38.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 شفیع 🏴
🎬 اتفاق شگفت انگیز
📝 #امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
#شفیع
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@Yaranmontazer
🕌یߊܝߊܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ🦋
🏴 شفیع 🏴 🎬 اتفاق شگفت انگیز 📝 #امام_حسین_علیه_السلام #محرم #شفیع 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🏴 شفیع 🏴
🔴 اتفاق شگفت انگیز
⚫ چون تشنگی امام حسين و اصحابش را سخت آزرده كرده بود، آن حضرت كلنگی برداشت و در پشت خيمهها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمين را كند، آبی بس گوارا بيرون آمد، همه نوشيدند و مشگها را پر كردند، سپس آن آب ناپديد گرديد و ديگر نشانی از آن ديده نشد.
خبر اين ماجرای شگفت انگيز واعجازآميز توسط جاسوسان به عبيدالله رسيد، و پيكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسيده است كه حسين چاه می كند و آب بدست می آورد، و خود و يارانش می نوشند!
به محض اينكه نامه به تو رسيد، بيش از پيش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسين و اصحابش بيشتر سخت بگير و با آنان چنان رفتار كن كه با عثمان كردند!!
عمر بن سعد طبق فرمان عبيدالله بيش از پيش بر امام عليه السلام و يارانش سخت گرفت تا به آب دست نيابند.
📄 منبع :
مقتل الحسین خوارزمی ج۱ ص۲۴۴
#شفیع
#محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@Yaranmontazer
🕌یߊܝߊܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ🦋
🏴 شفیع 🏴 🎬 تاسوعا 📝 #امام_حسین_علیه_السلام #محرم #شفیع 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Yaranmont
🏴 شفیع 🏴
🔴 تاسوعا
⚫ امام صادق عليه السلام فرمود: تاسوعا روزی است كه در آن روز امام حسين و اصحابش را محاصره كردند و لشكر كوفه و شام در اطراف او حلقه زده و ابن مرجانه و عمر بن سعد به جهت كثرت لشكر و سپاه، اظهار شادمانی و مسرت می كردند، و در اين روز حسين را تنها و غريب يافتند و دانستند كه ديگر ياوري به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند كرد.
سپس فرمود: پدرم فدای آن كسي كه او را غريب و تنها گذاشته و در تضعيف او كوشيدند
📄 منبع :
سفينة البحار ج۲ ص۱۲۳
#شفیع
#محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@Yaranmontazer
🏴 شفیع 🏴
🔴 امان نامه
⚫ چون شمر، نامه ای را از عبيدالله گرفت تا در كربلا به ابن سعد ابلاغ كند، او و عبدالله بن ابی المحل (كهام البنين عمه او بود) به عبيدالله گفتند: ای امير! خواهر زادگان ما همراه با حسين اند، اگر صلاح می بينی نامه امانی برای آنها بنويس! عبيدالله پيشنهاد آنها را پذيرفت و به كاتب خود فرمان داد تا امان نامه ای برای آنها بنويسد.
عبدالله بن ابی المحل امان نامه را بوسيله غلام خود کزمان به كربلا فرستاد، و او پس از ورود به كربلا متن امان نامه را برای فرزندانام البنين قرائت كرد و گفت: اين امان نامه ای است كه عبدالله بن ابی المحل كه از بستگان شماست فرستاده است؛ آنها در پاسخ كزمان گفتند: سلام ما را به او برسان و بگو: ما را حاجتی به امان نامه تو نيست، امان خدا بهتر از امان عبيدالله پسر سميه است
همچنين شمر به نزديكی خيام امام آمد و عباس و عبدالله و جعفر و عثمان عليهم السلام فرزندان امیرالمومنین علی بن ابی طالب عليه السلام (كه مادرشانام البنين است) را صدا زد، آنها بيرون آمدند، شمر به آنها گفت: برای شما از عبيدالله امان گرفته ام! و آنها متفقأ گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشيم و پسر دختر پيامبر امان نداشته باشد؟!!
