#قیام۳۰تیربازگشت_مصدق_قدرت
در شرایط حساس آن دوران، دکتر مصدق، به خاطر اختلاف با شاه در مورد تصدی سمت وزارت جنگ، در ۲۵ تیر ۱۳۳۱ بدون مشورت و حتی اطلاع آیتالله کاشانی و دیگر همرزمانش استعفای خود را تسلیم شاه کرد. شاه بلافاصله، قوام السلطنه را که فردی مورد اعتماد دربار و ازکهنهکاران عالم سیاست بود، بر سرکار آورد و او نیز شروع به ارعاب و تهدید مردم کرد. آیتالله کاشانی مردم را به مبارزه دعوت کرد و در مصاحبه با خبرنگاران، سوگند یاد کرد که اگر قوام برکنار نشود، اعلام جهاد میکند و شخصا کفن پوشیده، مردم را همراهی خواهد کرد.
در همین زمان، دو بار، دکتر امینی از طرف قوام برای پیشنهاداتی درباره معرفی وزاری مورد اعتماد آیتالله کاشانی به منزل ایشان رفت، ولی ایشان در جواب او گفتند: با بودن دکتر مصدق، هیچ کس نمیتواند نخست وزیر باشد.
از طرف دیگر، شاه با احساس خطر، حسین علاء، وزیر دربار را در ۲۸ تیر ماه به منزل آیتالله کاشانی فرستاد. ایشان با تندی جواب دادند که به شاه بگویید: اگر مصدق بر سر کار برنگردد شخصا به خیابان خواهم آمد و مبارزه را متوجه دربار خواهم کرد. ایشان حتی ارسنجانی، معاون سیاسی قوام السلطنه در آن زمان و وزیر کشاورزی در سالهای ۴۰ و ۴۱، را که از طرف قوام، پیشنهاد انتخاب شش وزیر را به ایشان داده بود، با تندی رد کردند و ضمن نامهای به وزیر دربار نوشتند: «اگر تا فردا مصدق بر سرکار برنگردد، شخصا مبارزه را به طرف دربار، رهبری خواهم کرد.»
سرانجام، با قیام ملت در ۳۰ تیر، به رهبری آیتالله کاشانی، شاه به برکناری قوام تن داده و مصدق با سربلندی، با در اختیار گرفتن سمت وزارت دفاع به پست نخست وزیری بازگشت.
#عملکرد_دکتر_مصدق
عملکرد دکتر مصدق (مرداد ۱۳۳۱ تا مرداد ۱۳۳۲) آغاز جداییها و اختلافات بود.
#معاونین
دکتر مصدق پس از بازگشت به قدرت، سرلشکر احمد وثوق را به عنوان معاون وزارت دفاع، یعنی معاون خود، برگزید. سرلشکر وثوق کسی بود که چند روز قبل از آن، به عنوان فرمانده ژاندارمری، دستور شلیک به کفنپوشان قیام ۳۰ تیر در کاروانسرای سنگی و همچنین کفنپوشان کرمانشاه، همدان و قزوین را صادر کرده بود. (او پس از کودتای ۲۸ مرداد در همین مقام ابقاء گردید.)
از جمله کسانی که به فرماندهی یکی از واحدهای مهم انتظامی منصوب گردید، سرتیپ، متین دفتری بود، او که در سال ۱۳۲۷ فرماندار نظامی تهران بود، شبانه از طریق بام خانه آیتالله کاشانی وارد منزل شده و ایشان را با خشونت و اهانت دستگیر و تبعید کرده بود. (این واحد نظامی، بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قبل از دیگران وفاداری خود را به شاه اعلام کرد.)
بر طبق اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی انگلستان، یعنی از خانه ریچارد سدان، مدیر عامل شرکت نفت ایران و انگلیس، وی نقش فعالی در برقرارکردن رابطه با انگلستان و جاسوسی برای آنان داشته است.
او داماد دکتر مصدق بود و در زمان سلطنت رضاخان، به مقام نخست وزیری رسید. علیرغم این سوابق، دکتر مصدق او را از اعضای هیات ایرانی، به هنگام مسافرت به شورای امنیت قرارداد و اعتراض سایر اعضای هیات نیز به جایی نرسید.
از دیگر افرادی که به موجب اسناد خانه سدان، سالها برای شرکت نفت جاسوسی میکرده است و از طرف دکتر مصدق به سمت معاون وزارت کار منصوب شد، دکتر شاپور بختیار بود
@Yaranmontzar