9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حساب و کتاب دستگاه امام حسین فرق میکند ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
قَـالَ الامام الحُسَينُ (عليه السلام) : لَوْ شَتَمَنى رَجُلٌ فى هذِهِ الاُذُنِ (و اَوْمى اِلَى اليُمْنى) وَاعْتَذَرَ لى فِى الاُْخْرى، لَقَبِلْتُ ذلِكَ مِنْهُ.
امام حسين (عليه السلام) فرمودند :
اگر كسى در اين گوش من (اشاره كرد به گوش راست) ناسزا گويد و در گوش ديگرم عذرخواهى كند، پوزش او را از او قبول مى كنم.
احقاق الحق ج 11 ص 431
@varesoon
آیت الله نجومی:
حسین پناه همه ناامیدان است و براستی که پناه همه شهیدان و اولیاء و صالحان درگاه خداوند است
اگر لطف حسین به کمک نشتابد عمل کی و شهادت کی مقبول است
یا ایها العزیز عارفان عاکف درگاه تو میگویند در آستانه تو قصد قربت به آن درجه ای که در سایر عبادات شرط است لازم نیست خیال میکنم راست میگویند مگر نه آنکه گریه و نوحه و عزاداری بر تو درمان همه آن دردها و مکمل و متمم آن عبادات است مگر نه آنکه تو به کمک آمده ای تا قصد قربت های آن عبادات را تصحیح کنی؟
اگر همان شرایط در درگاه تو هم معتبر باشد، اینکه نقض غرض است و درست شدنی نیست.
ای محبوب العارفین اگر یاد تو و ذکر تو و نور تو ای حسین در بهشت نباشد بهشت به چه کار آید؟
صحبت تو بهشت است نه حور و غلمان و آب و درخت و غیر و غیر و چه خوش سروده است حجة الاسلام نیر تبریزی
مقصود ما ز خلق جهان جلوه تو بود
بعد از تو خاک بر سر این عالم خراب
@varesoon
.
حاضرم تفسیر المیزانم را با این بیت عوض کنم!
.
آیت الله محمدجواد علوی بروجردی، نوه آیت الله العظمی بروجردی نقل میکنند:
روزی در محضر علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان نشسته بودم.
اتفاقاً مداح اهل بیت جناب آقای حاج محمد علامه هم تشریف داشتند.
علامه طباطبایی رو کردند به آقای علامۀ مداح و فرمودند:
دلم میخواهد حالا که اینجا آمدید یک روضهای برای من بخوانید!
یک صندلی آنجا بود، آقای حاج محمد علامه بلند شدند و روی آن صندلی نشسته و شروع کردند به روضه خواندن!
یادم هست که روضۀ حضرت علی اکبر را خواندند. و شعری هم که ایشان در آن روضه خواندند شعر معروف ایرج میرزا راجع به حضرت علی اکبر بود که با این مطلع شروع میشود:
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
جناب حاج محمد علامه این اشعار را خواندند تا که رسیدند به این بیت:
بعد از پسر، دل پدر آماج تیغ شد
آتش زدند لانۀ مرغِ پریده را
در اینجا بود که مرحوم علامۀ طباطبایی رو به آقای علامه مداح کردند و فرمودند:
«اَعِد» یعنی تکرار کن!
آقای مداح هم بیت مذکور را دوباره خواندند. یادم هست که علامۀ طباطبایی چهار بار درخواست کردند که این بیت را بخواند.
علامۀ طباطبایی گریه میکردند و اشک بر روی محاسن شان میریخت!
روضه تمام شد اما علامۀ طباطبایی همین جور که این بیت را تکرار میکردند، اشک میریختند و از شدت تأثر با دست بر روی پایشان میزدند!
علامه طباطبایی در همین حال که بودند فرمودند:
ای کاش ایرج میرزا این بیت از این شعر را میداد به من و من تفسیر المیزانم را میدادم به او!!
من به علامۀ طباطبایی عرض کردم:
آقا! حضرتعالی ایرج میرزا را میشناسید؟ اشعار ایشان را مطالعه فرمودهاید؟ او شاعر هزل سرایی است!
علامه طباطبایی فرمودند:
بله، دیوان ایشان پیش من هست و آن را دارم، مع ذلک ای کاش ایرج میرزا این بیت از این شعر را به من میداد و من تفسیر المیزانم رابه او میدادم!
کسی که این بیت را راجع به علی اکبرِ امام حسین (علیه السلام) سروده است، من نمیتوانم باور کنم که آقا سید الشهدا فردای قیامت نسبت به او بی تفاوت باشد!
.
#سیدالشهدا علیهالسلام
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#علامه_طباطبایی
#آیت_الله_علوی_بروجردی
#ایرج_میرزا
#علامه_مداح
@varesoon
📎شعر ایرج میرزا برای شهادت حضرت علی اکبر سلام الله علیه
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند
تا تقویت شود دل محنت کشیده را
یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند
تا برکنندش از دل، خار خلیده را
القصه هرکسی به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را
آیا که داد تسلیت خاطر حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟
آیا که غمگساری و اندُهبری نمود
لیلای داغدیدۀ محنتکشیده را
بعد از پسر دل پدر آماج تیغ شد
آتش زدند لانۀ مرغ پریده را
@varesoon
«اعجاز زیارت عاشورا»
العبد محمدتقی بهجت:
خدا اعجاز انبیا، اوصیا، اولیا و علما را هم اگر مصلحت بداند، ظاهر میکند؛ کما اینکه در سامره کرد. کأنه همه در معرض طاعون بودند و همهگیر شده بود. آقا سید محمد فشارکی رضواناللهعلیه با آن کراماتش و مقامات علمیه و عملیه، گفت: «من بر همۀ شیعه حکم میکنم که سه روز روزه بگیرند ـالبته روزه مظنونم است و یقینی نیستـ و در این سه روز، زیارت عاشورا را بخوانند؛ خداوند بهواسطه این کارشان، این بلا را از شیعه رفع میکند». اهل سامرا دیدند فوجفوج از غیر شیعه وفات میکنند، ولی یک نفر از شیعه وفات نمیکند. البته یک نفر در تمام جمعیت شیعه وفات کرد، ولی نه به طاعون. یک پارهدوزی به یک مرض دیگری وفات کرد والّا احدی به طاعون وفات نکرد و اینها تعجب کردند که این چه بلایی است که مخصوص غیر شیعه است و فوجفوج از غیر شیعه، به طاعون وفات میکنند.
لذا آنها میآمدند در صحن عسکریین و میگفتند: «یَا عَلِیٌ الهَادِی، نُسَلِّمُ عَلَیْکَ، مِثْلْ مَا یُسَلِّمُ الشِیعَة»؛ هر طوری که شیعه سلام میکنند، ما هم به همان نیت و همانطور سلام میکنیم، درباره ما هم شفاعت بکن، کما اینکه شیعه را میبینیم که با طاعون کشته نمیشوند.
کأنه در طاعون نوشته شده بود: «برای غیر شیعه». این هم از اعجاز است.
ملاحظه میکنید؟ بااینکه حقانیت روشن بود، ولی ایمان نمیآورند و ریشۀ مطلب را که زیارت عاشورا بود، دنبال نمیکردند.
رحمت واسعه، ص۲۰۸
@varesoon
@varesoon_bahjat
.
🌷 آیت الله سید محمد حجت کوهکمرى پیش از فرارسیدن زمان وداع از دنیا تربت سالار شهیدان (علیه السلام) را طلب کرد ، کمی از آن را بر زبان گذارد و فرمود :
☘ " آخر زادي من الدنیا ، تربة الحسین (ع) "
☘ آخرین توشه ام از دنیا ، تربت حسین (علیه السلام) است .
@varesoon
recording-20240714-062233.mp3
14.26M
روضه صبحگاهی دههٔ اول محرم
روز هشتم
شرح آیات #سوره_مبارکه_ملک
علامت زنده بودن انسان معرفت امام زمان ارواحنافداه است
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا نعمتی
هشتم محرم ١۴۴۶
٢۴ تیر ١۴٠٣
https://eitaa.com/montazeranmula
recording-20240714-203315.mp3
9.72M
جلسات انتظار
(مشهد مقدس)
شب نهم محرم
#نفس_مطمئنه
☘ بنا به فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام "نفس"، چهار گونه است:
۱- نفس نامى گياهى
۲- نفس حسّى حيوانى
۳- نفس ناطقه قدسى
۴- نفس كلّى الهى.
و هر یک پنج قوا در اختیار دارند
☘ انسان باید در طول عمرش بکوشد تا نفس الهی که مقدس است فرمانده وجودش باشد و نه نفس حیوانی. تربیت نفس تا جایی پیش میرود که مورد خطاب خداوند قرار میگیرد که #نفس_مطمئنه بهسوی ربّ خودت برگرد.
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا نعمتی
شب نهم محرم ١۴۴۶
۲۴ تیر ١۴٠٣
https://eitaa.com/sotimontazeran
🏴 نام اثر: بعدِ عبّاس
یک خط روضه:
یک لحظه ام شده به روی پای خود بایست
فریاد میزنند که پاشیده لشکرم
شاعر: حاج محمود کریمی
📱 @roholamin_atelie
4_6032980525914787339.mp3
5M
▫️قمر بنیهاشم از گناه نجاتش داد!
#حکایت
#حضرت_عباس_علیه_السلام
عضویّت در قصّههای مَهدوی(اِلتجا♡)
@Elteja_tales
یک لحظهای راوی میگوید "فحمل القربة بأسنانه" دیدم مشک را به دندان گرفت هنوز امیدش ناامید نشده. "فاتته السهام کالمطر"مثل باران تیر میآمد.
"فجائه سهم فأصاب القربة و أریق ماؤها" یک تیر به مشک خورد. آب روی زمین ریخت.
اینجا راوی میگوید "فوقف العباس متحیرا"
همینجور ایستاد نمیدانست چکار کند.
دو اتفاق افتاد به این تردید پایان داد.
"ثم جاءه سهم آخر فأصاب علی صدره" یک تیر به قلبش زدند؛ یک تیر به چشمش زدند. یک وقت عمود آهن بالا رفت "فانقلب عن فرسه"