eitaa logo
🕌یߊ‌ܝ‌ߊ‌ܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ‌🦋
152 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3هزار ویدیو
55 فایل
《بسم الله الرحمن الرحيم》 اندیشکده مهدویت عصراصل ظهور فرهنگی/اجتماعی/مذهبی/سخنرانی احادیث امام معصومین/ثقلین_نهج📚 تمام نشرمحتوافقط برای امام زمان است مسئول کانال یاران منتظر مهندس محمدرضانادمی اردستانی عضونهادولی امرمسلمین @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">جمیل:1Yaranmontazer@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ -# کشف_نفت_اهمیت در اواخر قرن نوزدهم با کشف نفت در آمریکا، سوخت دیگری غیر از زغال‌سنگ در اختیار مردم قرار گرفت. از همان ابتدا دانشمندان در صدد استفاده بیشتر از این مادّه حیاتی بر آمدند. نفت بر برتری‌هایی داشت، مثل: ارزانی قیمت، سهولت در ذخیره‌سازی، پاکیزگی بیشتر از زغال‌سنگ و از همه مهم‌تر قدرت حرارت بیشتر . این مزایا باعث برتری زغال‌سنگ در جهان شد و کم‌کم متوجه شدند که نفت، سوخت آینده و سرچشمه‌ نیروی بزرگی است که باید آن را به دست آورد. در ، اهمیت نفت که همراه اختراعات و اکتشافات بود، بیشتر آشکار شد و به همین سبب، کشورهای نفت‌خیز نیز اهمیت پیدا کردند که از جمله این ، ایران بود. یکی از نویسندگان انگلیسی در این‌باره می‌نویسد: «روز ۲۶ مه ۱۹۰۸م که چاه به عمق ۱۱۸۰ پا رسیده بود، نفت فوران کرد و متجاوز از ۵۰ پا از دستگاه حفاری بالا زد، به این ترتیب، صنعتی آغاز شد که طی دو جنگ، نیروی دریایی انگلستان را نجات داد، ولی برای ایران زحمتی ایجاد کرد که از مجموع مزاحمت‌های دول بیشتر بود.» ۲ - حوادث پنجاه ساله قبل از نهضت نفت یکی از صحنه‌های مبارزات ملت ایران علیه استعمار خارجی و استبداد داخلی، نهضت ملی شدن نفت در سال ۱۳۲۹ است. برای بررسی و تحلیل عمیق‌تر، اجمالی از حوادث نیم قرن قبل از این واقعه در ارتباط با مساله نفت را بیان می‌کنیم. ۲.۱ - ایران، در عهد ، پس از دو مرحله شکست در یازده ساله خود با روسیه تزاری و عقد قراردادهای ننگین و اسارت‌آور گلستان و ترکمنچای با آن کشور، صحنه رقابت دولت‌های اروپایی به ویژه برای گرفتن امتیازات مشابه از سلاطین قاجار گردید. در این میان، عجیب‌ترین قرارداد، قراردادی بود که دولت ایران با «بارون ژولیوس رویتر» منعقد کرد که به موجب آن، امتیاز بهره‌برداری و استفاده از کلیه جنگل‌ها، نهرها، معادن ذغال سنگ، آهن، مس، سرب، نفت و غیره، به مدت هفتاد سال به یک شرکت خارجی واگذار می‌شد و سهم ایران پس از بهره برداری #۱۵% از منافع خالص بود. (یعنی سهم صاحب ثروت تقریبا ۱۶ بود) این قرارداد، به حدی عجیب و باورنکردنی بود که حتی «لردکرزن» از سیاستمداران مشهور انگلستان و از پایه‌گذاران سیاست استعماری آن کشور، درباره این قرارداد، چنین می‌نویسد: «واگذاری کلیه منابع صنعتی یک مملکت به دست خارجی، حقیقتا عجیب و غریب به نظر می‌آید و حرارت انگلیس