لبخند بزن، گرچه دلت پر شده از درد
تا گریه نفهمد به سرت درد چه آورد
زخم تو عمیق ست، عمیق ست، عمیق ست
با هیچ خزانی نشود باغ گلت زرد
با ماه سر و سرّ تو را باد نفهمید
شب گرد نگنجد به شب تیره ی ولگرد!
لبخند بزن، شاد بمان در نظر شهر
لب باز نکن... با تو همین شهر چه ها کرد
بگذار که در خنده ی تو حل شود اشکت
هر چند گه آیینه ی تو گم شده در گرد
هر چند که سر خورده شده شعله ی نامت
خاکستر تبدار تو هرگز نشود سرد
سخت ست شکوه تو شود سایه ی شکوه
مرگ ست که تو خرد شوی... زنده بمان مرد
#امیر_اکبرزاده
🌴🕯🌴