشه]
"لحن نویسنده"
گفتار و لحن چیه؟ داستان چیه؟ کدوم یکی بر اون یکی مقدم هست؟
گفتار=آگاهی و اعتقادات منحصر به فرد. همان طرز فکر.
داستان=همان راهنماییای که به مخاطب میدهید تا توی جریانِ تعاریفتون بیافته.
[و هر دو باهمدیگر همراه هستند.]
گفتار نویسنده و راوی یکی نیست و باید راوی رو توی موقعیت تعریف کردن پرت کنید[و صرف تصور کردن و نوشتن کافی نیست.]
به آگاهی خودتون ضربه بزنید چرا که باورهاتون به سختی پیدا شدن و کسی اونارو به شما نداده.💚
#چطور_بنویسیم
#مسترکلاسامیتن
🏠‧₊˚@WriteClub