eitaa logo
🕌یߊ‌ܝ‌ߊ‌ܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ‌🦋
161 دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3هزار ویدیو
49 فایل
《بسم الله الرحمن الرحيم》 اندیشکده مهدویت عصراصل ظهور فرهنگی/اجتماعی/مذهبی/سخنرانی احادیث امام معصومین/ثقلین_نهج📚 تمام نشرمحتوافقط برای امام زمان است مسئول کانال یاران منتظر مهندس محمدرضانادمی اردستانی عضونهادولی امرمسلمین @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">جمیل:1Yaranmontazer@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
. ⁉️ 💠معنای اینکه در برخی روایات، روش قضاوت حضرت مهدی(ع) پس از ظهور به روش قضاوت داوود و سليمان تشبيه شده، چیست؟ ✍️ پاسخ : درباره روش قضاوت داوود و سليمان، آگاهى‌هاى روشنى در اختيار ما نيست. ▫️ آيات قرآن، دانستن زبان پرندگان، برخوردارى از دانش ويژه و نيز داشتن نوعى قدرت غيبى را براى داوود اثبات مى‌كند. ... ▫️ احاديث اسلامى نيز اطّلاع دقيق و روشنى در اختيار ما قرار نمى‌دهند. از اين رو ، فهم اين تشبيه در احاديث مهدوى ، دشوار است و تنها طريق ما براى فهم و تبيين اين احاديث، يافتن قراين و شواهد است. ... ✧ در اين احاديث، مشخّصه اين گونه قضاوت را : • عدم مطالبه بيّنه، • داورى بر اساس علم، • حق را به ذى حق رساندن، • الهام الهى • و امور پنهان را آشكار ساختن، دانسته است. با توجّه به نمونه‌هايى كه از قضاوت و داورى داوود عليه السلام نقل شده، مى‌توان گفت: ▫️ آنچه قضاوت داوودى محسوب مى‌شد - كه ويژه ايشان بود و وى را از ديگران ممتاز مى‌كرد - قضاوت بر پايه علم غيب الهى و ديگرى قضاوت بر پايه فنون بازجويى علم آور است. البته قضاوت بر اساس بيّنه و قسم ، وظيفه عمومى و متداول داوود عليه السلام بوده ، چنان كه دستور پيامبران پيش از او و بعد از او نيز بوده است. 🔻 حال مى‌توان گفت قضاوت مهدوى كه تشبيه به قضاوت داوود شده نيز به يكى از اين دو صورت خواهد بود: ➖ ۱ . اين كه خداوند به مهدى عليه السلام توانايى‌هاى ماورايى و غيبى اِعطا مى‌كند كه واقعيت‌ها از منظرى فراتر از عالم ماده برايش مكشوف مى‌شود و اين اجازه را مى‌يابد كه بر اساس همان كشف واقعيت‌ها داورى كند. پيامبران و امامان ديگر گرچه به اذن خدا، آن بُعد كشف واقعيت را مى‌توانستند دارا باشند، ولى مجاز به اِعمال آن در اين عالَم نبوده اند. ➖ ۲ . دومين احتمال، آن است كه مضمون و محتواى اين احاديث را تعبير و نشانه اى از رشد دانش انسانى در آن برهه از تاريخ بدانيم. چنان كه انسان امروزى، براى كشف جرم به راه‌هايى دست يافته كه در گذشته نبود. مانند انگشت نگارى، چهره نگارى، تجزيه و تحليل ژن (DNA) و ديگر اجزاى بدن كه به واسطه آن، به سهولت و دقّت، نتايجى بهتر و دقيق تر از سوگند و بيّنه در مقام قضا و داورى به دست مى‌آيد. اين رشد علمى در زمان حكومت امام مهدى عليه السلام به بالاترين حد مى‌رسد و راه‌هايى دقيق تر و سريع براى بشر مكشوف مى‌شود و امام زمان عليه السلام و يارانش از آنها استفاده مى‌كنند. 🚩 در باره قضاوت‌هاى امام مهدى عليه السلام، احتمال دوم، طبيعى‌تر و سازگارتر است؛ زيرا احتمال دوم، دو امتياز به همراه دارد : ✧ يكى جنبه اقناعى آن براى انسان‌ها و مخاطبان ✧ و ديگرى قابليت تعميم و توسعه به ديگر قاضيان و داوران منصوب از طرف امام مهدى عليه السلام . براى هر دو امتياز مى‌توان از احاديث اسلامى نيز شاهد آورد. 📚 دانشنامه امام مهدی(عج) ج ۹ ص ۳۹۲ @Yaranmontzar
