من درختی کلاغ بر دوشم، خبرم درد میکند بد جور
ساقه تا شاخه ام پر از زخم است، تبرم درد میکند بدجور
من کی ام جز نقابی از ابهام،؟ درد بحران هویت دارم
یک اشاره بدون انگشتم، اثرم درد میکند بدجور
جنگجویی نشسته برخاکم،در قماری که هر دو میبازیم
پسرم روی دستم افتاده ، سپرم درد میکند بدجور
این شعر خیلی زیبا وپر از مفهوم از #مرتضی_خدایگان تقدیم نگاه پر مهرتان