دوستی در تهران در هیچ تاریخی تابه این درجه بالا نرفته بود.» در مقابل چنین قراردادی رجال جاهل و متملق وابسته به دربار، نامه‌ای به ناصرالدین شاه نوشته و اظهار داشتند که در طول دو هزار و پانصد سال تاریخ ایران، چنین قدم بزرگی به نفع ملت ایران برداشته نشده است.! ولی با اعتراض و تظاهر مردم سرانجام، شاه مجبور شد صدراعظم، مشیرالدوله را که نقش بسزایی در عقد این قرارداد داشت عزل کند و عملا قرارداد «رویتر» به حالت تعلیق درآمد، البته استعمار انگلستان از پای ننشست و به موجب قرارداد «دارسی» امتیاز نفت را به مدت شصت سال به دست آورد. ۲.۲ - ویلیام ناکس دارسی در ۱۲۸۰ ش موفق به کسب امتیاز استخراج، بهره‌برداری و لوله‌کشی نفت و قیر در سراسر ایران غیر از ایالت آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان به مدت ۶۰ سال شد. دارسی متعهد شد ظرف دو سال، شرکت یا شرکت‌هایی برای بهره‌برداری از تاسیس کند و از عواید حاصله شانزده درصد به عنوان حق‌ امتیاز بپردازد. به علاوه بیست هزار لیره به طور نقدی به صورت سهم به ایران بدهد. این قرارداد، پنج سال قبل از مشروطیت منعقد شد. پس از کشف نفت در مسجد سلیمان، شرکت نفت ایران و انگلیس در ۱۹۰۹م با سرمایه دو میلیون لیره تاسیس و صدور نفت از ۱۹۱۳م آغاز شد. سال بعد دولت انگلیس به علت اهمیت نفت، ۵۶ درصد سهام شرکت را خرید و دو نفر نماینده با حق «وتو» درباره تصمیمات شرکت منصوب کرد و در حقیقت، این امتیاز متعلق به دولت انگلیس شد. دولت انگلیس برای تحویل نفت با قیمت بسیار نازل و به مدت طولانی با نیروی دریایی، قراردادی منعقد کرد. از ابتدای مشروطیت و آغاز بیداری مردم که اعتراض و عدم رضایت نسبت به «قرارداد دارسی» شروع شد، در قرارداد، راهی برای فسخ گذاشته نشده بود و انگلیس سعی داشت، همان مبلغ جزئی را که باید می‌پرداخت با بهانه‌هایی نپردازد. @Yaranmontzar
- ایران و انگلیس بر سر نفت: در زمان جنگ جهانی اول، لوله نفت بین منطقه معادن و پالایشگاه به تحریک عمّال آلمان و ترک به دست بختیاری‌ها بریده و استخراج برای مدتی قطع شد. شرکت انگلیسی، ایران را مسئول می‌شناخت (با اینکه خود نیروی مسلط منطقه بود) و مبلغی در حدود ۶۱۴ هزار لیره با عنوان خسارت مطالبه کرد. دومین اختلاف بر سر نفت هنگامی بود که شرکت طرف قرارداد می‌بایست اراضی مورد بهره‌برداری را از مالکین خریداری کند. بعداً شرکت مدعی شد، مبلغی را که بابت «حق‌ الارض» به مالکان پرداخته است (که طبق قرار دادرسی باید می‌پرداخت) از سهم دولت ایران کسر خواهد کرد و مدعی بود بیش از قیمت‌ عادلانه پرداخت کرده است و بنابراین حق‌امتیاز را تا مشخص شدن وضع اختلاف نمی‌پردازد. اختلاف سوم، زمانی بود که شرکت ۱۶ درصد از عواید تمام شرکت‌های مربوط به نفت ایران را باید می‌پرداخت، در حالی که فقط می‌خواست بخشی از آن را بپردازد. سرانجام «آرمیتاژ اسمیت» معاون خزانه‌داری انگلیس برای رسیدگی به اختلاف، ماموریت یافت. با