. ⁉️ 💠نظر اسلام در باره الگوى تربيتى كودكان چيست ؟ ✍️ پاسخ : الگويى كه از مجموع متون قرآن و حديث به دست مى آيد الگوى تربيتى مبتنى بر «محبّت»، «قاطعيت» و «كرامت» است. ▫️ از ديدگاه اسلام ، محبّت ، يكى از اصول تربيتى كودك است كه به شدّت ،مورد تأكيد و محبّت نكردن، به شدّت نكوهش شده است ؛ امّا در عين حال، از افراط در محبّت نيز نهى شده و در كنار محبّت، صلابت و دقّت در تربيت كودك نيز مورد توجّه اكيد قرار گرفته است .... 🔸 امّا الگوى تربيتى اسلام ، بُعد سومى نيز دارد كه عبارت است از «تكريم» . تكريم، احترام گذاشتن به كودك و ارزش قائل شدن براى اوست. از ديدگاه اسلام، كودك، چون كودك است، نبايد تحقير شود و احساس بى ارزشى و يا كم ارزشى كند. ... ▫️ يكى از مهم ترين نكات تربيتى در تكريم شخصيت كودك، جدى گرفتن احساسات او در هفت سال آغاز زندگى است، در روايتى از (ص) و ، این دوران، دوران سيادت و آقايى كودك شمرده شده است : الوَلَدُ سَيّدٌ سَبعَ سِنينْ . فرزند ، هفت سال سرور است .... وعَبدٌ سَبعَ سِنينَ . كودك در هفت سال دوم بنده است .... ووَزيرٌ سَبعَ سِنينَ. هفت سال سوم دوران وزارت كودك است . 🔅 : ️كودك ، هفت سال پرورش يابد، هفت سال ادب آموزى گردد و هفت سال به خدمت درآيد . پايان قد كشيدنش در ۲۳ سالگى و پايان تكامل عقلى اش در ۳۵ سالگى است و آنچه پس از اين باشد ، از راه تجربه است . 📖 من لایحضره الفقیه ج ۳ ص ۴۹۳ 📚 حکمت نامه کودک ص ۱۸۱ @Yaranmontzar
⁉️ 💠چگونه مدّعيان دروغین مهدویت توانسته‌اند عدّه‌اى را فريب داده، از آنها براى مقاصد خود، سوء‌استفاده نمايند؟ 🔸پاسخ : فقر فرهنگى، جهل و پيروى كوركورانه، بيشترين نقش را در پيدايش مدّعيان دروغين مهدويت، و پذيرش ادّعاهاى آنان دارد . پاسخ اين سؤال را به روشنى مى‌توان از سخن حكيمانه امام على(ع) در باره مردم شناسى در يافت: 🔅 مردم، سه گروه‌اند: دانشمند ربّانى، دانشجو در راه رستگارى، و دنباله روهاى هر بانگى كه با هر بادى مى‌چرخند. اينان از روشنىِ دانش، پرتوى بر نگرفته‌اند و به پايه‌اى استوار پناه نبرده‌اند. ▫️ نهج‌البلاغه، حكمت ۱۴۷ ✧ امام عليه السلام در اين سخن، مردم را به سه گروه تقسيم مى‌نمايد : • .كسانى كه حقيقت را شناخته اند و عقيده و رفتار آنها بر معيارهاى درست استوار است. • . كسانى كه در راه دست يافتن به معرفت حقيقى و راه رستگارى هستند. • . كسانى كه نه حقيقت را شناخته‌اند و نه در راه شناسايى آن‌اند. «هَمَج رِعاع». هَمَج، همان پشه هايى هستند كه بر صورت گوسفند يا درازگوش مى‌نشينند و برخى آن را مگس معنا كرده‌اند و كلمه رِعاع، به معناى بى شعور است. 🚩 در اين سخن، گروه سوم، به پشه هاى بى شعور و سرگردانى تشبيه شده‌اند كه به دنبال نادانى بزرگ تر از خود هستند و با هر بادى، اين سو و آن سو مى‌شوند و دعوت هر مدّعى را مى‌پذيرند، بدون آن كه بدانند دعوت او حق است يا باطل . علّت سقوط اين دسته، آن است كه از نور علم بهره نمى‌گيرند و باورهاى خود را بر پايه هاى محكم علمى، استوار نمى‌كنند . 📚 دانشنامه امام مهدی(عج)، ج ۴ ص ۷ @Yaranmontzar
⁉️ 💠حديث قدسى چیست؟ 🔸پاسخ : گاهى رسول خدا(ص) مواعظى را بر اصحاب خويش ارائه مى فرمود كه با اين كه نشان مى داد از جانب خداست، ولى به عنوان وحى مُنزلى كه قرآن ناميده شود، نبود. ┅❅ از سوى ديگر، سخن صريح و مستقيم شخص پيامبر(ص) نيز نبود كه بتوان آن را حديث ناميد؛ بلكه احاديثى بودند كه پيامبر(ص) اصرار داشت آنها را با عباراتى بيان فرمايد كه دلالت بر انتسابشان به خدا داشته باشد تا نشان دهد كه اين اسلوب، از نظر ظاهرى، يا اسلوب قرآن متفاوت است و در عين حال، نفحه اى از عالم قدس و نورى از عالم غيب، در آن موجود است. •❀• در تعريف حديث قدسى، چند قول وجود دارد : ✧ ۱ . سخنى كه از خداوند نقل شود، بدون اين كه با آن، تحدّى صورت گيرد . ✧ ۲ . سخنى كه معناى آن به پيامبر(ص) وحى شود و خداوند، با الفاظ و ترتيب مخصوص، آن را در عبارات خاصّى، بر زبان آن حضرت جارى سازد و پيامبر(ص) حق ندارد كه لفظ يا ترتيب آن را تغيير دهد . ✧ ۳ . سخنى كه به رسول خدا(ص) اضافه شود و آن حضرت، به خداوند اسناد دهد، كه به آن، حديث الهى يا حديث ربّانى هم گفته شده است . ✧ ۴ . كلامى الهى است كه يكى از انبيا يا اوصيا بدون هدف اعجاز ، آن را حكايت و نقل كند . 🗯 وجه تسميه علت نام گذارى اين احاديث به «احاديث قدسى»، اين است كه به جهت انتساب آنها به خداوند، مورد تكريم و تعظيم واقع شوند. 📚 مجموعه مقالات کنگره کلینی ج۴، حديث قدسي در « الكافی » @Yaranmontzar
📚 رهنما طریق ❓ : بهترین راه توسل به بزرگان و امام‌ زاده ها مانند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 📱@javedan_ir 🌐 www.javedan.ir @Yaranmontzar
⁉️ 💠مقصود از «شناخت خدا به خدا» چيست؟ 🔸پاسخ : شناخت خداى حقيقى، جز به وسيله خودِ او ممكن نيست و هيچ كس جز خدا نمى تواند او را آن گونه كه شايسته است، به مردم معرّفى كند. از اين رو خداوند هدايت مردم به سوى خود را بر خود لازم دانسته است، چنان كه مى فرمايد : ❀«إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى؛ بى گمان، هدايت، بر عهده ماست». ليل : آيه ۱۲ ✧ چگونه خداوند، خود را شناسانده است؟ خداوند متعال، خود را از هر طريق ممكن، به مردم معرّفى كرده و انواع ابزارها و امكانات درونى و برونىِ خداشناسى را براى بشر فراهم ساخته است. خداوند متعال، براى آشنايى با خود، «سرشت خداشناسى، خرد و دل» را در درونِ وجود انسان قرار داده است و وحى و انبيا را در بيرون از وجود او. ✧ وظيفه انبياى الهى هدايت فطرت و خرد، و زدودن موانع و حجاب هاى معرفت از ديده آنهاست: : 🔅 پس فرستادگانش را ميان آنها بر انگيخت و پيامبرانش را پى در پى به سويشان فرستاد تا پيمان فطرتش را از آنان بخواهند و نعمتِ از ياد برده اش را به ياد آورند و با ابلاغ [دعوتش]، بر مردم احتجاج كنند و دفينه هاى خرَدِ آنان را بيرون كشند و نشانه هاى قدرتش را بر آنان بنمايانند. ▫️ نهج البلاغه : خطبه ۱ 🚩بنا بر اين، معرفت، ساخته و پرداخته خداست. اوست كه ابزار شناخت را به انسان عنايت كرده و امكان تحصيل آن را فراهم ساخته است و انسان مى تواند با بهره گيرى از هدايت انبياى الهى و زدودن موانع معرفت، با ديده عقل و دل، به روشنى، جلوه هاى جمال حضرت احديّت را مشاهده كند. 📚 دانشنامه قرآن و حديث ج ۵ ص ۱۵۰ @Yaranmontazer
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓سؤال: به نظر شما کمال انسان چیست؟ اسباب آن چیست؟ و اگر در حال حاضر فردی را می‌توان الگو قرار داد و شما می‌شناسید، معرفی نمایید؟ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ✨ کمال انسان در عبودیت است، و سبب عبودیت، ترک معصیت در اعتقاد و عمل است. 🌟 فردِ کامل، مرشد است و[بالاترین مصداق آن] در این عصر، ولیعصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است؛ و طریق رسیدن به ارشاد او، ادامه توسلاتِ معلومه است _ از قبیل زیارات مأثوره _ از روی صدق و با عدم تردید و نمازهای آن حضرت و همه تحبّبات (اظهار دوستی) به خدا و دوستان او. 📚 کتاب حضرت حجت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، ص٣۵٩ مجموعه بیانات آیت‌الله بهجت قدس‌سره پیرامون حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 🌐http://forum.roq.ir/ @Yaranmontazer
🗓 دوشنبه ٢٩ اسفند ماه ١۴٠١ از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: لطفاً دستورات عملی بدهید تا عمل نمایم و به لطف الهی به درجات عالیه نائل شوم؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 📝از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چنین روایت است:«ألا أخبرکم بدائکم و دوائکم، داؤُکم الذنوب و دواؤُکم الإستغفار؛ آیا شما را از درد و درمانتان آگاه نسازم!! درد شما گناهان و درمانتان استغفار است»، کلمه «أستغفر اللّه» را تا می‌توانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیه معلومه‌اش، تکرار نمایید. 🔻مناسبت‌ها: 🔹 درگذشت عالم بزرگوار، حاج میرزا حبیب‌الله مجتهد خراسانی؛ ١٣٢٧ق. 🔹 روز ملی شدن صنعت نفت ایران؛ ١٣٢٩ش. (تعطیل) 🌐http://forum.roq.ir/ https://eitaa.com/Yaranmontazer
. ⁉️ ❓ پرسش : بصيرت، حاصل عبرت آموختن است يا عامل آن؟ طبق برخی احادیث، بصیرت، عامل عبرت گرفتن است اما برخی برعکس، می‌گویند که عبرت گرفتن سبب بصیرت است. آیا این احادیث با هم تعارض ندارند؟ 📝 پاسخ : بصيرتى كه پديدآورنده اعتبار است با بصيرتى كه حاصل آن است تفاوت دارد! بر پايه شمارى از روايات، پندآموزى، عامل پديد آمدن بصيرت است : 🔅 منِ اعتَبَرَ أبصَرَ . هر كه عبرت بياموزد، بينا مى‌شود . ◌ نهج البلاغه، حكمت۲۰۸ اما به عكس، برخی دیگر، دلالت دارند كه بصيرت، پديدآورنده عبرت آموزى است : 🔅 بالاِستِبصارِ يَحصُلُ الاِعتِبارُ . با بصيرت است كه عبرت آموختن، حاصل مى‌شود . ◌ غرر الحكم : ح ۴۳۵۱ ✧ بصيرتِ نخست، بينشى است كه ذاتا همه انسان ها از آن برخوردارند و با رهنمودهاى انبياى الهى، تقويت مى‌شود. عمل به مقتضاى اين بصيرت، «اعتبار (عبرت گرفتن)» ناميده مى‌شود و اعتبارى كه محصول بصيرتِ نخست است، خود نيز عامل پديدآورنده بصيرت جديدى است كه اعتبار جديدترى را به همراه دارد. ↲ همچنين، هر چه بصيرتْ افزايش يابد، اعتبار و پندآموزى، بيشتر مى‌گردد و هر چه پندآموزى بيشتر شود، ديده بصيرت، قوّت بيشترى پيدا مى‌كند؛ همانند رهروى كه در تاريكى شب، در پرتو نور حركت مى‌كند. در اين جا نيز ديدن، مقدّمه رفتن، و رفتن، مقدّمه ديدن ادامه راه تا رسيدن به مقصد است. ⁙ بصيرت، هم حاصل عبرت آموختن است و هم عامل آن؛ ولى اين دو بصيرتْ با هم متفاوت اند، چنان كه در فرهنگ روايات اسلامى، علم، هم حاصِل عمل است، و هم محصّلِ آن؛ امّا علمى كه حاصل عمل است و علمى كه محصّلِ آن است، با هم تفاوت دارند . 🌐 فرهنگ‌نامه بصیرت، ص۹۶ ➖🪴➖🪴➖🪴➖🪴➖🪴 🆔https://eitaa.com/Yaranmontazer 🌐http://forum.roq.ir 📩1Yaranmontazer@gmail.com 📞:@almahdiey7412
⁉️ ❓ پـرسـش : ⪨ چرا در برخی مناجات‌های خود تعابیری به کار برده که با یک گناهکار عادی نیز سازگار نیست؟ چه برسد به ایشان... ⪨ چرا در تعابیرِ مناجات‌ها و دعاها، گناه به معصومین(علیهم السلام) نسبت داده شده و در مواردی از آنها خواسته شده که استغفار کنند و یا خود درصدد توبه، تضرع و استغفار برآمده‌اند؟ 🪶 پـاسـخ اول : ⪼ آن تعابیر به‌هیچ‌وجه ناظر به احوال و رفتار آن بزرگواران که به مقام عصمت نایل آمده‌اند نیستند و متناسب با احوال معصیت‌کاران است. درواقع، در راستای تعلیم دیگران ایراد شده‌اند. ₪ در این دعاها و مناجات‌ها پیشوایان معصوم(علیهم السلام) به ما آموخته‌اند که در هنگام توبه از گناه، چگونه به تضرع و زاری به درگاه خداوند بپردازیم و چگونه گنهکاران با خداوند سخن گویند و زمینه مغفرت خود را فراهم آورند. ₪ با بررسی دعاها درمی‌یابیم که برخی از آنها صرفاً برای تعلیم دیگران ایراد شده‌اند و ناظر به احوالات قائل و تعلیم‌دهنده آنها نیستند؛ نظیر دعاهایی که معصومین به پیروان خود ‌فرموده‌اند که در مناسبت‌ها و شرایط خاصی بخوانند. اما بسیاری از دعاها و مناجات‌ها چنین نیستند و معصوم در آنها از حالات خود خبر می‌دهد. ₪ رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) و سایر اولیا و انبیای الاهی، گاه به هنگام دعا و مناجات چنان می‌گریستند که بی‌هوش می‌شدند. ₪ مسلماً آن مناجات‌ها و دعاهای همراه با آن ناله‌ها و گریه‌ها نمی‌توانند صرفاً برای تعلیم دیگران ایراد شده باشند و بی‌تردید برآمده از سودای دل آن بزرگواران و ناظر به حالات آنها می‌باشد. 📗محمد تقی مصباح یزدی، سجاده‌های سلوک، ص۴۷ ، با تلخیص ➖🪴➖🪴➖🪴➖🪴 🆔https://eitaa.com/Yaranmontazer 🌐http://forum.roq.ir 📩1Yaranmontazer@gmail.com 📞:@almahdiey7412
