یک نفر آمد ...
کتابهای مرا برد
روی سرم سقفی از تناسب گلها کشید
عصر مرا با دریچههای مکرر وسیع کرد
میز مرا زیر معنویت باران نهاد !...
#سهراب_سپهری
#روز_معلم_گرامی♥
شب را نوشیدهام
و بر این شاخههای شکسته
میگریم
مرا تنها مگذار
ای چشم تبدار سرگردان
#سهراب_سپهری
#چترهارابایدبست
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت...
#سهراب_سپهری
و چنان بیتابم
که دلم میخواهد
بــدوم تا تـه دشت
بروم تا ســر کوه
دورها آوایی است که مرا میخوانَد
#سهراب_سپهری
🌱🤍
نزدیک تو میآیم، بوی بیابان میشنوم: به تو میرسم، تنها میشوم. کنار تو تنهاتر شدم. از تو تا اوج تو، زندگی من گسترده است از من تا من، تو گستردهای.#سهراب_سپهری