eitaa logo
🕌یߊ‌ܝ‌ߊ‌ܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ‌🦋
161 دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3هزار ویدیو
49 فایل
《بسم الله الرحمن الرحيم》 اندیشکده مهدویت عصراصل ظهور فرهنگی/اجتماعی/مذهبی/سخنرانی احادیث امام معصومین/ثقلین_نهج📚 تمام نشرمحتوافقط برای امام زمان است مسئول کانال یاران منتظر مهندس محمدرضانادمی اردستانی عضونهادولی امرمسلمین @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">جمیل:1Yaranmontazer@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
به رسم شب های جمعه صل الله علیک یا اباعبدالله 🤚💫💫💫🌿🌿🌿 حسین حسین❤️❤️
💠اعیاد شعبانیه مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد مژده ای دل که برای دل غمدیده ما هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب که دگر موسم اندوه به پایان آمد مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب که به ما مژده وصل شه خوبان آمد ساقیا باده بده خود بنما سرمستم زان می‌ای کو به تن خسته ما جان آمد ظلمت و تیرگی شام الم رفت کنون روز شادی شد و خورشید فروزان آمد غنچه‌ی دهر در این روز بخندید دگر که به بستان علی نوگل خندان آمد عطر پاشید به بستان که همه عطرآگین سمن و یاسمن و سنبل و ریحان آمد بلبل ار لب به ترنم بگشاید نه عجب که به گلذار نبی بلبل خوش خوان آمد گوهری از صدف بحر کرم گشت عیان که به توصیف رخش لولو مرجان آمد نور حق جلوه به برج شرف زهرا کرد بین به این نور که این گونه درخشان آمد وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد روز فرخنده میلاد حسین ابن علی(ع) مژده‌ی خامُشی آتش نیران آمد باعث کون و مکان منشاء ایجاد حسین که وجودش به جهان مفخر انسان آمد مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا نور چشمان علی آن شه مردان آمد حیف و صد حیف که در واقعه کرب و بلا بر تن خسته او ظلم فراوان آمد بر سر عهد و وفا در ره معشوق نگر خود فدا کرد که سالار شهید آن آمد ای غلامان اگرت بار گنه سنگین شد غم مخور چونکه حسین شافع عصیان آمد ❤اللـــهم عــــجل لـــــولیک الـــــفرج❤ حسین حسین @pleaseforvulva
در دبستانی، معلمی به بچه ها گفت آرزوهاشونو بنویسن . اون نوشته های بچه ها رو جمع کرد و به خانه برد 💒🗒 یکی از برگه‌ها؛معلم رو خیلی متاثر کرد😢 . در همون اثنای خوندن بود که همسرش وارد شدودید که اشک  از چشمای  خانمش جاری شد😭 پرسید، چی شده؟ چرا اینقدر ناراحتی ؟😳 زن جواب داد، این انشا را بخوان؛ امروز یکی از شاگردانم نوشته.  گفتم آرزوهایشان را بنویسند و اون اینجوری نوشته . مرد کاغذ را برداشت و خواند.📃 متن انشا اینگونه بود: "خدایا🤲، می‌خواهم آرزویی داشته باشم که مثل همیشه نباشد؛ مخصوص است. می‌خواهم که مرا به گوشی موبایل تبدیل کنی.📱 می‌خواهم که جایش را بگیرم.   می‌خواهم که جایی مخصوص خودم داشته باشم و خانواده‌ام اطراف من حلقه بزنند. می‌خواهم وقتی که حرف می‌زنم مرا جدّی بگیرند؛ می‌خواهم که مرکز توجّه باشم و بی آن که سؤالی بپرسند یا حرفم را قطع کنند بگذارند حرفم را بزنم.  دلم می‌خواهد همانطور که وقتی گوشی خراب است، به آن می‌رسند؛ به من هم برسند و توجّه کنند.  دلم می‌خواهد پدرم، وقتی از سر کار برمی‌گردد، حتّی وقتی که خسته است، قدری با من باشد.  و مادرم، وقتی غمگین و ناراحت است، به جای بی‌توجّهی، به سوی من بیاید.  و دوست دارم، برادرانم برای این که با من باشند با یکدیگر دعوا کنند👬 ... دوست دارم خانواده هر از گاهی همه چیز را کنار بگذارند و فقط وقتشان را با من بگذرانند.  و نکتۀ آخر که اهمّیتش کمتر از بقیه نیست این که مرا گوشی موبایلی کن تا بتوانم آنها را خوشحال و سرگرم کنم.  خدایا، فکر نکنم زیاد چیزی از تو خواسته باشم.  فقط دوست دارم مثل موبایل زندگی کنم." انشا به پایان رسید. مرد نگاهی به همسرش کرد و گفت، "عجب پدر و مادر وحشتناکی‌اند!😱 زن سرش را بالا گرفت و گفت: این انشا را دخترمان نوشته است !😓😞 حسین @pleaseforvulva
🌹 یا اباصالح تولد جدتون مبارک 🌹 🔴 امام حسین علیه السلام فرمودند: 🔵 نهمین فرزند من، قائم به حقّ است. خداوند به وسیله او زمین مرده را دوباره زنده خواهد ساخت. حسین