. ⁉️ 💠 آیا قرآن در شب قدر به صورت کامل نازل شده است؟ ✍️ پاسخ : طبق آیه اوّل سوره قدر: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾ و آیه سوم سوره دخان : ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِينَ﴾، کلّ قرآن در یک شب و آن هم شب قدر بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است. ▫️ روشن است که نزول یکباره و تمام قرآن، به معنای نزول آن در قالب الفاظ و كلمات، و به صورت آيات و سور نیست؛ بلکه بنا بر ديدگاه برخی مفسّران مانند علّامه طباطبایی، حقيقت و روح قرآن، چیزی غیر از الفاظ و اجزایی مانند آیه و سوره است و این حقیقت در قالب زمان، محصور نیست. ✓ بر این اساس، در نزول دفعى و یکباره قرآن، اين حقيقت، بر پيامبر(ص) نازل شده است و در نزول تدريجى، همان حقيقت، به شکل الفاظ و كلمات، در قالب زمان و در مناسبت های مختلف (شأن نزول) بر پیامبر اسلام وحی گردیده است. 🔻علاوه بر آیات، در روایات نیز به نزول قرآن در شب قدر، تصریح شده است. در روایتی از آمده است: ✧ «چون امیر مؤمنان(ع) جان به جان آفرین سپرد، حسن بن علی(ع) در مسجد کوفه به خطابه ایستاد و پس از حمد و ثنای خداوند و درود فرستادن بر پیامبر(ص) فرمود: «ای مردم! در این شب، مردی درگذشت که نه در میان پیشینیان، کسی چون او بوده است و نه آیندگان به پای او می رسند ... همان شبی که قرآن،فرو فرستاده شد». ◌ الکافی،ج۱،ص۴۵۷،ج۸۸ 📚قرآن بیشتربدانیم،ص۲۷ ➖🪴➖🪴➖🪴➖🪴 🆔https://eitaa.com/Yaranmontazer 🌐http://forum.roq.ir 📩1Yaranmontazer@gmail.com 📞:@almahdiey7412
⁉️ ❓ پـرسـش : آیا امام حسین(ع) وصیت نامه داشت؟ 🪶 پـاسـخ : احادیث در بارۀ وصیت نامه‌های به سه دسته قابل تقسیم‌اند: ⪼ الف. احادیثی که می‌گویند امام حسین(ع) قبل از خروج از مدینه، وصیت‌نامه و کتاب‌ها و سلاح ویژه‌ای را نزد اُمّ سلمه به امانت گذاشت آینده،امامِ بعد از وی، امام زین العابدین(ع)، تحویل دهد. ₪ ب. احادیثی که دلالت دارند امام حسین(ع) آخرین ساعات زندگی، وصیت نامۀ خود دختر بزرگش فاطمه داد امامِ پس وی، منتقل نماید. ₪ ج. حدیثی است که امام حسین(ع)، خواهرش زینب علیها السلام را وصی خود کرده بود. 🔅 با تأمّل در این احادیث، معلوم می‌شود که آنها با هم تعارضی ندارند و جمع میان آنها، بدین سان است. امام حسین(ع) قبل از خروج از مدینه، عمده آنچه را که میراث جدّ بزرگوار و پدر عزیزش بود، همراه با وصیت نامۀ ویژه ای اُمّ سلمه سپرد واسطۀ او به امامانِ پس وی منتقل شوند، و آخرین وصایای خود آخرین لحظات زندگی، به فاطمۀ کبرا دخترش داد امام زین العابدین(ع) تحویل بدهد. ↲ در مورد زینب علیها السلام نیز ظاهر روایت، است که امام حسین(ع) وصیت نامۀ خاصّی تحویل نداده؛ بلکه تا مدّتی، وصی خود قرار داده که مردم جای مراجعه امام زین العابدین(ع) مراجعه کنند، و این، تدبیری حکیمانه برای حفظ امامِ بَعدی از شرّ زمامداران حاکم بود. ⩴ نکتۀ دیگر، این که می‌توان احتمال داد امام حسین(ع) برای رعایت احتیاط، چند نسخه یک وصیت‌نامه نزد چند نفر گذاشته تا وصیتش به طور حتم، به امامانِ پس از خود انتقال یابد. 🌐دانش‌نامۀ امام حسین(ع)، ج۲، ص۳۲۱ علیه‌السلام ➖🪴➖🪴➖🪴➖🪴 🆔https://eitaa.com/Yaranmontazer 🌐http://forum.roq.ir 📩1Yaranmontazer@gmail.com 📞:@almahdiey7412