eitaa logo
کافه شعر و ادب
748 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
3 فایل
خوش آمدید بزرگواران کپی آزاد اگه دوست داشتی یه صلوات هم بفرست خادم Yasamanha@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌼🌴 طی شداین عمر تو دانی به چه سان؟ طی شد اين عمر تو دانی به چه سان ؟ پوچ و بس تند چنان باد دمان همه تقصير من است اين و خودم مي دانم كه نكردم فكري، كه تأمّل ننمودم روزي ، ساعتي يا آني كه چه سان مي گذرد عمر گران؟ كودكي رفت به بازي ، به فراغت ،به نشاط فارغ از نيك و بد و مرگ و حيات همه گفتند: كنون تا بچه است بگذاريد بخندد شادان كه پس از اين دگرش فرصت خنديدن نيست،بايدش ناليدن من نپرسيدم هيچ ، كه پس از اين ز چه رو ، نتوان خنديدن؟ نتوان فارغ و وارسته ز غم ،‌  همه شادي ديدن؟ همچو مرغي آزاد         هر زمان بال گشادن؟ سر هر بام كه شد خوابيدن؟ من نپرسيدم هيچ ، كه پس از اين ز چه رو بايدم ناليدن؟ هيچ كس نيز نگفت:زندگي چيست،چرا مي آييم...؟ بعد از چند صباح به چه سان بايد رفت؟ به كجا بايد رفت؟ با كدامين توشه به سفر بايد رفت؟ من نپرسيدم هيچ،هيچكس نيز به من هيچ نگفت. نوجواني سپري گشت به بازي، به فراغت، به نشاط. فارغ از نيك و بد و مرگ و حيات بعد از آن باز نفهميدم من، كه چه سان عمر گذشت؟ ليك گفتند همه كه جوانست هنوز، بگذاريد جواني بكند، بهره از عمر بَرَد كامروايي بكند. بگذاريد كه خوش باشد و مست، بعد از اين باز ورا عمری هست يك نفر بانگ بر آورد كه او از هم اكنون بايد فكر آينده كند. ديگري آوا داد: كه چو فردا بشود  فكر فردا بكند. سومي گفت: همانگونه كه ديروزش رفت، بگذرد امروزش، همچنين فردايش با همه اين احوال  من نپرسيدم هيچ ، كه چه سان دي بگذشت؟ آن همه قدرت و نيروي عظيم به چه ره  مصرف گشت؟ نه تفكّر، نه تعمّق و نه انديشه دمي، عمر بگذشت به بی حاصلي و مسخرگي. چه تواني كه زكف دادم مفت،من نفهميدم و كس نيز مرا هيچ نگفت. قدرت عهد شباب،مي توانست مرا تا به خدا پيش بَرَد، ليك بيهوده تلف گشت جواني هيهات آن كساني كه نمي دانستند زندگي يعني چه رهنمايم بودند، عمرشان طي می گشت بیخود و بیهوده، ومرا مي گفتند كه چو آن ها باشم، كه چو آنها دايم فكر خوردن باشم،فكر گشتن باشم،فكر تأمين معاش، فكر ثروت باشم،فكر يك زندگي بي جنجال ،فكر همسر باشم. كس مرا هيچ نگفت زندگي ثروت نيست،زندگي داشتن همسر نيست، زندگاني كردن فكر خود بودن و غافل ز جهان بودن نيست، من نفهميدم و كس نيز مرا هيچ نگفت. اي صد افسوس كه چون عمر گذشت معنيش مي فهمم حال مي پندارم هدف از زيستن اين است رفيق: من شدم خلق كه با عزمي جزم پاي از بند هواها گُسَلَم گام در راه حقايق بنهم با دلي آسوده ، فارغ از شهوت و آز وحسد و كينه و بخل ، مملو از عشق و جوانمردي و زهد در ره كشف حقايق كوشم، شربت جرأت و امّيد و شهامت نوشم،زره جنگ براي بد و نا حق پوشم ره حق پويم و حق جويم و پس حق گويم آنچه آموخته ام بر دگران نيز نكو آموزم شمع راه دگران گردم و با شعله ي خويش ، ره نمايم به همه گر چه سرا پا سوزم. من شدم خلق كه مثمر باشم، نه چنين زائد و بي جوش و خروش، عمر بر باد و به حسرت خاموش اي صد افسوس كه چون عمر گذشت معنيش مي فهمم كاين سه روز از عمرم به چه ترتيب گذشت: كودكي بي حاصل، نوجواني باطل، وقت پيري غافل به زباني ديگر: كودكي در غفلت ،نوجواني شهوت،در كهولت حسرت 🌴🌼🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏به حرف جناب مولانا گوش کنید ضرر نمیکنید که میگه: دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد |🌴🌼🌴
مستی شروع می‌شود از جام کربلا حیّ علی‌الحرم پیچیده در حسینیه پیغام کربلا پیراهن حسین در اهتزاز آمده بر بام کربلا مُحرم شدند تا بر تن کنند جامه‌ی احرام کربلا زینب به گریه گفت؛ ختم به‌خیر باد سرانجام کربلا طوفان نهفته است... در این مسیر ظاهراً آرام کربلا خیمه بنا کنید یک‌روضه در حسینیه‌ی دل به‌پا کنید ای اهل‌بیت من حالا عمل به وعده‌ی "قالو بلی" کنید اینجا بهشت ماست خود را به آستان خدا پاگشا کنید با صبر بر بلا از خود خدای عزّوجل را رضا کنید بر قد و قامت عباس و قاسم و علی‌اکبر دعا کنید هرکس شهید شد بر جسم او به‌جای کفن بوریا کنید... نوحوا علی‌الحسین تنها دلیل گریه‌ی ما از ازل حسین مُردن سعادت است وقتی که مرگ را بکند چون عسل حسین نام تو ذکر ماست از وقت شیر خوردن‌مان تا اجل حسین با گریه کردنم مانند حر گرفته مرا در بغل حسین در بین مشکلات بوده همیشه و همه‌جا راه‌حل حسین الشِّمرُ جالِسٌ... زینب صداش میزند از روی تل؛ حسین... زانو رکاب شد تا پرده‌دار اهل‌حرم آفتاب شد لشکر اضافه کرد پس رفته‌رفته خانه‌ی هستی خراب شد نُه روز بعد از آن با خون سر محاسن آقا خضاب شد نُه روز بعد از آن سقا کنار علقمه از غصّه آب شد نُه روز بعد از آن تازه شروع روضه‌ی "بس‌کن‌رباب" شد نُه روز بعد از آن دست مخدرات حرم در طناب شد 🌴🕯🌴
. جز وصل توام حرام بادا حاجت که بخواهم از خدا من سعدی ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌🌴🌼🌴
از بس که غم تو قصه در گوشم کرد غم‌های زمانه را فراموشم کرد یک سینه سخن بـه درگهت آوردم چشمان سخنگوی تو خاموشم کرد ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌🌴🌼🌴 فریدون مشیری
1_3568464415.mp3
7.14M
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم جهان‌ پیر است‌ و‌ بی‌بنیاد‌ از این فرهاد کش‌ فریاد که کرد افسون‌ و نیرنگش ملول‌از جان‌ شیرینم جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم اگر بر جای من‌ غیری گزیند‌ دوست‌ حاکم اوست حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم . ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌🌴🌼🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... ‌عشق تو هر شب برانگیزد ز جانم رستخیز چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا سنایی شبتون خوش شبتون بخیر
. ▪️ألَا وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْن ای اهل عزا، عزای آن شاه رسید صد شکر که زنده‌ایم و این ماه رسید ای گریه‌کنان، بهار اشک آمده است ای سینه‌زنان، محرّم از راه رسید ✍️ 🌴🕯🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4024228786.mp3
7.57M
🔳 ویژه 🌴بزن بارون ... بزن 🌴دارم از دلتنگی میمیرم 🎙 👌بسیار دلنشین 🏴 تا 🌷 🌴🕯🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🥀🌴 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بر روی ضریحت گره بسیار زیاد است بر دامن تو دست گرفتار زیاد است پشتِ درِ هر خانه طلبکار زیاد است پشتِ درِ این خانه بدهکار زیاد است 🌴🏴🌴اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌴🕯🌴🕯🌴
دنیا مرا فروخت،مرا باز پس بگیر ای کشتیِ نجاتِ زمین‌خورده‌ها حسین! 🌴🥀🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله رحمان رحیم اللهی ب امید تو روزمون با صلوات بر حضرت محمد و ال محمد شروع میکنیم الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم سعدی □ کسانی هستند (چون انبیاء و اولیا و عاشقان حضرت حق) که دیدن ایشان آدمی را چشم باطن می بخشد و چگونه می توان از آن کس که آدمی را چشم بخشیده است چشم برداشت. از جمله بخشندگان چشم حضرت زیبائی است که طبیب صاحبدلان است و به قول شکسپیر عشق نابینا برای معالجه نزد او رفت و او چشمش را بینا کرد و بدین سبب عشق با زیبایی همنشین شد و چگونه می توانست او را ترک کند. به چشم عشق توان دید روی شاهد غیب که نور دیده عاشق ز قاف تا قاف است حافظ
🌴🕯🌴مُرده‌ام؛ آمده‌ام تا که تو جانم بدهی مثل یک فرش حرم خوب تکانم بدهی... 🌴🌼🌴
چه شد که ریخت دلم بی هوا، نمی‌دانم چقدر دلهره دارم، چرا پریشانم من از شلوغی این نخل‌ها هراسانم حسین گریه نکن جان من، نسوزانم چه بوی سیب عجیبی گرفته این صحرا چقدر نام حزینی‌ست نام کرب و بلا بیا و مرهم غم‌های بی شمارم باش قرار، رفته ز جان و دلم، قرارم باش همیشه روشنی چشم‌های تارم باش شبیه فرصت این سال‌ها کنارم باش به زیر سایه‌ی لطفت، خیال من تخت است نبودنت به کنارم، تصورش سخت است نبین که در دل این دشت اسیر خَناسیم نبین که در به درِ خلقِ قدر نشناسیم اگرچه آینه هستیم اگرچه حساسیم هزار شکر که ما در پناه عباسیم به سوی تشنه لبان با شتاب می‌آید به هیبت پدرم بوتراب می‌آید دلم خوش است به دیدار روی پیغمبر بگو قدم بزند باز هم علی اکبر صدای رحمت وحی است گریه‌ی اصغر سکینه‌ات چقدر رفته است بر مادر فدای روی رقیه که مثل خورشید است گمان کنم کمی از اهل کوفه ترسیده است نگاه کن همه مهمان قوم نامردیم دروغ بود همه نامه‌ها و دلسردیم اگر صلاح بدانی بیا که برگردیم خودت ببین که عزیزم، کفن نیاوردیم نصیب پیکرت اینجا حصیر خواهد شد به دست حرمله، زینب اسیر خواهد شد ✍ 🌴🕯🌴
. نیست یاری تا بگویم راز خویش ناله پنهان کرده ام در ساز خویش چنگ اندوهم ، خدا را ، زخمه ای زخمه ای ، تا برکشم آواز خویش فروغ فرخزاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا