eitaa logo
کافه شعر و ادب
743 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
3 فایل
خوش آمدید بزرگواران کپی آزاد اگه دوست داشتی یه صلوات هم بفرست خادم Yasamanha@
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمت به ‌چشم ما و دلت پیش دیگری‌ ست جای گلایه نیست که این رسم دلبری‌ ست 🌴🕯🌴
به جزر و مدِّ نگاهت مرا پریشان کن دمی به ساحلِ بخشودگیت مهمان کن فرار کرده ام از شرِ دیوِ نفس پلید مرا بگیر و در آغوش خویش پنهان کن و آتشی که به پا کرده ام از اعمالم بر این خلیلِ دل آزرده ات گلستان کن پناه می برم از خشمِ تو به سوی خودت ز فضلِ خویش ببار و کرَم فراوان کن بتاب بر منِ نالایق و سیاهی هام هرآنچه لایقِ آنی برای من آن کن تمام زندگی از عطرِ مهرت آکنده است به تیغِ عشقِ خودت عاشقانه قربان کن 🌴🕯🌴
به قدری خسته و دلتنگ و دلگیر و غم‌آلودم که هر عکسی که می‌گیرند از من تار می‌افتد 🌴🕯🌴
گفتمش دانی برایت شعرها گفتم به دل گفت آری منتها میدانم این دل پاک نیست شعرهایت مثل آبی صاف می جوشد از آن چشمه ای که خالی از رمل و خس و خاشاک نیست 🌴🕯🌴
بسم الله رحمان رحیم اللهی ب امید تو سلام صبحتون بخیر علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را صبحتون شاد دلپزیر
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
.   بگذار که بر شاخه    این صبح دلاویز.  بنشینم و از عشق    سرودی بسرایم آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال   پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم فریدون مشیری
سری که شور ندارد به هیچ نمی‌ارزد
خراب باد وجودم اگر برای تو نیست. مولانا
گر چه در دام غمم افتا ده ام در بند تو کام من شیرین شود با جرعه ی لبخند تو
گفتی که رفته رفته چو عمر آیمت به سر عمرم ز دیر آمدنت رفته رفته رفت
جز آه نمی‌آید از این قلب پر از درد اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است
1_2734613391.mp3
3.78M
خواننده سالار عقیلی تقدیم
هیـچ حالی را بَقایی نیست بی‌صَبری مَکُن چون شَبِ صُحبت دَرآید روزِ هِجران بگذرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام صبح ادینتون بخیر خوشی باشه آن شا الله دلا برخیز که جان می آید امروز به تَن، روح و روان می آید امروز برو لیلی سر بازار بنشین که مجنون بی هوا می آید امرز
ای اهل عمل سفره ی مردم همه خالیست دستان برادر، تو بگیر فرصت نابیست عید است بلی فرصت جبران نواقص یک دست توانی تو بگیری به توکافیست درهم همه ی موج گرانی همه غرقیم اما بخدا ، ملت دیندار و به عدلیم افسوس گرانی شده افزونه ی خون خوار تو گر بتوانی، قدمی ،یا قلمی ، همتی، بگذار شاید نتوانی همه را شاد نمایی پس هر چه توان داری کمک کن دل و جانی به امید فردایی بهتر،،، سالی پر از خیرو برکت برای هموطنان عزیزم : برادر کوچک شما احمد بهرامی
آن که می‌گفت منم بهرِ تو غمخوارترین چه دل آزارترین شد، چه دل‌آزارترین
اسلام علیک یا صاحب زمان عمری اسیر هجر و غم بی قراری ام بارانی ام که بر سر راه تو جاری ام عمرم به سر رسید بیا عشق فاطمه از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام
تو گفتی: “من به غیر از دیگرانَم  چُنینم در وفاداری، چنانَم.” تو غیر از دیگران بودی که امروز  نه می‌دانی، نه می‌پُرسی نشانَم! 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من بی‌خبر از دو جهان غرقه به خون شد دل من چونکه با رشتهٔ گیسوی تو پیوندی داشت مو به مو بسته به زنجیر جنون شد دل من اینهمه فتنه مگر زیر سر چشم تو بود که گرفتار دو صد سحر و فسون شد دل من؟ آنچه گفتم به دل از روی نصیحت، نشنید عاقبت عشق تو ورزید و زبون شد دل من بعد مرگ من اگر بر سر خاکم گذری دهمت شرح، که از دست تو، چون شد دل من سالها سخت تر از کوه گران بود ولیک در سر عشق تو بی صبر و سکون شد دل من نقطهٔ خال تو تا دید به پرگار وجود یکسر از دایرهٔ عقل، برون شد دل من
حافظ وصال می‌طلبد از ره دعا یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن حافظ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا