به خنده گفتی :
تنها نبینمت
گفتم :
غم تو مانده و
شب های بی کران با من ...
#فریدون_مشیری
🌴🕯🌴
حسن معشوق مجازی دل ز عاشق کی برد؟
با فروغ شمع،فیض پرتو مهتاب نیست
#دانش_مشهدی
صائب مسِ تو نیست پذیرای نور فیض
بیهوده عمر، خرج در اکسیر میکنی
#صائب_تبریزی
تو آن شعری که من جایی نمی خوانم، که میترسم
به جانت چشم زخم آید چو می گویند تحسینم
#محمد_علی_بهمنی
🌴💙🌴
#شــاه_علی
«۱۱۰ بار» عقیـق و «۱۱۰ بار» صدف
«۱۱۰ بار» خورد تیـرِکمانت بـه هدف
«۱۱۰ بار» زنم پر به سرایت به شعف
«۱۱۰ مرتبه» قربـان #شهنشاه نجف
🌴💎🌴
عشق می سازد زِ هر دلداده ای یک شاعری
چون بدیدم چشم زیبایت.. منم شاعر شدم
#مهدی_صابری
🌴💙🌴
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
نیمهٔ ماه است و دستم خالی و رویم سیاه
حقّ زهرا مادرت اُنظُر الیَّ یا حَسَن
#مهدی_علی_قاسمی
نماند از سرد مهریهاے دوران در جگر آهم
درختی را ڪه سرما سوخت دودش برنمی آید
#صائب_تبریـــزے
سازیم به قبرت حرم و دَرب و مِناره
زهرا کُند آهسته به نَجّار اشاره
بر دَرب حریم حسنم میخ نکوبید
مومن نخورد نیش ز یک لانه دوباره
🌴💙🌴
🌴💙🌴
تیری ز کمانخانه ابروی تو جست
دل پرتو وصل را خیالی بر بست
خوشخوش زدلم گذشت و میگفت بناز
ما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست- ابوسعید ابوالخیر
🌴💙🌴
مزن بانگ بر من که این است جرمم
که خورشید خواندم به بانگ بلندت
غلط گفتم این زانکه خورشید دایم
رخی همچو زر، میرود مستمندت -عطار
دست شوقی با گریبان آشنا میخواستیم
جامهٔ جان در غم عشقی فنا میخواستیم
دیده گریان، سینه سوزان، دل طپان، جان مضطرب
شکر للّه یافتیم آنچ از خدا میخواستیم
🌴💙🌴
#سحر_شانزدهم
پانزده فرصت العفو گذشت از سفر ماهانه
یا حسن دست به دامان توام در سحر شانزدهم
#لاادری
#تمنای_دعا
🌴💙🌴
اے خیالت
همدمِ
تنهایۍام!
چشمِ نازت ساغرِ مینایۍام!
اے فروزان اخترِ تابانِ عشق ،
روشنــایی بر شبِ قلیایۍام!
خندههایت دلڪشوعشقآفرین،
اے بهارے نوڪَلِ رؤیایۍام!
قلبِ پُر مهرت مرا آرامِ جان ،
داغِ
هجرت موجبِ
شیدایۍام!
#حضرت_مولانا