مشورت‌هایی که او با مک‌لین‌تاک کرد به این نتیجه رسید که شرکت باید یک لیره به ایران بپردازد و نیز از مطالبه خسارت صرف‌نظر کند. شرکت، منتظر فرصتی بود که قرارداد دادرسی را به وضع بهتری تثبیت کند که اولاً: ایران آن را تصویب کند و ثانیاً: ایران به طور قطع مشخص شود و دیگر ادعایی درباره شرکت‌های خارج از ایران نباشد. این امر با انعقاد قرارداد ۱۹۳۳ محقق شد که رضاخان با شرکت نفت منعقد ساخته بود. ۲.۴ - به‌قدرت رسیدن رضاخان: (۱۹۰۱ - ۱۹۶۱م) با مشاهده تزلزل، در ارکان حکومتی سلسله و وضع آشفته ایران، انگلستان را به قدرت رسانید و درصدد برآمد تا با ترویج فرهنگ غربی، تحت عنوان تجدد و تمدن، اسلام را که بزرگ‌ترین مانع استبداد و استعمار بود از سر راه بردارد، تا دیگر، مقاومتی در برابر استعمارگری آن کشور صورت نگیرد. جالب این‌که خود رضاخان درباره این که انگلیسی‌ها او را بر سرکار آورده‌اند و خواهان تمدید مدت اعتبار امتیاز نفت جنوب هستند، در حضور هیات هشت نفری مشاورین خصوصی خود، به این دو نکته اعتراف کرده است. حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی، در کتاب خاطراتش در این‌باره چنین می‌نویسد: «سردار سپه از روی روحیات نظامی، حرف‌ها را صریح و به اصطلاح عوام، پوست‌کنده می‌زند، چنان‌که در یکی از جلسه‌های مشاوره خصوصی که در خانه دکتر محمدخان مصدق منعقد بود و از ، صحبت به میان آمد، او گفت: مثلا مرا سرکار آوردند اما وقتی آمدم، به وطنم خدمت کردم...» و در جای دیگر می‌گوید: «انگلیسیان چند مطلب از دولت ایران می‌خواهند، از جمله، تمدید مدت اعتبار امتیاز نفت جنوب، معروف به دارسی...» [ ۲.۵ - قرارداد ۱۹۳۳ توسط رضاخان: رضاخان ماموریت خود را به خوبی انجام داد، زیرا پس از تحکیم پایه‌های حکومت خود و مسلط شدن بر اوضاع، نقاب از چهره عوام‌فریبانه خود برگرفت و با لغو قرارداد «دارسی» در سال ۱۳۱۲ شمسی قرارداد دیگری که به مراتب، بدتر از قرارداد اول بود با دستیاری تقی‌زاده و چند نفر دیگر، با دولت انگلستان منعقد کرد. (قرارداد مشهور به قرارداد ۱۹۳۳) مطابق قرارداد «دارسی» پس از انقضای مدت قرارداد، کلیه تاسیسات شرکت نفت که میلیون‌ها دلار قیمت داشت به ایران تعلق می‌گرفت، ولی رضاخان با انعقاد قرارداد جدید، مانع از این امر گردید، علاوه بر این، سی و دو سال، به مدت قرارداد، افزود. قرارداد ۱۹۳۳ به طور مختصر، برخی اشکالات اساسی قرارداد ۱۹۳۳ (۱۳۱۲ش) که لزوم لغو آن را ایجاب می‌کرد از این قرار بود. حق‌ امتیاز پرداختی به ایران ناعادلانه بود. شرکت از هر تن نفت ۲ لیره نفع می‌برد، در حالی که ۶/۱ آن را به ایران می‌داد. شرکت حق‌ امتیاز را بر اساس نرخ رسمی طلا محاسبه می‌کرد. که با نرخ بازار تفاوت فاحشی داشت. @Yaranmontzar
شرکت ۲۰ درصد از منافع را بعد از پرداخت مالیات بر درآمد دولت انگلیس محاسبه می‌کرد که این برخلاف رسم بین‌المللی بود، مثلاً در سال ۱۹۴۷ در حدود یک میلیون لیره سهم ایران شد، در حالی که اگر قبل از مالیات محاسبه می‌شد، باید شش میلیون لیره می‌پرداختند. در ایران، شرکت از مالیات معاف بود و این، زیان عظیمی برای ملت بود، چون شرکت نیز باید سالی شش میلیون لیره به ایران مالیات می‌پرداخت و نیز ۲۰ میلیون لیره برای عوارض صادرات نفت به دولت ایران پرداخت می‌داد، در حالی که کل پرداخت ۷میلیون لیره بود، یعنی اگر شرکت، نفت را مجانی می‌برد و فقط مالیات پرداخت می‌کرد، می‌بایست چهار برابر پول پرداخت ‌شده را می‌پرداخت، به عبارت دیگر به جای اینکه دولت ایران از نفت ایران مالیات بگیرد، دولت انگلیس مالیات می‌گرفت. یکی از مشکلات موجود، وجود تبعیض بین کارمندان انگلیس شرکت نفت و کارمندان ایرانی بود. نپرداختن مالیات پیمانکاران خارجی هم از معایب آن بود. شرکت برای مصارف خودش نفت ایران را بدون پرداخت هزینه‌اش به صورت مجانی مصرف می‌کرد. سرانجام، با عوض شدن اوضاع و شرایط در جنگ جهانی دوم، در شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه، به دست ارباب خود سرنگون شد. در طول سال‌های حکومت رضاخان، قتل‌عام‌هایی چون کشتار فجیع مسجد گوهرشاد و جلوگیری از ترویج و تعلیم احکام دین، کشف حجاب بانوان و شهیدکردن مردان بزرگی، همچون و باز گذاشتن دست افرادی همچون کسروی در کوبیدن اسلام و روحانیت، همگی به هدف ریشه‌کن کردن دین از قلوب مردم و نابودی روحانیت صورت گرفت، ولی نفوذ دین در میان مردم مسلمان، بیش از آن بود که انگلستان می‌پنداشت. در نتیجه، علی‌رغم تصور انگلستان، پس از شهریور ۱۳۲۰ احساسات ضداستعماری به اوج خود رسید. دکتر مصدق در مجلس : بعد از سرنگونی رضاخان و بالاگرفتن دوره چهاردهم، به پیشنهاد طرحی را به تصویب رسانید که به موجب آن، دولت‌ها از درباره اعطای نفت به خارجیان منع شده و در صورت تخلف، به سه تا هشت سال حبس و انفصال از خدمات دولتی می‌شدند. مطلبی که جای سؤال و تحقیق بیشتر دارد این است که در همان زمان، یکی از نمایندگان مجلس، در جلسه ۱۲ آذر ۱۳۲۳ ماده واحده‌ای را به مجلس پیشنهاد کرد و خواهان الغاء قرارداد ۱۹۳۳ م. در ارتباط با امتیاز نفت جنوب گردید. برای این که این طرح در مجلس مطرح شود، می‌بایست پیشنهادکننده، موافقت عده‌ای از نمایندگان را جلب کند، اما وقتی که طراح، طرح خود را به دکتر مصدق ارائه داد، وی از امضای آن خودداری کرد. متن آن ماده واحده، پس از ذکر مقدمه‌ای چنین بود: «... مجلس شورای ملی ایران، امتیاز نفت جنوب را که در دوره استبداد، به شرکت دارسی واگذار شده بود و در موقع دیکتاتوری نیز آن را تمدید و تجدید نموده‌اند به موجب این قانون الغاء می‌نماید.» البته ممکن است گفته شود: گرچه تصویب طرح پیشنهادی دکتر مصدق در ممنوعیت‌دادن امتیاز جدید، عملا تلاش دولت روسیه را در گرفتن امتیاز نفت شمال (باسهم ۵۰ - ۵۰) به عنوان رقیب دولت انگلستان، خنثی کرد ولی او هنوز شرایط داخلی و خارجی را برای الغای امتیاز نفت جنوب مناسب نمی‌دید. @Yaranmontzar