📄 منبع :
مقتل الحسین خوارزمی ج۱ ص۲۴۵
کامل بن اثیر ج۴ ص۵۶
انساب الاشراف ج۳ ص۱۸۴
#شفیع
#محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@Yaranmontazer
🕌یߊܝߊܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ🦋
🏴 شفیع 🏴 🎬 شب آخر 📝 #امام_حسین_علیه_السلام #محرم #شفیع 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Yaranmont
🏴 شفیع 🏴
🔴 شب آخر
⚫ امام عليه السلام ياران خود را نزديك غروب به نزد خود فراخواند. علی بن الحسين عليه السلام می فرمايد: من نيز خدمت پدرم رفتم تا گفتار او را بشنوم در حالی كه بيمار بودم، پدرم به اصحاب خود می فرمود:
اثني علي الله احسن الثناء و احمده علي السراء و الضراء، اللهم اني احمدك علي ان اكرمتنا بالنبوة و جعلت لنا اسماعا و ابصارا و افئدة و علمتنا القرآن و فقهتنا في الدين فاجعلنا لك من الشاكرين، اما بعد فاني لا اعلم اصحابا اوفي و لا خيرا من اصحابي و لا اهل بيت ابر و لا اوصل من اهل بيتي فجزاكم الله جميعا عني خيرا. الا و اني لا ظن يومنا من هولاء الاعداء غدا و اني قد اذنت لكم جميعا فانطلقوا في حل ليس عليكم مني ذمام، هذا الليل قد غشيكم فاتخذوه جملا و لياخذ كل رجل منكم بيد رجل من اهل بيتي فجزاكم الله جميعا ثم تفرقوا في البلاد في سوادكم و مدائنكم حتي يفرج الله فان القوم يطلبونني و لو اصابوني لهوا عن طلب غيری.
خدای را ستايش ميكنم بهترين ستايشها و او را سپاس ميگويم در خوشی و ناخوشی. بار خدايا! تو را سپاسگزارم كه ما را به نبوت گرامی داشتی و علم قرآن و فقه دين را به ما كرامت فرمودی و گوشی شنوا و چشمی بينا و دلی آگاه به ما عطا كردی، ما را از زمره ی سپاسگزاران قرار بده. من يارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم و اهل بيتی فرمانبردارتر و به صله ی رحم پای بندتر از اهل بيتم نمی شناسم، خدا شما را بخاطر ياری من جزای خير دهد! من می دانم كه فردا كار ما با اينان به جنگ خواهد انجاميد. من به شما اجازه میدهم و بيعت خود را از شما بر میدارم تا از سياهی شب برای پيمودن راه و دور شدن از محل خطر استفاده كنيد و هر يك از شما دست يك تن از اهل بيت مرا بگيريد و در روستاها و شهرها پراكنده شويد تا خداوند فرج خود را برای شما مقرر دارد. اين مردم مرا میخواهند و چون بر من دست يابند با شما كاری ندارند.
📄 منبع :
ارشاد شیخ مفید ج۲ ص۹۱
#شفیع
#محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@Yaranmontazer
22.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠نجات اهل عالم با حسین(ع) است💠
🎬 تیزر مجموعه جدید #شفیع
🟢حمایت شما بزرگواران قوت قلب ماست🙏🏻
#زنجیر_نجات⛓
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@Yaranmontazer
🕌یߊܝߊܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ🦋
🏴 شفیع 🏴 🎬 حرکت سپاه دشمن 📝 #امام_حسین_علیه_السلام #محرم #شفیع 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Y
🏴 شفیع 🏴
🔴 حرکت سپاه دشمن
⚫ سپاه عمر بن سعد رو بسوی خيمهها نموده و اطراف خيام امام حسين عليه السلام رامحاصره كردند و با خندقی كه به دستور امام عليه السلام در اطراف خيمهها حفر شده بود و در آن آتش افروخته بودند، برخورد كردند
شمر بن ذی الجوشن (عليه اللعنه) نعره برآورد كه: ای حسين! پيش از فرارسيدن قيامت و آتش دوزخ، به استقبال آتش رفته ای؟!
امام حسين عليه السلام فرمود: اين كيست؟ گويا شمر بن ذی الجوشن است!
گفتند: آری
امام با بانگی رسا در پاسخ شمر فرمود: ای پسر زن بز چران! تو به عذاب آتش سزاوارتری.
مسلم به عوسجه تصميم گرفت كه شمر را هدف تير قرار دهد، امام حسين عليه السلام او را از اين كار بازداشت! عرض كرد: بگذاريد تا اين فاسق را كه از سردمداران ستمكاران است به تير بزنم كه فرصت خوبی است.
امام عليه السلام فرمود او را به تير مزن زيرا من دوست ندارم كه آغازگر جنگ با اين گروه باشم.
📄 منبع :
ارشاد شیخ مفید ج۲ ص۹۶
#شفیع
#محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
#زنجیر_نجات⛓
@Yaranmontazer
#شفیع_روز_محشر #قیامت_الله
🏴 شفیع 🏴
🔴 خون خدا (قسمت آخر)
⚫ عمر بن سعد فرياد برآورد و به سپاه كوفه گفت: مادامی كه حسين در كنار خيمهها با اهل بيت خود مشغول وداع است بر او حمله كنيد!
