eitaa logo
راه شهـــــداء راه حســـــین(ع)🇵🇸🇮🇷
122 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
4 فایل
✨﷽✨ اینجـــ👇🏻ـــا مَقـَـر شُهــــداست🌹 اگه دوست داری با سبک زندگی و خصوصیات اخلاقیِ هم وطنای شهیــدت بیشتر آشناشی اگه دوست داری هر روزت رو به نیــــــت یه شهـیـــد آغاز کنی و ازش سرمشــق بگیری قدمــــتان مبـــ🌹ــارک
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰شهید کوشکی تازه به شهادت رسیده بود، که با خانمیرزا رفتیم گلزار شهداء. گلزار پر بود از قبرهای تازه حفر شده و تپه های کوچک خاک که کنار این قبر ها ایجاد شده بود. خان¬میرزا با گام بلند از کنار مزار شهید کوشکی شروع کرد به پریدن از روی این قبرها و تپه های کوچک خاک. پرید و پرید تا چندین متر جلوتر از قبر هایی که حفر شده بود، ایستاد. من هم آرام و قدم زنان دنبالش میرفتم. به کنارش که رسیدم به زمین زیر پایش اشاره کرد و گفت: «رمضان، این جا جای من است!»😔 یک سالی از آن جریان می گذشت. روزی که برای خاکسپاری رفتیم، دیدم قبری را که برای خانمیرزا آماده کرده اند، همان جایی است که آن روز ایستاده و به من نشان می داد!🥺😔 🔰سال ، 55 در هفده سالگی، جایی نوشته بود: «نمی نشینم که مرگ در غفلت وابستگی به دنیا مرا به نیستی بسپارد، به یاری پروردگارم می خروشم تا مرگ را به نیستی بسپارم و جاوید بمانم.» این جمله ي دست نوشته اش، شد نوشته ي سنگ قبرش. وصیتش را از تعاون گرفتیم. در آن شرح دیدارش با امام زمان در سال 62 را نوشته بود و نوشته بود: در قدمگاههایت که محل خانواده شهدا بود میرفتم و متوسل می شدم. آخر درِ ورود به درگاه خدا از آن جا می-گذرد. کجا را غیر از این راه می توانستم پیدا کنم. مهدی جان شاید در اوایل نمی دانستم ولی بعداً فهمیدم که درِ ورود به پیشگاه خدا از کناربازماندگان شهدا می گذرد. درِ راه یابی به تو و اجدادت، از خانه ی شهدا نورش سوسو میزند.❤️ شهید خانمیرزا استواری 🌹 شهدای_فارس
خاطرات 💠💠💠❤️💠💠💠 🔷در راه امام حسین"ع" رفتن؛ حسینی شدن می خواهد...❤️(شهید دقایقی) از شدت خستگی خوابیده بودم. نیمه های شب در ساعت 3- از صدای ناله و نیایش بیدار شدم. چشمهایم را كه باز كردم ، را دیدم كه چه پر سوز و بی قرار به نماز شب ایستاده است. از دیدن چنین صحنه  زیبایی به وجد آمدم و عجیب غرق تماشایش شدم. وی با قرائت زیارت ، بر این سوز و گداز افزود. وقتی كه به سجده رفت و زیارتش را با این ذكر (اللهم ارزقنی شفاعه الحسین ...) ادامه داد ، بر این حال و هوای معنوی و عرفانی غبطه خوردم. هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود 📎راوی:
یه‌مملکتی‌بهش‌می‌گفت ! جبهه‌مقاومت‌چند‌کشور‌زیر‌دستش‌بود ولی‌در‌عمل، نه‌صرفاً‌با‌ژست‌و‌اَدا‌و‌قیافه‌و‌استوری‌و... یادمون‌داد‌ باشیم... ...