🏴#وصیت_نامه_مادر
✍حسین بن حمدان خصیبی که از علمای بزرگ اهل سنت است وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها را چنین نقل می کند:
🔹نباید بر جنازه من امتی نماز بخوانند که پیمان خدا و پیامبر و شوهرم علی را شکسته و میراثم را به زور به یغما بردند.نامه فدک را پاره کردند و شاهدانی را که اقامه نمودم،تکذیب کردند.
🔹امیرمؤمنان مرا با حسن و حسین(علیهم السلام)،شب و روز به خانه آنها برد و آنها را به خدا و رسول قسم میداد که دست از ستم ما برداشته و حق ما را برگردانند.(و در مقابل ظالمان از ما حمایت کنند)،آنها شب وعده نصرت و یاری می دادند،ولی روز که می شد وعده هایشان را فراموش کرده و به ما پشت می کردند.
🔹قنفذ و خالد را فرستادند تا شوهرم را به زور از خانه بیرون برده و از او بیعت بگیرند؛هیزم بر در خانه ما آورده و در را به آتش کشیدند؛من دو لنگه در را گرفتم که آنها داخل خانه نشوند و به آنها گفتم که شما را به خدا و پیامبرش سوگند! دست از ما برداشته و ما را رها کنید.
🔹در این حال عمر تازیانه را از دست قنفذ گرفته و آنچنان به بازویم زد که جای آن بر بازوی من نقش بست،او چنان با لگد بر در زد که در به رویم فرود آمد؛و من بر زمین افتادم و او در حالی که آتش زبانه می کشید،داخل خانه شده و(بی رحمانه)سیلی به صورتم زد که گشواره ام به زمین افتاد.من باردار بودم،ناراحتی زایمان آنچنان بر من فشار آورد که جنین خود را سقط کردم و محسن بی گناهم کشته شد.
🔹حال چگونه اجازه دهم که این مردم بر جنازه من نماز بگذارند،خدا و رسولش و من از این مردم بیزاریم.
📚الهداية الكبری،ص١٧٨
📚الهجوم علی بیت فاطمه،ص٢٣٣
#یا_فاطر_بحقّ_فاطمة
#عجّل_لولیّک_الفرج
🦋کانال:مادرم فاطمه سلام الله علیها🦋
🌐@mathramfatimeh🌺
🏴#وصیت_نامه_مادر
✍حسین بن حمدان خصیبی که از علمای بزرگ اهل سنت است وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها را چنین نقل می کند:
🔹نباید بر جنازه من امتی نماز بخوانند که پیمان خدا و پیامبر و شوهرم علی را شکسته و میراثم را به زور به یغما بردند.نامه فدک را پاره کردند و شاهدانی را که اقامه نمودم،تکذیب کردند.
🔹امیرمؤمنان مرا با حسن و حسین(علیهم السلام)،شب و روز به خانه آنها برد و آنها را به خدا و رسول قسم میداد که دست از ستم ما برداشته و حق ما را برگردانند.(و در مقابل ظالمان از ما حمایت کنند)،آنها شب وعده نصرت و یاری می دادند،ولی روز که می شد وعده هایشان را فراموش کرده و به ما پشت می کردند.
🔹قنفذ و خالد را فرستادند تا شوهرم را به زور از خانه بیرون برده و از او بیعت بگیرند؛هیزم بر در خانه ما آورده و در را به آتش کشیدند؛من دو لنگه در را گرفتم که آنها داخل خانه نشوند و به آنها گفتم که شما را به خدا و پیامبرش سوگند! دست از ما برداشته و ما را رها کنید.
🔹در این حال عمر تازیانه را از دست قنفذ گرفته و آنچنان به بازویم زد که جای آن بر بازوی من نقش بست،او چنان با لگد بر در زد که در به رویم فرود آمد؛و من بر زمین افتادم و او در حالی که آتش زبانه می کشید،داخل خانه شده و(بی رحمانه)سیلی به صورتم زد که گشواره ام به زمین افتاد.من باردار بودم،ناراحتی زایمان آنچنان بر من فشار آورد که جنین خود را سقط کردم و محسن بی گناهم کشته شد.
🔹حال چگونه اجازه دهم که این مردم بر جنازه من نماز بگذارند،خدا و رسولش و من از این مردم بیزاریم.
📚الهداية الكبری،ص١٧٨
📚الهجوم علی بیت فاطمة،ص٢٣٣
📎#یا_فاطر_بحقّ_فاطمة
📎#عجّل_لولیّک_الفرج
📎#فاطمیه
🦋کانال#مادرم_فاطمه سلام الله علیها🦋
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
☘❀@Yafatimaha❀☘