eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
569 دنبال‌کننده
24هزار عکس
5.6هزار ویدیو
47 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹دلم گرفته خدایا تو دلگشایی کن من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن.... سفارش یاران آسمانیمان🌹 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌹🕊شهید مدافع حرمی که به اربابش اقتدا کرد 🌷در وسط عملیات خان‌طومان و هنگام اذان ظهر به گوشه ای رفت تا برای تیمم کند که ترکشی که سالها منتظر او بود بر شاهرگش نشست. به دلیل در تیر رس بودن ، پیکر مطهرش مانند اربابش سه روز بر زمین ماند. شهید🕊 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🔖خاطره ای از مردهزار چهره انقلاب اسلامی، عملگرایی و مجاهده عملی؛ عرفان اندرزگو ✍ شهید اندرزگو خیلی مقید به و بود و به اعمال عبادی اهمیت می داد. اصلا اهل شاگرد جمع کردن دور خودش نبود، به قول امروزی ها، عرفان کاذب نداشت. 🔸مربی شهید اندرزگو، حضرت امام بود. او یک مربای کامل(تحت تعلیم مربی) بود که به دست حضرت امام تربیت شده بود. ایشان هم با حضرت امام و هم با کسانی که با حضرت امام در رابطه بودند مثل حضرت آیت الله خامنه ای، شهید هاشمی نژاد و شهید کامیاب، ارتباط داشت. یک نابغه و یک انسان چند بُعدی و عملگرا بود. ...🌷🕊 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان دار گفت: بی‌بی❗دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت : نه❗ می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان‌دار گفت: نه مادر . الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت:نگه‌دار. او گفت: اگر پیاده شوید ، شما را می‌گذارم و می‌روم. مادرم گفت : بگذار و برو. 👈من و مادرم پیاده شدیم .کاروان حرکت کرد . وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد❓ من هستم ومادرم ؛ دیگر کاروانی نیست ؛ شب دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند؛ ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت ، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد ؛ رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند؛ لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد؛ در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلّل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت: *بی‌بی کجا می‌روی❓* 🍁مادرم گفت : *گناباد.* او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. *🌼مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.* به سورچی گفت: *من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.* سورچی گفت: خانم❗ فرماندار گناباد است. بیا بالا ؛ ماندن شما اینجا خطر دارد؛ کسی نیست شما را ببرد. مادرم گفت: *من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم❗* در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت؛ آقای *فرماندار رفت کنار سورچی نشست.* گفت: مادر بیا بالا ؛ اینجا دیگر کسی ننشسته است . مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. 👌 اگر انسان بنده‌ ی خدا شد ، بيمه مى‌شود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مى‌كند. «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ معمولا مسافرین یا راننده و مسئول کاروانها نماز مسافران را به تاخیر میندازند در حالیکه اگر مقید به نماز اول وقت میشدند بهترین سفر و بیخطرترین سفر را داشتند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada139
🌷بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضي باشند همچنين خيلي به خواندن تقيد داشت. بسيار اهل مطالعه بود، كم مي‌خوابيد و بيشتر به خودسازي مي‌پرداخت. مريم استثنايي نبود اما خيلي خودساخته بود، ، محبت خالصانه‌اش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصه‌هاي اخلاقي او بود. شهيده مريم فرهانيان همواره مي‌گفت برخي سكوت‌ها و حرف‌هاي نابه‌جا، گناهان كوچكي هستند كه تكرار مي‌كنيم و برايمان عادت مي‌شود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مي‌شود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمي‌شويم. شهيده مريم فرهانيان در بسياري از عمليات دوران دفاع مقدس از جمله شكست حصر آبادان و آزادسازي خرمشهر و داشت. 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
سال ۶۴ بود، تعدادی از دوستان هم‌رزم از جمله نور محمد قربانی تازه مرخصی مان تمام شده بود و قصد داشتیم به برگردیم.  از شهرستان آبدانان با یک مینی بوس به دهلران رفتیم، آن روز هواپیماهای عراقی دهلران را بمب باران کرده بودند، وسیله نقلیه نبود و چند ساعتی در شهر ماندگار شدیم، وقت شده بود. قربانی گفت: بچه ها همه به سمت برویم و نماز را در مسجد به بخوانیم؛ این حرکت یک ارشاد و معروف برای من بود که قربانی در شرایطی که شهر مورد حمله جنگنده های دشمن قرار گرفته بود اصرار فراوان به خواندن در مسجد داشت. ✍ : شیرزاد شیخی همرزم شهید 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌷بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضي باشند همچنين خيلي به خواندن تقيد داشت. بسيار اهل مطالعه بود، كم مي‌خوابيد و بيشتر به خودسازي مي‌پرداخت. مريم استثنايي نبود اما خيلي خودساخته بود، ، محبت خالصانه‌اش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصه‌هاي اخلاقي او بود. شهيده مريم فرهانيان همواره مي‌گفت برخي سكوت‌ها و حرف‌هاي نابه‌جا، گناهان كوچكي هستند كه تكرار مي‌كنيم و برايمان عادت مي‌شود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مي‌شود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمي‌شويم. شهيده مريم فرهانيان در بسياري از عمليات دوران دفاع مقدس از جمله شكست حصر آبادان و آزادسازي خرمشهر و داشت. 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398