✍ هوالکریم
ای کریم ابن کریم ای ماه شبهای مدینه
یوسف زیبای یثرب ، دلربای بی قرینه
ای پناه و مأمنِ بی یاوران زار و خسته
کِی شَرر زد بر دل پر عاطفه با زهر کینه
بحر لطف و عشق و احسان بود آن قلب رئوفت
چون رضا شد ،خون کند دریای مهرت،آن لعینه
شاعری بی ذوق و شوقم ، غرق در آمالِ ابیات
طَبع من گل کرده اما باغمت در این زمینه
گر بگویندم چه داری از غم و عشق و مَوَدَّت
پاسخ آرم با حَسن سرشارم از هر سه گزینه
آرزو دارم ببینم گُنبد زردت وَلیکن
سنگ صحن غربتت را میزنم هردم به سینه
گر تهیدستم که تا صحنی بسازم روی خاکت
میکنم اما به عشقت جان ناقابل هزینه
من تمام همّ و غمّم روضهء سَمّ و جگر بود
خود اشارت کردی اما بر لب باب سکینه
ناخدای کشتی آزادگی ، آری حسین است
حک نموده یا حسن را ناخدا بر این سفینه
#عباس_بهمنی
🌴🕯🌴
کافه شعر و ادب
✍ هوالکریم ای کریم ابن کریم ای ماه شبهای مدینه یوسف زیبای یثرب ، دلربای بی قرینه ای پناه و مأمنِ ب
تیرها از هر طرف میخورد بر تابوت او
حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی
یا امام حسن مجتبی ع
🌴🕯🌴
هیچ کس سنگ صبورش نیست حتی همسرش
وای ازین غم زهر کینه گشت یار مجتبی
🌴🕯🌴
کافه شعر و ادب
تیرها از هر طرف میخورد بر تابوت او حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی یا امام حسن مجتبی ع 🌴🕯🌴 هیچ کس سنگ
گر لاله نریزید به تابوت حسن
شرمی ز رسول، تیر باران نکنید
روز وفات امام دوم شیعیان امام حسن مجتبی تسلیت عرض میکنم خدمت شما همراهان کانال
مظلوم و تنها و غریب عالمین است
گریه کن غم های این بی کس حسین است
شهادت کریم اهل بیت تسلیت باد
چقدر آخر این ماه سخت و سنگین است / تمام آسمان و زمین بی قرار و غمگین است / بزرگتر ز غم مجتبی(ع) و داغ رضا(ع) / فراق فاطمه با خاتم النبیین(ص) است
صلی الله علیک یارسول الله
حدیث اشک
یک عالم از داغ پیمبر اشک می ریخت
هفت آسمان ازغم سراسراشک می ریخت
درواپسین ساعات دیدارش زمین داشت
از خاک خود می ریخت برسر اشک می ریخت
بی او بهشت از خاک گویی رخت می بست
از این جدایی داشت کوثر اشک می ریخت
از روضه ی تنهایی دنیا وزهرا(س)
چشم پدرمی خواند ودختراشک می ریخت
گلهای باغش داشت پرپر می شد ازغم
بادیدن گلهای پرپر اشک می ریخت
زیرفشار غصه گلزار محمد(ص)
مثل گلاب ناب قمصر اشک می ریخت
می دید در یک گوشه ی خانه حسینش
برزانوی ماتم زده سر اشک می ریخت
آه جگر هر دم کلام مجتبی بود
با دیدن اشک برادر اشک می ریخت
با اشکهای چشم زهرا وپیمبر
درگوشه ای آرام حیدر اشک می ریخت
بابا به زهرایش نظر می کرد وآرام
از ماجرای آتش ودر اشک می ریخت
می دید افتاده ست روی خاک کوچه
با چادری افتاده از سر اشک می ریخت
ام ابیها پاره ی جان پدر داشت
حالا به جای چشم مادر اشک می ریخت
خودکار دیگر از نوشتن ماند وقتی
برصفحه ی خود داشت دفتراشک می ریخت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلدار چو مغز است و جهان جمله چو پوست
ناید بنظر مرا بجز جلوهٔ دوست
#حکیم_سبزواری
🌴🥀🌴
با دل بِشکسته باید جانبِ بازار رفت
چارهی یوسف خریدن درهم و دینار نیست
بندگی کن تا که سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
خوی حیوانی سزاوار تو نیست
ترک این خو کن که انسانت کنند
🌴🕯🌴
مولای غریب ما
در بین الحرمين بقیع
گاه در عزای جدش رسول الله "ص "
می گرید و
گاه بر غربت عمویش حسن " ع "
گاه بر عمویش موسی الرضا
اجرک الله یا صاحب الزمان
سلام صاحب عزا
🌴🕯🌴
کو همنفَسۍ که بوۍ درد آید از او
صد پاره دلۍ که آه ِ ســرد آید از او
مۍسوزم ولب نمۍگشایم که مباد
آهۍ کشم و دلۍ به درد آیــد از او
رهی معیری
🌴🕯🌴
#حسن_جان
تیغ بردار بفهمند که یل یعنی چه
معنی واقعی شیر جمل یعنی چه
تیغ بردار بفمند دلاور هستی
شیر مردی پسر ارشد حیدر هستی
🌴🕯🌴