پس بر آن حضرت حمله كرده و او را تيرباران نمودند بگونه ای كه تيرها از ميان طناب چادرها و خيمهها میگذشت و پيراهن بعضی از زنان را پاره میكرد، پس امام عليه السلام بر سپاه دشمن حمله كرد و همانند شير خشمگين بر آنان تاخت در حالی كه از هر طرف باران تير ميباريد و آن بزرگوار سينه اش را سپر آن تيرها قرار ميداد. در اين هنگام امام عليه السلام به سپاه كوفه فرمود: برای چه با من مقاتله ميكنيد؟ آيا حقی را ترك كردم يا سنتی را تغيير داده ام؟ و يا شريعتی را تبديل كرده ام؟! آن جماعت پاسخ دادند نه! ولی با تو قتال ميكنيم بخاطر كينه ای كه از پدرت داريم! و آنچه با پدران و پيرمردان ما در روز بدر و حنين كرده است. چون امام عليه السلام اين سخن را از آن گروه شنيد به سختی گريست و بعد به طرف راست و چپ نگريست ولی كسی از انصارش را نديد مگر اينكه خاك بر پيشانی آنها نشسته و شهيد شده بودند.
امام عليه السلام ايستاد تا لحظه ای استراحت نمايد در حالی كه در اثر مبارزه و شدت گرما توانش كم شده بود، ناگاه سنگی بر پيشانی مباركش اصابت كرد، پس لباس خود را گرفت كه خون را از صورتش پاك نمايد تيری سه شعبه آهنين و مسموم بر سينه ی مباركش- و بر اساس بعضی از روايات- بر قلب مبارك حضرتش نشست.
هنگامی که تير به سينه حضرت اصابت کرد و به زمين افتاد فرمود: «بِسمِ اللّه ِ وباللّه ِ وَفي سَبيلِ اللّه ِ وَعَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللّه ِ؛
به نام خدا و به ياد خدا و در راه خدا و بر دين رسول خدا [شه.يد می شوم]
و سر بسوی آسمان برداشت و گفت: خدايا! تو ميدانی اينان كسی را میكشند كه روی زمين فرزند پيامبری جز او نيست؛ سپس تير را گرفته از پشت بيرون آورد و خون همانند ناودان جاری شد، آنگاه دستش را زير آن زخم گرفته، چون از خون لبريز شد به آسمان پاشيد و از آن خون قطره ای بازنگشت باز دست مباركش را از خون پر كرده و بر صورت و محاسنش ماليد و فرمود: همين گونه باشم تا جدم رسول خدا را ملاقات كنم و بگويم: ای رسول خدا! مرا اين گروه كشتند.
هنگامی كه در اثر كثرت جراحات و تشنگی ضعف بر آن بزرگوار مستولی گرديد، شمر فرياد زد: چرا منتظر هستيد؟ حسين جراحات زيادی برداشته و نيزهها او را از پای درآورده است، از هر طرف بر او حمله كنيد، مادرانتان در عزای شما بگريد! پس از هر طرف بر او حمله ور شدند، حصين بن تميم تيری بر دهان آن حضرت زد و ابوايوب غنوی تيری بر حلق نازنينش و زرعه بن شريك ضربتی بر كتف امام وارد ساخت و سنان بن انس نيزه ای به سينه ی مبارك آن حضرت زد و صالح بن وهب نيزه ای بر پهلوی آن بزرگوار وارد كرد كه آن حضرت بر گونه ی راست روی زمين افتاد، آنگاه آن حضرت نشست و تير را از حلق شريفش درآورد.
عمر بن سعد به مردی كه در طرف راست او بود گفت: وای بر تو! پياده شو و او را به قتل برسان، خولی بن يزيد سرعت كرده تا سر امام را جدا سازد، سنان بن انس نخعی لعنة الله پياده شد و با شمشير بر گلوی شريف آن حضرت ميزد و میگفت: و الله! من سر تو را جدا ميكنم و ميدانم تو پسر رسول خدا هستی و پدر و مادرت بهترين مردم است، سپس سر مقدس آن بزرگوار را از بدن جدا كرد.
📄 منابع :
مقتل الحسین مقرم ص۲۷۷
الامام الحسین و اصحابه ص۳۰۶
ذريعة النجاة گر مرودی ص۱۳۴
بحارالانوار ج۴۵ ص۵۳
سوگنامه آل محمد صلی الله علیه وآله ص۳۵۹
منتهیالامال (علمیه اسلامیه)ج۱ ص۲۸۶
بحارالانوار ج۴۵ ص۵۵
المهلوف ص۵۲
#شفیع
#محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@Yaranmontazer