eitaa logo
🏵️کانال مهدویت 🏵️
1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
7.5هزار ویدیو
29 فایل
شروع کانال11ابان ۱۴۰۰ پایان کانال مصادف با ظهور امام زمان (عج) برای خادم کانال دعای شهادت کنید🙏♥️ ارتباط با ادمین 👇 @Saeed_51d
مشاهده در ایتا
دانلود
15.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟ 🎥داستان حاج علی بغدادی به خدمت (عج) 🎙استاد عالــــی اللهم بارک لمولانا یا صاحب الزمان. https://eitaa.com/joinchat/3817930901C84c94722e6 @YAMAHDY56 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
‌حجت‌الاسلام_کافی_تشرف_علی_بن_مهزیار.mp3
21.97M
💚 داستان‌های محضر 📝 ماجرای زیبای علی‌بن‌مهزیار که بعد از بیست سال به دیدار امام زمان نائل گردید... 🤲 اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
15.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داستان حاج علی بغدادی به خدمت (عج) 🎙استاد عالــــی 🌱 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 . https://eitaa.com/joinchat/3817930901C84c94722e6 @YAMAHDY56 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
19.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 داستان یک چوبان به محضر عجل تعالی فرجه الشریف @tashaarrofat
🌼منتظران ظهور ✅داستانی واقعی ✍️دانشجو بود، دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی…. از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم… قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره) هم دیدار داشته باشن... از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه… وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت، بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن… من چندبار خواستم سلام بگم… 💠منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن… اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن… درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن… یه لحظه تو دلم گفتم: حمید، میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه… تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!! تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!! خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم… تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم وایسادم. از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن، اما به هرحال قبول کردن… اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن حمید... حمید… حاج آقا باشماست نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر… من رسیدم خدمتشون که آهسته در گوشم گفتن: 👈یک ماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
4_5902362190962243729.mp3
3.28M
🔴 داستان شیخ حسین سامرایی ودعایی که امام زمان عج به جهت فرج سفارش فرمودند 🎙 🌹