#اعتراض_آیتالله_کاشانی
این انتصابات و انتصاب بعضی دیگر، نظیر دکتر اخوی به سمت وزارت دارایی و نصرتالله امینی به سمت شهردار تهران، مورد اعتراض آیتالله کاشانی قرار گرفت. ایشان طی نامهای خصوصی، نسبت به این انتصابات که عملا پایمال کردن خون شهدای قیام ۳۰ تیر محسوب میشد اعتراض کردند، چرا که مسببین آن حادثه و عاملین کشتار مردم، نه تنها به مجازات نرسیدند بلکه بعضی از آنها نظیر سرلشکر وثوق، ترفیع درجه یافتند.
در این میان، بعضی از اطرافیان غربزده دکتر مصدق که با روحانیت میانه خوشی نداشتند نزد او از روحانیت بدگوییها میکردند. دکتر مصدق نیز در ششم مرداد ۱۳۳۱ نامه تندی به آیتالله کاشانی نوشت و از ایشان خواست که از هرگونه دخالت در امور سیاسی کشور خودداری کنند.
واقعیت این بود که دکتر مصدق پس از روی کار آمدن مجدد، روش جدایی دین از سیاست را که قوام السلطنه نیز بر آن تاکید داشت پیشه خود ساخت، ولی آیتالله کاشانی بارها گفته بودند که در اسلام، دین از سیاست جدا نیست، اسلام، با تشکیلات کلیسایی فرق دارد و مشارکت روحانیون در سیاست به معنای رسیدگی به امور مسلمین است که خود یک وظیفه مشخص دینی است.
#حمایت_قوام_السلطنه
دکتر مصدق به گواه یادداشتهای سیاسی ارسنجانی، معاون سیاسی قوام و رئیس تبلیغات او در حکومت چهار روزهاش، که در سال ۱۳۳۵ منتشر گردید، تمام قدرت خود را برای حمایت از قوام السلطنه و استخلاص وی به کار برد. او برای لغو قانون تعقیب و مجازات قوام السلطنه به عنوان مفسد فی الارض و مصادره اموال او که در تاریخ ۱۲ مرداد ۳۱ به تصویب مجلس رسیده بود، قانونی تحت عنوان «اجازه تعقیب قوام» به مجلس برد که هدف او این بود که قانون قبلی را لغو کند.
@Yaranmontzar