سلام
•°برخودلازم میدانیم؛شخصاشمارادعوت کنیم به دومین تجمع مردمی و قانونی مطالبه وعده صادق۳دوشنبه۱۷دیماه.۹ونیم صبح روبروی ساختمان استانداری#گروه_جهادی_گمنامان_زهرایی.نشردهید
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دیدگاه پدر ها بچه ها کاربرد بسیاری دارند😎
روز پدر در حال نزدیک شدنه گفتم که یادتون باشه
#سیدکاظم_روحبخش
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
ازیه سنی به بعد،آدم درک میکنه که
عشق لازمه ولی کافی نیست
مطلوبه ولی مراد ِاصلی نیست !
_عشقِ به اصطلاح زمینی🌱
هدایت شده از • حضرت قلب •
زیارتنامه خوندنم بلد نیستم
امام رضا هم در جریانه
قبل دیدنت حرفامو میزنم
موقع دیدنت ، فقط برای دیدنته..
هدایت شده از • حضرت قلب •
دلِپُریهاموفرستادمبرات
الانتوادارهپستِخراسانرضویه
یکیدوساعتبعدمیرهدستپستچی
احتملاباکدرهگیری ِهشتاهشت:)
هدایت شده از • حضرت قلب •
سوالشدیهدفعه
حرمتانقدبزرگه؛تنهاییدلتنمیگیره؟
-اخهمنوقتیدلممیگیره
تواتاقتنگِخودممگممیشم..
هدایت شده از عقـیـقِعشــق؛
این قسمت:
دیالوگ های همیشه تکرارشده؛
با چشمهای گرد و با یه احساس عجیب
که تو هرفرد و هر نگاه و عقیده ای شکل متفاوتش به پستم خورده میگویند:
- تو دختر حاج آقایی؟!!!
- بابات روحانیه،آخونده؟؟؟
- شغل بابات چیه؟ طلبه اس؟
لبخندی مهمان چشم هایشان میکنم و با تمام حس افتخار و عشق جوابشان را میدهم ،
+ آره:)
،
داستان از همینجا عوض میشه،
اونایی که تاحالا من رو من میدیدن با شخصیت خودم،حالا اون من میره کنار و
تنها چیزی که انگار اساس شناختشون قرار میگیره اینه که ، دخترحاج آقاست
ازاینجاست که مراعات های عجیب و غریب شروع میشود و گاه رفتارهایی زننده و دل شکننده..
آدمها به اندازه ی دیدگاه های متفاوت ارائه شده در فضای مجازی و شنیده ها و قضاوت ها،
هرکدام از طلبه و زندگی طلبگی
یک تصوری دارند..
اما یادشان میرود که طلبه ها هم آدم اند،نه موجودات فضایی از جهان دیگرآمده..
برداشت آدم ها از زندگی طلبه ها ،
گاه این است که به سختی آهن سنگ اند و خشک و متعصب.
اما من به شاهد گرفتن خدای بالاسر
میگویم که
طلبه ها، لطیف ترین انسانها و عاشق ترین شان اند...(:
بچهیطلبهها،خاطراتمشترکی در ذهنشان دارند...
از بازی کردن با کتاب های فراوان و
شیشه عطرهای رنگی رنگی ،
تا پیچ و تاب خوردن و راه رفتن زیر
پارچه ی طویل عمامه به وقت بستن گرفته تا هاج و واج نگاه کردن به صفحات کتاب های درسی پدرانشان که خط به خطش عربی بود ...
از شنیدن صدای آشنا در پشت بلندگوها و اسم و رسم پدرانشان با یک پیشوند حاج آقا یا حجت الاسلام، تا کلاس های درس و بحث حوزه ی همیشه سرسبز علمیه؛
از در دسترس نبودن بابا به صورت دائمی در هنگام نماز و
شلوغی های تکرار نشدنی محرم و صفر که شاید پدر را در روز آنقدر کم ببینی که انگار مهمان خانه است؛
دختر حاج آقا بودن قشنگی هایش تمام شدنی نیست،
ما زندگیمون مثل همه ی آدماست،
اما انگار یک لول خاص از زندگی را تحربه میکنیم که در روزمره ی بقیه پیدا نمی شود..،
بماند که وقتی همراهشان بیرون میروی،
باید بیخیال کنارشان بودن شوی و توقع اینکه حواسشان جمع به تو باشد را از ذهنت بیرون کنی، از بس که قدم به قدم آدمهای زیادی جلویشان را میگیرند و درگیر صحبتشان میکنند،
خلاصه ی تمام حرف هایم دراین جمله است که :
من یکدم زندگی شیرین و پرقصه و گاه غصه ی طلبه جماعت را به یک لحظه زندگی معمولی نمیفروشم :)
خلاصه که من خوشحالم و افتخار میکنم که به اصطلاح بعضیا شیخه...
و اما من در هراسم که لباس مقدس روحانیت و شخصیت محترمش رو
با گناهام و نقص هام خرابش کنم...
این جملهی من خطاب به اوناییه که
خطاهای من رو پای شغل و شیوه ی زندگی پدرم میگذارند میگم:
من شاید خطا و گناهای زیادی ازم سربزنه
اما اونها ربطی به پدرم نداره :)
و همینطور حتی خود طلبه ها،
خطای شخص رو پای لباسش نذارید
میگن خدمت امام خمینی ره رفتند و گفتند که آقا طلبه ای دزدی کرده!
امام فرمودند،بگید دزدی لباس طلبگی پوشیده ...!
#نوشتهیبدونحاشیه