باز هم شـب شـد و از خـلوت دل بیزارم
بــایـد انـگـار دلــم را بــه دلــت بـسپـارم
این هـمه آدم و این قـصهی تکراریِ شـب
تو همانباش که من دوستترش میدارم
#علی_جعفری
دلم ...
در دست او گیر است
خودم از دست او دلگیر
عجب دنیای بیرحمی
دلم گیر است
و دلگیرم ...
#حسین_منزوی
#حسین_جان❤️🍃
ازهمان روزی که
صَحن ات را نشانم داده ای
تـار میبینم جهان
را گرچه چشمم سالم است
محبوبِ من!
عدالت یعنی هرچیزی، هرکسی،
سرجای خودش باشد.
عدل این است که شما در دل ما باشید...
#محبوبِ_من
#محمد_صالح_علاء
جز به دعا نمیرسد دست من از غمَت ولی
راه نفس ببستهای دست دعا گرفتهای
#اوحدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غلط است هر که گوید که به دل رهست دل را
دل من غصه خون شد او خبر ندارد
#وحشیبافقی
🌴🌼🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ چهکاریبهتآرامشمیده؟!
+ این:)🌱✨
با متانت های خود دل برده ای خانم راء ؛
لطف کن زین پس مجنون را پریشان تر نکن !
- #ممبرنویس 🤍 . .
هدایت شده از کافه شعر و ادب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غلط است هر که گوید که به دل رهست دل را
دل من غصه خون شد او خبر ندارد
#وحشیبافقی
🌴🌼🌴
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباترین تعبیر از جهنم
🌴💎🌹💎🌴
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊مشاري العفاسی؛ شیخ اهلسنت که یکی از محبوبترین قاریان حال حاضر است و در یوتیوب ۲۲ میلیون فالوور دارد، در آستانه #عید_غدیر این نماهنگ را در مدح امیرالمؤمنین(علیهالسلام) منتشر کرده است...
🌴💎🌹💎🌴
ء *
بعد از روضھۍ سه ساله امام
حسین، باباها مهربانتر مےشوند و رفتارشان بهتر میشود. بعد روضه حضرت رباب، مادرها؛ و به همین ترتیب کربلا برای هر شخصی روضهای برای با اخلاقتر شدن دارد ~ ''روضه'' یک تمرین مهربان شدن است؛ بهشرطی که تجسّم کنید.
بزرگۍ میگفت:
عشق از "عَشَقَ" میاد؛ به فارسی یعنی پیچان.
عشق به حسین ⦗علیهالسلام⦘ هم همینه. یعنی
شما دور حسین میگردی و میری بالا ..
- حسین هم دور خدا گشتہ.
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟
بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
بگفتا گر نیابی سوی او راه؟
بگفت از دور شاید دید در ماه
بگفتا گر بخواهد هر چه داری؟
بگفت این از خدا خواهم به زاری
بگفت آسوده شو، کاین کار خام است
بگفت آسودگی بر من حرام است
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است؟
بگفتا جان مده بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هر دو بیدوست
چو عاجز گشت خسرو در جوابش
نیامد بیش پرسیدن صوابش
به یاران گفت کز خاکی و آبی
ندیدم کس بدین حاضر جوابی
بگفت از دل جدا کن عشق شیرین
بگفتا چون زیم بیجان شیرین؟
بگفت ار من کنم در وی نگاهی؟
بگفت آفاق را سوزم به آهی