#یک_داستان_یک_پند ✍دو شاگرد در تفسیر این آیه به اختلاف افتادند. ✨📖✨ فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُه (6 - القارعه) ⚡️اما هرکس اعمال وزن شده‌اش سنگین و باارزش است. 🍁یکی گفت: به عنوان مثال، هر اندازه که نماز زیاد بخوانی خداوند وزن اعمال تو را سنگین می‌کند. دیگری به حدیثی از پیامبر (ص) اشار‌ه کرد و گفت: نماز کم بخوان، ولی با معرفت بخوان، آن نماز سنگین‌تر است از نماز و عبادتی که معرفت به الله در صاحب آن نیست. چون به استاد خود رجوع کردند، استاد نظر شاگرد دوم را که تکیه بر معرفت در نماز می‌کرد، پذیرفت. ولی شاگرد اول گفت: خداوند فرموده است: ✨📖✨ إنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً (30 - کهف) ⚡️که ما اجر نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد. 📿پس خداوند کسی را که زیاد نماز بخواند، اجرش را ضایع نمی‌کند و استاد هر چه گفت‌، شاگرد قانع نشد. 🌤روز بعد استاد مقداری انار در توبره همراه خود آورد و روی میز گذاشت و روی به شاگرد گفت: من این انارها را می‌فروشم از من بخر. شاگرد گفت: چشم! استاد گفت: به اندازۀ یک کیلو به تو می‌فروشم. استاد به وزن یک کیلو انار به شاگرد داد. شاگرد انارها را به منزل برد اما فردا صبح همه را با حالت عصبانیت برگشت داد چون انارها با دست فشرده شده بودند و آب‌شان با سوراخ ریزی از درون‌شان تهی شده بود. استاد گفت: عصبانی نشو! من با وزن به تو انار فروخته‌ام و اگر آنچه به تو فروخته‌ام گرمی کم باشد، من خلف پیمان کرده‌ام. 📌شاگرد گفت: درست است آنچه به من فروخته‌ای انار است، ولی انار برای آبِ آن، انار است نه برای پوست و دانۀ خشک آن! استاد گفت: پس بدان برای یک عمل صالح، معرفتِ عامل و فاعل آن، مانند آب حیات و عصارۀ وجودی یک عمل صالح است و وزن و بهای آن را تشکیل می‌دهد. 🔰امام صادق علیه السَّلام فرمودند: اگر به معرفت خداوند رسیدی، هر اندازه عمل کنی خدا از تو خشنود است، چون اعمال انسان، در گروی معرفتِ خداست که وزن پیدا می‌کند. 🔺در معرفت خداست که انسان عمل و عبادت خود را هر اندازه که بزرگ باشد، در نزد خدا ناچیز می‌داند و خدا را از آن بی‌نیاز! 🔻در معرفت خداست که انسان عمل صالحی را که انجام‌ داده است، از جانب خدا می‌داند، نه نفس خویش! 🔺در معرفت خداست که انسان عمل خود را عمل صالح نمی‌داند و از خدا طلبی برای اخذ دستمزدی در قبال آن، جز چشم به رحمتش ندارد. 🌟هر اندازه صاحب یک عمل، عمل خود را نزد خداوند بی‌وزن و مقدار کند؛ خداوند بر آن وزن و مقدار می‌بخشد و هر اندازه صاحب عمل، مقدار و وزن سازد، خداوند آن را از وزن‌اش کم می‌کند، و بی‌اعتبار و سبک‌اش می‌سازد. ✨پس این معرفت ما به خداست که در روز قیامت وزن می‌شود نه اعمال ما؛ چنانچه وزن و سنگینی انار به آب کنار دانه‌های آن است نه پوست و پیه آن!!! @Yaranmontzar

#یک_داستان_یک_پند ✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات ‌‌‌‌@Yaranmontazer